جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۰۷
کد خبر: ۹۱۹۳۵
|
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۴
از ساعت‌های کتابخوانی تا علاقه‌ به شبکه‌های مجازی
رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران معتقد است که در مدیریت اصل منابع انسانی است به همین دلیل باید دغدغه‌های کارکنان در اولویت قرار بگیرد؛ باید با نیروهای خود زندگی کنیم، نه اینکه فقط کار کنیم. از دل زندگی کردن کار شکل می‌گیرد و این شیوه مدیریت در هر عرصه‌ای چون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری موفق خواهد بود.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران،‌ در آستانه سال ۹۶ گفت‌وگوی متفاوت و صمیمانه‌ای با محمود صلاحی، رییس سازمان فرهنگی هنری، انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.
 
  • آقای صلاحی قصد داریم امروز یک گفت‌وگوی متفاوت از آنچه که تا کنون در رسانه‌ها یا روابط عمومی انجام شده، با شما داشته باشیم. پایان سال هم با روزهای دیگر متفاوت است و ما می‌خواهیم اجازه بگیریم سؤالات متفاوتی از شما بپرسیم. - با توجه به سوابقتان در فضای کلان مدیریتی کشور، پیش از ورود به سازمان فرهنگی هنری یک پیش‌زمینه نسبت به آن داشتید. درباره تصورتان صحبت کنید و اینکه فضای امروز چقدر به آن تصور نزدیک است؟

سال جدید را به همه همکاران و همه کسانی که نوروز را گرامی می‌دارند، تبریک می‌گویم. نوروز در تاریخ ما ریشه بزرگی دارد که به چند هزار سال قبل بر می‌گردد و اسلام هم که آمد، اتفاقات مبارک نوروز را تأیید کرد. به‌ویژه امام صادق (ع) که حدیث مفصلی را درباره آن فرمودند. سنت‌هایی مثل دید و بازدید و صله رحم را داریم که موجب استغفار می‌شود. نکته دوم رسیدگی به یکدیگر است که در اسلام تاکید شده، سوم لباس نو پوشیدن است و چهارم خانه‌تکانی که تمیز می‌کند و برکت می‌آورد. نوروز منهای چیزهایی که ما به آن اضافه می‌کنیم، در اصل خیلی پسندیده است و یکی از اعیاد بزرگ ملی کشور ماست.

 من یک مقطع در زمان آقای دکتر احمدی‌نژاد هم به شهرداری آمده بودم. در سال ۸۴ قائم‌مقام وزارت تعاون، در سال ۸۵ رییس سازمان مناطق آزاد و تجاری اقتصادی ایران و از سال ۸۸ تا ۹۱ استاندار خراسان شدم. سال ۹۲ به شهرداری تهران آمدم و معاون برنامه‌ریزی و توسعه بودم تا اینکه مقدر شد به اینجا بیایم. تصوری که من داشتم یک سازمان فرهنگی و هنری بود که با سلایق خودش در سطح شهر تهران یک سری اتفاقاتی در فرهنگسراها رقم می‌زند. اینکه چه مقدار مؤثر است، خیلی برآورد نداشتم و اینکه چقدر حجم کارش بالاست، تصور امروز را نداشتم. یک نگاه فانتزی داشتم به کاری که در فرهنگسراها انجام می‌شود. آن زمانی هم که معاون برنامه‌ریزی بودم،  تنها 10 درصد انعکاس برنامه‌های سازمان فرهنگی هنری در معاونت واقعیت داشت. الان هم شاید معاون برنامه‌ریزی شهرداری همین حس را داشته باشد. من معاون برنامه‌ریزی شهرداری بودم و بودجه ۹۳ و ۹۴ هم در زمان من نوشته شد. 

  • - می‌توان این دو مسئولیت را مقایسه کرد؟
حتماً کار اینجا سخت‌تر و حساس‌تر و موثرتر از آنجاست. ولی برآوردی که داشتم ۳۰ درصد واقعیت موجود بود. هم از لحاظ تأثیر در مردم هم شناخت آنها از سازمان فرهنگی هنری. شناخت مردم از سازمان فرهنگی هنری بهتر از شناخت ما بود قبل از اینکه به اینجا بیاییم. الان شاید پس از نزدیک به دو سال تصور بهتری از سازمان فرهنگی هنری و نیروهایش و میزان حساسیتش دارم.

  • کسانی که به اتاق شما آمده‌اند، از سنت خوب نصب عکس مدیران قبلی روی دیوار باخبر هستند. اما شاید در کنارش یک سؤال به ذهن می‌رسد. با توجه به اینکه شما دوره‌های گذشته را هم مطالعه کرده‌اید، به نظر شما کدام یک از دوره‌ها سبب‌ساز اتفاق شاخصی بوده که اثرش تا کنون هم ادامه دارد؟ 
من گفتم عکس‌ها را جایی نصب کنید که هر روز ببینم. بالاخره هشت نفر رییس این سازمان بوده‌اند. وقتی مدیریت را تحویل گرفتم، در واقع زحمت مدیران قبلی را تحویل گرفتم. پس هر آنچه خوبی، ساختار، کارکنان، کتابخانه، نگارخانه و... بوده، مال قبل از من بوده است. من از آن روز که عکسشان را نصب کرده‌ام، هر روزی که در این اتاق جلسه داشته‌ام، یک صلوات برای توفیقشان فرستاده‌ام. اگر در جمهوری اسلامی هم کار نمی‌کردیم، بازهم باید قدردان قبلی‌ها می‌بودیم. الان که در نظام جمهوری اسلامی هستیم. من تعجب می‌کنم. اگر ما امام و انقلاب و رزمندگانی مثل شهید همت را درک کردیم، چطور به خودمان اجازه می‌دهیم که از قبلی‌ها ذکر خیر نکنیم؟ در این موضوع من کل کشور را بی‌پرده می‌گویم. 

 تأسف می‌خورم وقتی می‌بینم کسی از نفر قبلی خودش به نیکی یاد نمی‌کند. شما اگر شریک دارید، باید از او به نیکی یاد کنید. وقتی آیدین روشن‌ضمیر فوت کرد، دیدید همکارانش برای او چه کردند؟ رفتار درست همین بود. تمام کارکنان عزادار شده بودند و همه در بزرگداشتش شرکت کردند. ما در نظام اسلامی باید الگوی دنیا شویم، هر جا مسئولیتی به عهده می‌گیریم، قبلی را نادیده نگیریم. ضعف‌هایش را به خودش بگوییم که جبران کند و نقاط قوتش را بزرگ کنیم. وقتی من استاندار خراسان بودم، کسی یک کلمه از من در مورد استاندارهای قبلی جز نیکی نشنید. من انتظارم این است که یک کاری برای فرهنگ کشور انجام دهیم که هر فردی که آمد، از قبلی خوب بگوید. وقتی متروی مشهد در زمان من به بهره‌برداری رسید، همه آمدند تعریف کردند و من گفتم این فقط ۵ درصدش در زمان من ساخته شد و بقیه‌اش پیشتر انجام شده بود.

کار از دل زندگی می‌آید
  • - اگر بخواهید برای هر کدام از مدیران پیش از خودتان یک ویژگی ذکر کنید، چه ویژگی‌هایی را بیان می‌کنید؟
هر کدام از مدیران قبلی در یک برهه‌ای زحمت کشیده‌اند. آقای واعظی تشکیل سازمان را انجام دادند که کار سختی است. آقای زم سازمان را توسعه داده‌اند، آقای مشایی به کارکنان رسیدگی کرده، آقای علی عسگری ساختارها را اصلاح کرده، آقای  نوریان با اخلاصش فرهنگ سازمانی را جلا داده، آقای شوشتری خیلی کارها را پیگیری کرده که چند تا از کارهای ما متعلق به زمان ایشان است. آقای خوراکیان در بحث آموزش خیلی سازمان را جلو برده و آقای مرادی هم کار مادران چشم‌به‌راه را داشت که بسیار شاخص بود.


کار از دل زندگی می‌آید
  • - درباره اتفاقات شاخصی که در دوره خودتان افتاده، توضیح بدهید؟
از روز انتصاب در ۲۱ فروردین ۹۴ شروع می‌کنم. یک هفته قبل از انتصاب شروع کردیم به مطالعه، دو روز پیش از انتصاب رفتیم خدمت دکتر قالیباف و با ایشان صحبت کردیم برای اینکه کارها شتاب بگیرد، اجازه خواستم رییس سازمان رییس هیئت مدیره هم باشد. این اولین تغییری است که در همان روز اول ایجاد شد. برای اینکه کارها یک جا تصمیم‌گیری شود و با قوت بیشتری پیش برود، آقای دکتر محبت کردند و این دو حکم را به من دادند. وقت‌هایی که صحبت می‌کنیم، من از فرمایش‌های ایشان خیلی درس فرهنگی می‌گیرم. 

پیش از اینکه بیایم سازمان فرهنگی هنری به ایشان عرض کردم تدبیر شما این است که برای جلوگیری از تکرار کارهای واحد در دو نقطه شهرداری، یک ساماندهی صورت بگیرد؟ گفتند حتماً همین طور است، اصلاً شما دارید برای همین به آنجا می‌روید. مثال می‌زنم، اینکه یک سری کتابخانه زیر نظر ما باشد و یک سری زیر نظر یک معاونت دیگر، باعث دوگانگی مدیریت می‌شود. یکی برای کتابخانه‌اش کتاب می‌خرد، یکی نمی‌خرد. یکی می‌گوید تا ۴ بعدازظهر باز باشد، یکی می‌گوید تا ۸ شب باز باشد. نمی‌شود که در یک محله دو کتابخانه دو شرایط متفاوت داشته باشد. ایشان گفتند جاهایی که می‌بینید فاخر است و کار حرفه‌ای می‌کند، حتماً متعلق به سازمان فرهنگی هنری است. شما  بررسی کن و بنویس، حتماً دستورش را می‌دهم. من بررسی کردم و نوشتم؛ شهردار محترم تهران، اجازه دهید کتابخانه‌ها یک جا مدیریت شود. ایشان قبول کردند. در نتیجه ۸۳ کتابخانه داشتیم و ۲۸۰ کتابخانه معاونت اجتماعی هم به سازمان فرهنگی هنری اضافه شد. این یکپارچگی در امر کتابخانه‌ها ایجاد شد.

کار دیگر، تعدادی خانه موزه متعلق به سازمان فرهنگی هنری و یک تعدادی خانه موزه متعلق به معاونت اجتماعی بود. من به شهردار تهران گفتم خانه موزه‌ها یا در اختیار ما باشد یا در اختیار معاونت اجتماعی. اینکه نمی‌شود بگوییم مثلاً خانه موزه شهید بهشتی را معاونت اجتماعی اداره کند و خانه موزه شهید مطهری را سازمان فرهنگی هنری. آن هم در یک نهاد. حالا اگر می‌گفتند این زیر نظر وزارت ارشاد است یک چیزی، ولی نمی‌شود دو خانه موزه هر دو در شهرداری با دو تفکر متفاوت اداره شود. آقای قالیباف گفتند این مکان‌ها به سازمان فرهنگی هنری واگذار شود، خانه موزه انتظامی را به منطقه 1 دادیم، خانه موزه شهید بهشتی و دکتر شریعتی هم وارد مجموعه شد. 

در یک مکان‌هایی مانند میدان امام حسین (ع) کارهای آیینی می‌کردند. من درخواست کردم این میدان هم برای اینکه کارهای فرهنگی جدی‌تری انجام شود، در اختیار سازمان فرهنگی هنری قرار بگیرد. با این هم موافقت شد. من هم یک شورا درست کردم که در منطقه ۱۲ میدان امام حسین (ع) را اداره کنند. حجم کار با قبل قابل مقایسه نیست. قبلاً فقط در دهه اول محرم برنامه بود، الان در۶۰ شب محرم و صفر برنامه برگزار می‌شود و در ماه رمضان و فاطمیه و... هم برنامه‌ است. 

یک موسسه نشر شهر هم داریم که کارش کتاب است، گفتیم هر کاری که شهرداری و ما با نمایشگاه بین‌المللی کتاب داریم، از طریق این موسسه انجام شود. الان این کار در حال انجام است و ما دخالتی نکرده‌ایم. یک بنای عظیمی در شهرداری ساخته می‌شد به نام باغ کتاب که من از ابتدا دنبالش بودم. تدبیرم این بود که اگر یک موسسه به نام نشر شهر داشته باشیم، پس چرا باید یک مدیریت جدید برای باغ کتاب درست کنیم؟ رفتم خدمت آقای دکتر قالیباف و پیشنهاد دادم چیز جدیدی درست نکنیم و باغ کتاب هم زیر نظر نشر شهر اداره شود. ایشان فرمودند بله، درست است. ما هم دست آقای دکتر مجید حسینی را گرفتیم و مدیریت باغ کتاب را تحویلشان دادیم. این هم به سازمان اضافه شد.

باغ کتاب پروژه بزرگی است. جایی که ۹۸ هزار متر فضا دارد که ۶۵ هزار متر از آن مسقف است و چهار سالن دارد و سالی چند ده میلیارد تومان برای آن هزینه شده است. باغ کتاب اندازه همه بناهای تاریخ سازمان فرهنگی هنری ارزش دارد.

پس از باغ کتاب دنبال  مکان دیگری بودم که به درد سازمان بخورد. دیدم پردیس تئاتر صبا و پردیس تئاتر تهران در حال ساخت است و آقای مهندس راحتی که مدیرعامل شرکت ساخت فضاهای فرهنگی بود، برایمان وضعیت را توضیح داد و این دو پردیس هم به سازمان فرهنگی هنری واگذار شد. پردیس تئاتر تهران هنوز از آب و گل در نیامده بود که آقای شهرام کرمی، مدیر امور نمایشی سازمان فرهنگی هنری را با حفظ سمت برای مدیریت پردیس تئاتر انتخاب کردیم. آقای کرمی در پردیس تئاتر تهران مستقر شدند و خودمان هم دو سه ماه یک بار از آنجا بازدید کردیم و مراسم افتتاحیه خوبی با حضور دکتر قالیباف برای آن برگزار شد. پنج سالن آنجا را به نام پنج نفر از بزرگان هنر ایران نامگذاری کردیم. تئاتر «من» هم در آن روی صحنه رفت. پردیس تئاتر صبا هم که همچنان در حال ساخت است و در آینده نزدیک افتتاح می‌شود.
از اینجا که فارغ شدیم، رفتیم سراغ خانه شعر و ادبیات که به‌تازگی افتتاح شد. یکی دو بار پیشنهاد افتتاح آن را داده بودند، اما ما گفتیم بگذاریم در یک زمانی که یک مناسبت مهم داشته باشد و در صد و دهمین سال تولد پروین اعتصامی نکوداشتی برای ایشان و چهار بانوی شاعر بزرگ دیگر، طاهره صفارزاده، مهدیه الهی قمشه‌ای، سپیده کاشانی و سیمین دخت وحیدی گرفتیم و این مرکز را افتتاح کردیم. در واقع هر مکانی را که دیدیم به درد سازمان می‌خورد، در اختیار گرفتیم که توسعه بدهیم.

  • - سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از معدود سازمان‌هایی است که ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با بخش سبد مصرفی مردمی دارد. در واقع بخش فرهنگ و هنر موضوعی است که چندان مورد توجه نهادهای دیگر نیست در صورتی که این موضوع بسیار حساس و مورد تاکید است. چه تاکیدی بالاتر از دغدغه‌های مقام معظم رهبری در این مورد؟! حالا سوالی که مطرح است اینکه سازوکاری که شما به عنوان رییس سازمان فرهنگی هنری طراحی کردید چیست؟ 

من برای سازمان فرهنگی هنری به برنامه سیال اعتقاد دارم. اگر برنامه وجود نداشته باشد دچار روزمرگی خواهیم شد و اگر هم همه چیز مطابق برنامه باشد و ابتکاری نباشد، خلاقیت گرفته می‌شود. این موضوع یک هنر جدید امروز در مدیریت است. نوشته‌هایم در کتاب اسوه نیز بر این موضوع تاکید می‌کند. مثلا اگر به یک رییس گفته شود که این برنامه سازمان است و بر طبق همین اجرا کن،  همانند یک مبصر مو به مو اجرا می‌کند. در زمینه بودجه خط‌کش می‌گذارد و هیچ ابتکاری به خرج نمی‌دهد.

  • - لطفا درباره خلاقیت در برنامه‌ها بیشتر توضیح دهید؟
در این برنامه مرز باریک خلاقیت هم رعایت شد. خلاقیت مهم‌ترین آموزش عصر جدید بشر است. پس گمان نکنید که خلاقیت ۱۰۰درصد ذاتی یا ۱۰۰ درصد اکتسابی است. خلاقیت موضوعی است که آموزش می‌خواهد و من باید برنامه‌ای می‌نوشتم که خلاقیت داشته باشد. البته زمانی که این برنامه نوشته می‌شد نگاه نکردم که چقدر بودجه تعلق می‌گیرد و در واقع با نگاه تحولی برنامه را نوشتم. بعد از آن با در نظر گرفتن میزان بودجه می‌توان اولویت‌بندی کرد. برنامه بر این مبنا نوشته شد. برای اینکه افراد متخصص هم به ما بگویند چه چیزهایی نیاز است سازوکاری برایش در نظر گرفته شد. یکی از آنها برنامه چهارشنبه هنر یعنی ملاقات با هنرمندان تمامی جلوه‌های هنری است.

  • - در این چهارشنبه‌های هنر چه می‌گذرد؟
تا به حال ۸۳ چهارشنبه به صورت پیوسته و بدون توقف با هنرمندان ملاقات داشته‌ایم که برای آن آیین‌نامه در نظر گرفتیم. یعنی قرار بر این شده که چهارشنبه هر هفته ساعت ۱۰ صبح با هر هنرمند حدود نیم ساعت ملاقات کنیم. حالا این ملاقات‌ها هم گروهی بوده و هم به صورت تک نفره. هنرمندان همه جلوه‌های هنر مانند موسیقی، تئاتر، نمایش، خط، سینما، نقاشی، تصویرسازی، مجسمه‌سازی در این چهارشنبه‌ها حضور داشته‌اند. بعضی از آنها یک‌بار بعضی چهار یا پنج‌بار آمده‌اند مثلا آقای چکناواریان پنج بار آمده است. این برنامه چهارشنبه هنر ثبت و ضبط می‌شود. از این رو می‌توان گفت که در طول این ۸۳ چهارشنبه با چند هنرمند ملاقات شده است یا در کدام هفته با کدام هنرمند ملاقات شده است. در این میان برخی افرادی هم بودند که به دلیل سن زیاد یا کسالتی که داشتند، ما به ملاقاتشان رفتیم. مثل استاد محمدعلی کشاورز، مرحوم استاد داوود رشیدی، آقای محب اهری و آقای رویگری. یا اینکه برای بازدید از گالری‌ها رفتیم. مثلا محلی در منطقه ۱۱ بود که مشکلی داشت. ما رفتیم و شهرداری منطقه هم آمد، صحبت کردیم و برای رفع مشکلات تلاش کردیم. 
 
به صورت میانگین هر چهارشنبه با ۱۰ هنرمند ملاقات کردیم. این تعداد جدا از دیدارهایی است که سر برنامه‌ها با هنرمندان ملاقات می‌کنیم. پس به طور میانگین می‌توان گفت که تا به حال با ۸۳۰ هنرمند دیدار کرده‌ایم.
 
  • - دیدار با هنرمندان چه دست‌آوردهایی برای مجموعه فرهنگ و هنر تهران داشته است؟
وقتی اسماعیل خلج فردی با ۷۵ سال سن اینجا می‌آید عصاره همه تجربیات خود را برای ما مطرح می‌کند و ۴-۵ نکته اساسی که در ذهن خودش دریافته را بیان می‌کند. این‌ها را هم ذهن من دریافت می‌کند و هم ذهن شما. بعضی از صحبت‌ها پیشنهاداتی بوده که اجرا کرده‌ایم. مثلا خانم آقازاده پیشنهاد برگزاری تجلیل از پروین اعتصامی را دادند که اجرای این پیشنهاد را برای افتتاح خانه شعر اجرا کردیم. یا پیشنهادی که برای تجلیل از بانوان خوشنویس صورت گرفت. طی این برنامه ۸۰ خوشنویس و چهار استاد تمام گردهم آمدند و کارهای چهار خوشنویس بانو دوره ناصری هم کارهایشان را ارائه کردیم. یا بعضی از فیلم‌هایی که در آن مشارکت کردیم و ساخته شد حاصل همین چهارشنبه‌های هنر است. فضای فکری که چهارشنبه‌های هنر به ما می‌دهد بسیار در راستای ارتقای هنر به ما کمک می‌کند. من در ذهن دارم که ۸۳۰ هنرمندی که با من ملاقات کردند چه چیزی گفتند ولی باید حاصل این جلسات به نحوی منتقل شود که رییس بعدی سازمان فرهنگی هنری هم بتواند از آن بهره ببرد. 
 
  • - ایده تشکیل ارکستر شهر هم به چهارشنبه‌های هنر بر می‌گردد؟
پیشتر در سازمان سوگواره‌ خمسه، جشنواره‌های مانند تئاتر شهر و فیلم شهر برگزار می‌شود و در زمان حضور من نیز با مقداری تغییرات ادامه پیدا کرد. ولی موضوعی مانند موسیقی نبود که کلاس‌های موسیقی را با شرایط دایر کردیم. همایش موسیقی پیامبر مهربانی را دو دوره برگزار کردیم. پس از آن طی ملاقاتی که با استاد اسماعیل تهرانی در یکی از چهارشنبه‌های هنر داشتیم، موضوع راه اندازی ارکستر شهر مطرح شد. فراخوان داده شد و بر خلاف رسم و سنت ۵۰-۶۰ جوان جذب شدند و سه ماه در فرهنگسرای اندیشه تمرین کردند. سرانجام ارکستر شهر با حضور ۹۰ نفر نوازنده و گروه کر افتتاح شد که در آن مراسم بسیاری هنرمندان موسیقی جوان و پیشکسوت حضور داشتند. 
 
از توسعه‌های فرهنگی هم غافل نشدیم. مثلا ۵-۶ سال بود مجوزهایی برای خانه مشارکت‌ها مانده بود. من ۱۶۳ تا مجوز را امضا کردم و در ۲۳ شهریور سال ۹۴ در فرهنگسرای شفق اعطا کردم. این‌ها نمونه کارهایی برای تحول بود. یا مثلا از فیلم‌های سینمایی بگویم که برای ساخت آن مشارکت کردیم. در سال ۹۵ پنجاه و یک درصد از فیلم گیتا را برای دهه فجر خریدیم. در جشنواره امسال هم چند فیلم بلند داشتیم و هم چند فیلم مشارکتی. در فیلم‌هایی مانند پشت دیوار سکوت، ماجان، ماجرای نیمروز مشارکت داشتیم. «سر به زیر آب» در حال ساخت است، انمیشن «فیلشاه»‌ ، «۱۰ مستند از تهران» در حال پیگیری است.
 
  • - شما سه سال مسئول اقتصاد آزاد کشور و سه سال هم مسئول هئیت مدیره اتاق تعاون کشور بودید. سالی که در هیئت مدیره اتاق تعاون شرکت کردید و نامزد شدید، بیشترین رأی را آوردید و نفر اول و رییس هیئت مدیره نیز شدید. پس از آن تجربه مدیریت دولتی را در استانداری خراسان داشتید، در حوزه برنامه‌ریزی فعال بودید و اکنون هم رییس سازمان فرهنگی هنری هستید؛ با توجه به تجربه شما در حوزه مدیریت، به نظر شما کشور ما در کدام بخش مدیریت ضعیف است؟
برای اینکه مدیریت را وزن کنیم، اول باید به منابع انسانی برسیم. برای اینکه اهمیت منابع انسانی را بدانیم، باید از دیدگاه خالق اهمیت انسان را درک کنیم. خدای متعال همه آسمان و زمین و هر آن‌چیزی که ما نمی‌دانیم و نمی‌بینیم، همه را در خدمت انسان خلق کرده است. خداوند به خودش برای خلق آسمان‌ها و زمین تبارک‌الله نگفت، بشر را خلق کرد و گفت فتبارک الله احسن الخالقین چون کسی نبود به خدا تبارک‌الله بگوید. اینجا خدا به خودش آفرین می‌گوید. چرا به خودش آفرین می‌گوید؟ برای اهمیت بشر است. می‌خواهد بگوید: بشر، تو آنقدر مهمی که به خودم برای خلق تو فتبارک گفتم.
 
وقتی خدا این همه محبت به انسان کرده و همه چیز از مه و خورشید و فلک را در اختیارش قرار داده است، پس انسان در دستگاه خالق اهمیت ویژه‌ای دارد. در نتیجه آيا وقتی می‌خواهیم از انسان در سازمان‌هایمان استفاده کنیم، می‌توانیم بگوییم منابع مالی و انسانی در ردیف هم قرار دارند؟ خیر. اولویت اول مدیر باید منابع انسانی باشد. وقتی در عالم خلقت اساس انسان است، می‌تواند در یک سازمان اساس انسان نباشد؟ 
 
  • - پس از نظر شما ریشه مشکل مدیریت در همه عرصه‌های مشترک است؟
بله. وقتی که اصل منابع انسانی است، باید دغدغه‌های آن را برطرف کنیم. دغدغه استخدام، آرامش، معیشت، تفریح و... ما باید با نیروهای خود زندگی کنیم، نه اینکه فقط کار کنیم. از دل زندگی کردن کار شکل می‌گیرد. اگر تمام شرایط را برای نیرو مهیا کردیم و او هم سالم کار کرد، شما می‌توانید منابع انسانی را مدیریت کنید و آن وقت تجهیزات، ساختمان‌ها، قوانین و... هم در خدمت این آدم‌ها مدیریت می‌شوند. با این شرایط اگر این مدیریت را در هر عرصه‌ای چون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی هنری و.. اعمال کنید، موفق خواهید شد.
اقتصاد کشور ما به دلیل اینکه صد و پنجاه سال دولتی بوده بیمار است و همه این بیماری را قبول دارند. از طرفی دیگر تحریم هم هستیم. تحریم هم نباشیم، رقابت را چه می‌کنیم؟ در این وضعیت باید در مدیریت کشور از انسان‌های صالح متخصص، دلسوز انقلاب که به نیروی انسانی اهمیت می‌دهند، استفاده شود. نیرو اگر بداند حتی در نبود امکانات برایش اهمیت قائل هستید، پای کار می‌آید. من در مدیریت تلاش کرده‌ام کارکنان دست به دست هم دهند و همه بگویند ما، سازمان و کسی من نگوید. حالا در عرصه اقتصاد با وجود تحریم و رقابت، اگر مدیریت بخواهد جلو برود جز اقتصاد مقاومتی کاری نمی‌تواند بکند. 
 
  • - اقتصاد مقاومتی از نظر شما چه تعریفی دارد؟
اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی که درون‌زا و برونگرا، درونگرا و برون‌زاست؛ یعنی از توان داخل استفاده می‌کند و برای بیرون می‌سازد. هر جا و در هر حوزه‌ای دیدید به نتیجه نرسیده است و مشکلی وجود دارد، بدانید مدیریت ضعیف است.
 
  • - یک مدیر فرهنگی کجا تربیت می‌شود؟ برای مثال فردی که قرار است مدیر فرهنگسرا باشد، چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
من سعی کرده‌ام مدیران را از داخل سازمان انتخاب کنم. این نیروها میانگین دو تا ۲۰ سال سابقه دارند. تعبیری است که می‌گوید: کارمندان با سازمان و سازمان با آنها رشد می‌کند. البته بحث نخبه‌ها فرق دارد. در این میان می‌شود از بیرون یک نخبه جذب کرد و برای مثال مدیریت یک فرهنگسرا را به او واگذار کرد.
 
  • اگر جوان بودید و قرار بود مدیر فرهنگی یک منطقه باشید کدام منطقه را انتخاب می‌کردید؟
همه مناطق جذاب است ولی من به دلیل حرم حضرت عبدالعظیم حسنی منطقه ۲۰ را انتخاب می‌کردم.

  • - کسانی که شما را می‌شناسند نسبت به تسلط شما در حوزه شعر و ادبیات آگاهند، اما سوای این موضوع اگر قرار بود هنرمند می‌شدید، چه هنری را انتخاب می‌کردید؟
همه هنرها اگر در مسیر واقعی خودش باشد جذاب است. ولی من باز هم شعر را انتخاب می‌کردم. علمای بزرگ ما که عارف بودند مانند امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی، علامه جعفری هم شعر می‌گفتند، هم می‌خواندند. برای مثال استاد مطهری درباره حافظ کتاب تماشاگه راز را نوشتند. یعنی حافظ در یک بلندی و جایی نشسته است و از دریچه‌ای نگاه می‌کند که رمز و راز خلقت را درک می‌کند. همین علاقه باعث شده که من هنوز هم اگر توفیق شود شبی نیم ساعت شعر بخوانم.

  • - شبی نیم ساعت مطالعه را اشاره کردید، مشتاقیم بدانیم که اوقات فراغت شما چگونه می‌گذرد؟
اوقات فراغت من بسیار کم است. در این دو سالی که سازمان آمدم نیم ساعت هم مرخصی نرفته‌ام. پنجشنبه‌ و جمعه‌ها هم یک سری برنامه‌ها را باید رسیدگی کنم. معمولا به صورت میانگین ساعت ۱۰ شب به خانه می‌رسم. یک ربع شام می‌خورم و فرصت تلویزیون نگاه کردن را ندارم و بیشتر کتاب می‌خوانم و نیم ساعت از کتاب خواندن هم می‌گذارم برای شعر. از شعرهای کلاسیک تا شعرهای نو. 

  • - امشب چه کتابی می‌خوانید؟
کتابی که امشب می‌خواهم بخوانم شازده کوچولو است نوشته آنتوان دوسنت و اگزوپری.

  • - آقای دکتر با این مطالعه مداوم شما باید کتاب‌های زیادی داشته باشید.
البته کتاب‌هایی را که به من هدیه می‌شود و تهیه می‌کنم و می‌خوانم، در پایان هر سال به یک کتاب‌خانه‌ هدیه می‌کنم. هدیه‌های هنری را هم یا به موزه اردکان یزد اهدا می‌کنم یا به هنرمندان.

  • - در گیرودار فراگیر شدن شبکه‌‌های اجتماعی مواجهه شما با این شبکه‌ها چطور است؟
میانگین روزی چهار بار به شبکه‌های اجتماعی سر می‌زنم. بیشتر در مسیر. اول در تلگرام کانال مدیران را نگاه می‌کنم. همه مطالب را می‌خوانم و اگر نیاز باشد پاسخ می‌دهم. حتی گاهی به صورت تلفنی یا حضوری.

  • - کانال تلگرامی خاصی را دنبال می‌کنید؟ چه فعالیتی در این شبکه‌ها دارید؟
عمده وقت من به مطالعه در این شبکه‌ها می‌گذرد. یکی از کانال‌هایی هم که علاقه دارم درباره نجوم است که اسرار خلقت را مطرح می‌کند. برای مثال اگر بدانیم فاصله ماه تا زمین ۳۰۰ هزار کیلومتر است. مسافتی که نور در یک ثانیه می‌رود و بدانیم فاصله ماه تا زمین یک ثانیه نوری است. در صورتی که فاصله خورشید با اولین ستاره ۴ سال نوری است. بیشتر به پیچیدگی خلقت و اهمیت انسان پی می‌بریم. یا اینکه انرژی‌ای که در طوفان‌های خورشیدی از خورشید آزاد می‌شود ۴۷۰ کیلومتر سرعت دارد، ۱۰ ثانیه آن برابر است با مصرف یک میلیون سال برق کره زمین. در زمین خورشید را اندازه یک بشقاب می‌بینیم. اما خورشید یک میلیون و سیصد و نود هزار برابر بزرگتر از کره زمین است. الان کهکشان‌هایی هستند که بیست میلیارد برابر جرم خورشید هستند. فضاهایی که این‌ها اشغال می‌کنند کجاست؟ سرعت چرخش آنها چقدر است؟ تنظیم این‌ها کجاست، مصرف و تولید آنها چیست؟ بشر هنوز نمی‌داند.

  • - درباره فضای مجازی توصیه‌ای دارید؟
در واقع فضای مجازی فضای حقیقی است. از بچه سه ساله تا نوجوانان در این شبکه حضور دارند. هر کسی به اندازه نگاه خودش می‌تواند از این شبکه استفاده کند. شاید کسی استفاده نادرست هم داشته باشد ولی ما نمی‌توانیم از دنیا عقب بیافتیم و این امکان‌ها را نادیده بگیریم و باید استفاده هدفمند هدایتگرانه در این حوزه داشته باشیم. 

  • - خاطره‌ای از دوران جنگ و نوروز دارید؟
بله. در آنجا باید فضا را برای خودمان می‌ساختیم، در نوروز برای هفت سین هفت سنگ را روی هم می‌گذاشتیم. سنگ درشت سنگ ریز. چای درست می‌کردیم و هرچه داشتیم در سفره می‌گذاشتیم و لذتش از سفره‌های رنگین بیشتر بود. در واقع جنگ این طور نیست که بعضی از فیلم‌ها نشان می‌دهند. همه تیر و تانک. جنگ یک مدینه فاضله‌ای بود که در آن همه گذشت می‌کردند. کسی که برای نماز شب بیدار می‌شد پوتین‌ها را هم واکس می‌زد. در مدیریت‌ها باید از این‌ها یاد بگیریم مدیریت ایثارگرانه. در جبهه هر کسی هرچه داشت می‌بخشید. مدیریت ایثارگرانه جهادی بود.  

  • - مهمترین ماموریت کارکنان سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در سال ۹۶ را چه می‌دانید؟
 شناخت فضای فرهنگی هنری شهر تهران و با استفاده از امکانات سازمان تلاش برای تحول فرهنگی هنری در شهر تهران، به خصوص در قشر جوان و در فضای مجازی.

نظر شما