به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سومین برنامه «جستاری در موسیقی آذربایجانی» روز پنجشنبه ۲۳ شهریور ماه در سالن نمایش فرهنگسرای مهر و با حضور جمعی از علاقهمندان به فرهنگ و هنر آذربایجانی و با مشارکت انجمن ادبی صابر برگزار شد، انواع ترانههای آذربایجانی از جمله قوشما، لایلا، اوخشاما، دوزگو، سایا و گونههای دیگر با سخنرانی استادان و ارائه چند مقاله و نمونه از انواع ترانههای بومی بررسی شد. در ادامه این برنامه گروه موسیقی فولکلوریک آذربایجانی «ایلقار» به اجرای برخی از این ترانهها پرداخت.
ترانههای محلی اولین پایه موسیقی هر ملتی است
سعید رنجبریان، مدیر فرهنگی هنری منطقه ۱۹ و رییس فرهنگسرای مهر در آیین افتتاح این برنامه درباره موسیقی نواحی گفت: موسیقی نواحی گونهای از موسیقی است که به نغمهها و سازها و نواهای مناطق و نواحی ایران نظر دارد و از زمانی که مطالعات و پژوهشها درباره آن انجام شده، نامهایی چون موسیقی محلی و فولکلور و اقوام و مقامی هم به این گونه موسیقایی نسبت داده شده است.
رییس فرهنگسرای مهر گفت: ترانههای محلی اولین پایه تجربی موسیقی هر کشوری به شمار میروند، غمها، شادیها و شکستها و پیروزیهای قهرمانان و شخصیتهای برجسته مردم به این موسیقی راه مییابند و از ارزش ویژهای برخوردارند. رنجبریان معتقد است که سرمایه اصلی موسیقی یک کشور را باید در موسیقیها و نغمههای محلی و بومی آن کشور جستوجو کرد.
رییس فرهنگسرای مهر با تاکید بر اینکه موسیقی فولکلوری برای مردم ایران یک وسیله ساده تفریحی یا منبع ارضای روحی نیست، گفت: موسیقی فولکلوریک ایران از تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم زندگی مردم در طول قرون متمادی سرچشمه میگیرد و با اعمال و رفتار روزمره افراد جامعه ارتباط دارد.
او در بخشی از صحبتهای خود فرهنگ، زبان و هنر اقوام مختلف ایرانی را فرصتی به منظور رشد و توسعه فرهنگی و تعامل بهتر با کشورهای همسایه دانست.
رشتههای پیوند فرهنگی و معنوی ملتها گسست ناپذیر است
در ادامه این برنامه حسین محمدزاده صدیق، استاد زبان و ادبیات فارسی و ترکی دانشگاههای کشورمان سخنرانی کرد و گفت: رشتههای پیوند فرهنگی و معنوی ملتها گسستناپذیر است، زیرا در اعماق قرون و اعصار و تکوین مدنیتهای تاریخ بشر ریشه دارد. در هر دوره از تاریخ و در هر منطقه از جهان، اگر دولتی و حکومتی توانسته است به این حبل متین چنگ بزند انسانها در آرامش و آسایش به ایجاد عناصر و ارزشهای معنوی و مادی دست زدهاند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی و ترکی کشورمان گفت: ترانهها و سخنان منظوم مردمی، همگی در این مقوله میگنجند که در کشور عزیز ما ایران، در میان اقوام ایرانی به گویشهای مختلف در درازنای قرون و اعصار سینه به سینه و نسل اندر نسل انتقال یافته است. ترانههای بومی ترکی آذری بخشی از این مجموعه است.
قوشماها، ترانههای بومی ترکی آذری
او گفت: ترانههای بومی ترکی آذری که به طور عموم «قوشما» Qoshma نامیده میشود؛ مانند ترانههای عامیانه دیگر، ساده، ملهم از طبیعت ملموس، عاری از تکلف و تصنع و در قالبهای موزون هجایی ریتمیک سروده شده و سینه به سینه و نسل به نسل به یادگار به ما رسیده است.
صدیق افزود: به طور کلی قوشماها یا سخنان موزون و آهنگین ترکی، به بخشها و انواع بایاتی (دوبیتیهای حزنآور)، ماهنی (اشعار نشاطانگیز)، لایلا (لالایی)، اوخشاما یا آغی (مرثیه)، دوزگو یا قوشماجا (اشعار تکراری)، سایا (سرودهای مقدس) و گونههای متفرق و پراکنده دیگر تقسیم میشوند.
به گفته حسین محمدزاده صدیق، کوتاهترین قوشماهای جفت، چهارهجایی و بلندترین آنها ۱۶ هجایی هستند و قوشماهای فرد هم میان ۳ تا ۱۵ هجایی قرار گرفتهاند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی و ترکی ادامه داد: در میان این اوزان، وزن هفت هجایی رایجتر و شناخته شده تر و معروفتر از دیگر اوزان است. تا جایی که در بسیاری موارد، اوزان رایج به این وزن تعدیل میشوند. دکتر صدیق بایاتی لار و لایلالار را لطیفترین ترانههای بومی دانست و ادامه داد: ترانههای ایام مخصوص سال، تاپماجاها، ترانههای کودکان، کلمات قصار و ضربالمثلها و غیره بیشتر در این وزن گنجانده شدهاند.
سایاچی لار نویددهندگان بهار
حسین محمدزاده صدیق درباره سایاها توضیح داد: سایاها در همین وزن هستند. این سرودها عموماً در سینههای سایاچیها محفوظ است. سایاچیها که بدون استثنا در دهات و میان کوهنشینان میزیند، در اواخر زمستان و آغاز بهار به مدخل اوبهها و درب خانهها میروند و در حالی که شکلکی به اسم «تکم» Təkəm را میگردانند و دو چوب در دست به همزنان نوعی رقص میکنند و میگردند، سرودهای سایا را میخوانند و آرد، گندم، پنیر، بره، پول و جز آن جمع میکنند.
صدیق ادامه داد: سایاچی در این مراسم، اول از همه مردم را ندا درمیدهد و از آمدن خود به میان آنها آگاهشان میکند:
«درود بر شما، سروران من!
سروران برتر از هم
سایاچی در رسید، ببینید!
درودش را پاسخ گویید.»
و بعد، آغاز به بازگوکردن سرودهای سایا میکند:
«سایایی که خوب است، که جایگاهش سنگتختهها و کوهستانهاست و حرفهای زیبایش خفتگان را بیدار میکند و آرامش میبخشد.»
حسین محمدزاده صدیق ادامه داد: در سرتاسر این سرودها، به چشماندازها و صحنههای جالب و جانداری از زندگی خانهبهدوشی مردم برمیخوریم، مردمی که زندگیشان به وجود حیوانات اهلی بسته بود. در این میان حیوانات، بهخصوص گوسفند و بز جای والایی دارند. در سایاها، خانههای بیگوسفند به رودخانههای خشکیده تشبیه میشوند و به چوپان توصیه میشود که گوسفند را از خود نرنجاند، او را در شورهزارها سرگردان نکند و خوب و شایسته بچراند تا عروسان سپیدبازو گرد هم آیند و آنها را بدوشند، کرههای سرشار بگیرند، اعضای خانواده را شاد کنند، مردم اوبه و ده را خوشحال کنند، با روغنش پلو، با پشمش تشک، با دنبهاش آش، با شیرش پنیر، ماست، با شاخش دسته چاقو، با پوستش پوستین و جهیز برای دختران و غیره درست کنند.
نگاهی به آیین شمن گرایی کهن
به گفته حسین محمدزاده صدیق، علاوه بر سرودهای سایا، در برخی دیگر از آثار فرهنگ عامه آذری، به جا پای آئین شمنگرایی کهن برمیخوریم. برخی از مراسم محلی که در ایام به خصوصی اجرا میشود، بازمانده این دوران است.
نظیر بشارت بهار:
- در آغاز بهار در دهات، شخصی خود را بهطرز خاصی با برگ و شاخههای گیاهان میآراید و به در خانهها میرود و این شعر را میخواند:
«از زمستان درآمدیم، وارد بهار میشویم،
بدهید، بدهید،
به ابرها پیرهن بخریم.»
«دوزگو» ها را هر آذربایجانی از کودکی آموخته است
صدیق عنوان کرد: در فولکلور ترکی آذری، در بخش ترانههای بومی؛ دستهای از سخنان منظوم موجود است که روی اصل تداعی معانی ابداع میشوند و گردآورندگان به آنها نام «دوزگو» Düzgü یا قوشماجا یعنی «تکراری» دادهاند و هر آذربایجانی آنها را از کودکی به خاطر میسپارد که اغلب با مصراع «اوشودومها اوشودوم» آغاز میشود.
وی اضافه کرد: در نظر اول -چنانکه برخی از گردآوران انگاشتهاند، این دوزگوها از انواع بسیار متأخر متلهایی هستند که برای سرگرمی بچهها و تقویت حافظه آنان ساخته میشوند. اما اندک توجه به چند خط از این دوزگو، باب تحقیقات را به راه دیگری باز میکند:
«ائر کج قازاندا قاینار،
قنبر یانیندا اوینار.»
یعنی: «بز توی دیگ میجوشد، قنبر در اطرافش میرقصد.»
این استاد زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی ادامه داد: گاهی هم شباهتهای عجیبی با سایاها دارند و بعضی وقتها به نظر میرسد که اینها نیز فقط خطهای پراکندهای از سرودهای سایا هستند و در هر حال، این امکان را به ما میدهد معتقد باشیم که در این شعرها نیز نشانههایی از گذشته خانهبهدوشی مردم وجود دارد.
او گفت: «سایا» از مصدر «سایماق» Saymap است به معنای شمردن و به حساب آوردن، ستودن و احترام کردن، و درست معنای «سرود ستایش» را میدهد.
به گفته صدیق، به هر جهت، این بخش از فولکلور آذربایجان- که در اصطلاح مردم به «سایاچیسؤزلری» یعنی سرودهای سایاچی معروف است- عین و همانند و بازمانده سرودهای مقدسی است که مردم عهد آیین شامانگرایی در ستایش یاوران مقدس بزرگ حیاتشان یعنی حیوانات اهلی، خورشید، کوه، زمین، آب، باران، ستارگان، گیاهان و مانند آن سرودهاند.
در این برنامه انواع ترانههای آذربایجانی ارائه شد و گروه موسیقی فولکلوریک ایلقار به اجرای چندین ترانه بومی آذربایجانی پرداخت.