به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، هشتمین نشست سینما فرنگ پاتوق فیلم اندیشه، با نمایش و نقد و بررسی فیلم سینمایی «جیسون بورن» با حضور محمد تقی فهمیم و اجرای محمدرضا مقدسیان برگزار شد.
فهیم در ابتدای سخنان خود درباره این فیلم گفت: سریهای بورن بر اساس یک سنت هالیوودی به عنوان یک فیلم دنبالهدار ساخته شده است. فیلمهای محبوبی که بر اساس یک شخصیت کاریزماتیک و جذاب ساخته میشود، ادامه پیدا میکند و مورد توجه قرار میگیرد. این سنت در هالیوود از سالهای دور و از زمان کلاسیک وجود داشته و معروفترین این دسته از فیلمها «جیمز باند» است، بعدها ترمیناتور و ماموریت غیرممکن هم به همان محبوبیت رسیدند. در دهه اخیر تنها این فیلم توانست محبوبیت کارهای پیشین را به دست بیاورد و شخصیت آن «بورن» توانست دل مخاطبان را به دست بیاورد.
وی درباره چرایی این مسئله توضیح داد: دلایل زیادی میتوان برای این موفقیت برشمرد، اما شاید نمایش صحنههای اکشن و تریلر مهیج و خلق یک شخصیت جذاب میتواند دلایل عمده این موفقیت باشد، تاجایی که بهجز میراث بورن، بقیه فیلمهای این مجموعه توانستند نظر مثبت مخاطبان را به خود جلب کنند و در گیشه به موفقیت برسند.
فهیم با اشاره به اینکه منقدان هم عوما نظر مثبتی به این مجموعه فیلم داشتند گفت: شیاد یکی از معدود فیلمهای سرگرمکنندهای است که منتقدین دنیا هم با مردم همنظر بودند و به ویژه «جیسون بورن» توانست رای زیادی را از منتقدان به دست آورد و توانست نه تنها موفقیت قسمتهای قبل را حفظ کند، بلکه در اجرا حتی موفقتر ظاهر شود.
وی درباره نقاط ضعف فیلم یادآور شد: البته که فیلم ضعفهایی هم دارد که عمدهترین آن را میتوان ضعف در فیلمنامه دانست و مهمترین ضعف فیلمنامه هم در شخصیتپردازی است. اینکه این آدم حرفهای که هر شخصی که سد راهش باشد به راحتی میکشد و از بین میبرد، چه پیشینهای میتواند داشته باشد. البته این فیلم در انقدر در اجرا پخته و جذاب است که تو در زمان تماشای فیلم، هرگز به این ضعفها فکر نمیکنی و تنها اگر فیلمنامه را مستقل از کار مورد بررسی قرار دهی این ضعفها را درک خواهی کرد.
این منتقد سینما اضافه کرد: در مجموع فیلم میتواند مقصود و مزامین اصلی مورد نظر فیلمساز را به خوبی به مخاطب منتقل کند. مضامین میهن پرستانه و در چارچوب سیاستهای آمریکا. سیستمی که درست است و اگر خللی در آن میبینی بر اساس اشتباهات فردی است که خود سیستم با وجود قهرمانهایی مانند بورن آنها را نابود میکند و سیستم خودش را پالایش میکند.
فهیم با اشاره به مضامین نو این فیلم گفت: یکی از نکات قابل توجه این قسمت از فیلمهای بورن توجه به «شبکههای اجتماعی مجازی» است. این فیلم به خوبی این نظریه را مطرح میکند که امروز، روزگار رجوع به این شبکههاست و شما هم هیچ نگرانی نسبت به خدشه وارد شدن به اطلاهاتتان نداشته باشید، چون آمریکا مدافع شما و اطلاعات شماست.
محمدرضا مقدسیان نیز در ادامه با اشاره به جذابیتهای این قسمت از مجموعههای بورن گفت: یکی از بارزترین خصوصیات این قسمت که ما هم باید نظر متفاوتی به آن داشته باشیم این است که همه کاراکترها به نحوی خاکستریاند. بورن قهرمان این داستان، برای انتقام شخصی وارد میدان میشود و قصد دارد دو نفر را نابود کند. افرادی که دست بر قضا بر هم زننده نظم سیستم هم هستند. در داستان دختری وجود دارد که روشنفکر است و ما فکر میکنیم او طرفدار بورن آزادیخواه و آزاده است و از او یک جلوه عاشق پیشگی میبینیم. این نگاه با ما باقی میماند تا انتهای فیلم، جایی که صدای او را بر پیغامگیر میشنویم که «اگر بورن قبول نکنه که با ما همکاری کنه ما حذفش میکنیم.»
وی افزود: حتی سیستم هم در این فیلم، سیستم خالصی نسیت. ما میبینیم که سیستم NSA خوب است ولی ناخالصی دارد اما نگران نباشید، قهرمانهایی وجود دارند که این ناخالصیها را برطرف میکنند. در این فیلم ارتباط معنایی بسیاری میان سیستم و شبکههای اجتماعی مجازی پیدا وجود دارد، به این مفهوم که شبکههای مجازی امکانات خیلی خوبی هستند، ولی از آن میشود سواستفاده هم کرد؛ اما نگران نباشید اولویت آمریکا آزادی و امنیت اطلاعات است.
مقدسیان اضافه کرد: سوژه تفاوتی نکرده اما نوع نگاه تغییر کرده است. چیزی که همیشه در سینمای جهان هم بوده و به نوعی در فیلمهای ایرانی تلاش شده تا به ظهور و بروز برسد اما همچنان یک چیز باسمهای بیشتر نیست این است که بپذیریم هیچ سیستمی به طور مطلق بی ایراد نیست. اما این سیستمی که بی ایراد نیست انقدر قوی هست که میتواند خودش را نجات دهد. شما وقتی بپذیرید سیستم مشکل دارد، مردم میگویند خب اینها آدمهای روشن فکر و دموکراتی هستند حالا بیایید دست در دست هم دهیم و این سیستم را نجات بدهیم. چون ما خیر و صلاح شما را میخواهیم و با شما روراست هستیم.
فهیم در ادامه با اشاره به بازی «مت دیمون» در این فیلم گفت:«مت دیمون» برای بازی در این فیلمها بهترین انتخابی بود که سازندگان میتوانستند داشته باشند. او همه شمایل یک قهرمان کمگو، اکتیو و جذاب را دارد. فیزیک خوبش برای زد و خوردها مناسب است و میمیک صورتش برای انتقال احساسات. مردم او را دوست دارند و شمایل او را برای یک قهرمان میپذیرند به همین دلیل وقتی در یکی از قسمتها دیمون حضور ندارد، فیلم شکست میخورد.
این منتقد سینما در ادامه با تایید صحبتهای مقدسیان درباره قهرمانهای خاکستری گفت: لیبرال دموکراسی و بورژوازی کلان اساسا شیوه حکومت و تسلطش بر جوامع جهانی این است که را به راحتی میتواند همه را فریب بدهد. او در ارائه همه چیز خاکستری است اما در نهابت ما را میکشاند به آن چیزی که میخواهد. این فقط به این زمان هم محدود نمیشود، در دورههای گذشته و استعمار کهن و تا بعدها و استعمار نوین آنها مدیریت شده و هدفمند جلو آمدند تا تصویر قابل قبولی از خود در میان مردم آمریکا و مردم جهان ارائه دهند. آنها سالهاست که پژوهش میکنند تا چه کنند که برای مخاطب عام باور پذیر باشد.
وی افزود: سالها کار و پژوهش شده تا شخصیتی خلق شود که دوستش داشته باشیم، با او همراه شویم، از پیروزیاش خوشحال شویم و با شکستش اشک بریزیم. فیلم از یک بحران به شدت خیابانی در یونان شروع میشود و ما با آدمی رو به رو می شویم که در حال گریز است و دشمنانش را فریب می دهد. ما در همان فصل اول به او علاقهمند میشویم، می بینیم که چه قدر آدم باهوش و جذابی است و در ناخود آگاه ما رسوب میکند و در تمام مدتی که فیلم را دنبال میکنیم حتی یک لحظه به این فکر نمیکنیم که او، از سیستمی میآید که سالها کشورها را مورد استعمار قرار داده و میدهد. و آنها هم همین را میخواهند.
فیهم در پایان سخنان خود گفت: بورن با خلق شخصیتهای خاکستری و چند بعدی در تهایت یک فیلم سرگرم کننده غیر کلیشهای است که فارغ از آنکه چه میگوید، فیلم جذابی است. ما با سینمایی روبه رو هستیم که اگر بپذیریم چنین سینمایی باید وجود داشته باشد، خیلی از مسایل حل و فصل میشود. متاسفانه سینمایی ایران به این جنبه از نیازهای مخاطب پاسخ نمیدهد. شاید سرگرم کننده فیلمی که در دهه اخیر در ایران ساخته شده باشد فیلم «سلام بمبئی» است که خود من نقدهای تندی برای آن نوشتم. نه به این معنا که فیلمهای سرگرم کننده جایی در سینمای ایران ندارند، بلکه به این دلیل که با وجود تحمل این همه هزینه، چرا یک فیلم کهنه و کلیشهای باید فیلم سرگرم کننده ایرانی باشد.