شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۱:۱۵
کد خبر: ۹۱۶۰۲
|
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۶
در جلسه «بشنو از نی» فرهنگسرای گلستان مطرح شد
در جلسه نقد و بررسی مثنوی مولوی مطرح شد که فلاسفه و عرفا بیش از هر چیز به مسئله خودشناسی تکیه داشته‌اند.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، هشتمین اجرا از  نشست ادبی «بشنو از نی» که به شرح و تفسیر اشعار مثنوی می‌پردازد، با حضور عبدالحمید ضیایی، کارشناس و جمعی از علاقه‌مندان به ادبیات و شعر فارسی برگزار شد.

در ابتدای جلسه کارشناس برنامه با اشاره به مبحث خودشناسی گفت: سقراط به عنوان یکی از حکیمان بحث فلسفه در اهمیت خودشناسی می‌گوید شما باید خودشناسی کنید. این مهم‌ترین حرف سقراط بود خودت باش و خودت را بشناس.

وی افزود: بعد از سقراط این جریان توسط ارسطو منحرف شد و به جای خودشناسی گفت انسان را بشناس. شناخت انسان با شناخت خود تقاوت های زیادی دارد. آیا انسان جوهر است، این هیچ کمکی به شناخت نمی‌کند ظاهراً از شناخت خود عقب‌گرد خواهیم کرد. به عنوان مثال وقتی به شهر تبریز و شیراز بروید، به شما بگویند شیراز و تبریز شهرهای بزرگی است، فرمانداری، کلانتری، خیابان‌های بزرگ  و... دارند. در این آگاهی هیچ تفاوتی بین این دو شهر نبوده و صرفاً به نقاط مشترک کلانشهرها اشاره شده است. در حالی که که باید به تفاوت‌های شهرهای بزرگی مانند شیراز و تبریز پرداخته شود. فرق انسان‌شناسی و خودشناسی از نظر فلسفی این است که خودشناسی یعنی فرد خود را بشناسد و بداند ترکیبات او چیست. نقاط ضعف و قوت و آرمان هایش را بشناسد و آنها را از یکدیگر تفکیک کند.

ضیایی ادامه داد: وقتی ما به خودشناسی به عنوان یکی از شاخه‌های معرفت‌شناسی می‌پردازیم، دانشی به نام معرفت‌شناسی درباره شناخت است. این که ما چطور به شناخت خدا و انسان و جهان می‌رسیم و آیا شناخت ما معتبر است با چه ابزاری این شناخت به دست می‌آید و از این پرسش‌ها. اگر خودشناسی شاخه‌ای از معرفت‌شناسی باشد، ما می‌گوییم خودشناسی مهارتی است که ما به دست می‌آوریم. ولی اگر خودشناسی زیرمجموعه اخلاق قرار بگیرد دیگر فقط مهارت  نیست، خودشناسی یک فضلیت است که ما به دست می‌آوریم و چیزی که بقراط و بودا می‌گفتند خودشناسی فقط فضیلت نیست بلکه مادر همه فضیلت‌هاست. 

وی با بیان اینکه اولین پرسشی که باید از خودمان بپرسیم این است که بزرگترین آرمان ما در زندگی چیست، عنوان کرد: وقتی آرمان یافتید وسایل رسیدن به آرمان را باید مورد توجه قرار بدهید. می‌گویند در خودشناسی دو چیز باید مشخص شود؛ یکی نقاط ضعف و دیگری نقاط قوت. چرا که اینها تهدید و توانایی‌های فرد در خودشناسی هستند.

این کارشناس اضافه کرد: نقاط ضعف و قوت در افراد مشترک نیستند. ممکن است ثروت، برای فرد ثروت طلب منفعت و یاریگر باشد و برای فرد حقیقت‌طلب مزاحمت باشد. وقتی نقاط ضعف و قوت را شناسایی کردیم، باید ببینیم از سنخ دانایی هستند یا توانایی و این دو با هم فرق دارند. آن نقاط ضعف و نقاط قوت که در حوزه دانایی است، می‌شود باورهای ما. آیا باورهای اصلی ما برای آن آرمان مضراست یا مفید. نکته مهم این است که کدام باورها با دانایی ما سازگار است و کدام ناسازگار. ما باید باورهای مزاحم مخالف و یاریگر را غربال کرده و اولویت‌بندی کنیم. اولین رکنی که باید به آن اعتنا کنیم این است که چقدر باورهای ما با واقعیت‌های جهان سازگار هستند. باید آرمان‌های واقعی و خیال‌پردازانه را تفکیک کرد. در حوزه توانایی‌ها باید عواطف و احساسات انسان نیز در نظر گرفته شود. ساحت‌های وجودی انسان پنج دسته است: ساحت باور، ساخت هیجانی، ساحت امیال و خواسته‌ها، ساحت گفتار و ساحت کردارها.

در ادامه ضمن پاسخ‌گویی به سؤالات مخاطبان از ابیات شماره ۲۲۸۴ به بعد خوانده و به طور کامل توسط کارشناس برنامه شرح و تفسیر داده شد.

نظر شما