جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۱۶:۱۰
کد خبر: ۹۵۶۷۰
|
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۷
محمدرضا اصلانی در نشست نقد مجموعه داستان «عمیق»:
محمدرضا اصلانی در نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «عمیق» از سری کتاب‌های اُ. هنری گفت: اهمیت ترجمه‌ آثار اُ . هنری برای کسانی است که داستان‌نویسی را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کنند و می‌خواهند‌، بدانند که داستان‌ها در غرب در چه سبک و سیاقی است.
مجموعه داستان‌های اُ. هنری سبک و سیاق داستان‌نویسی غرب را نمایان می‌کندبه گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ در پنجاه و هشتمین اجرا از برنامه‌های نشست ترنم قلم، نقد و بررسی مجموعه داستان «عمیق» از سری کتاب‌های جایزه اٌهنری با حضور مترجم کتاب لیدا طرزی و محمدرضا اصلانی و محمدرضا گودرزی، از منتقدان ادبی در فرهنگ‌سرای گلستان برگزار شد.

در ابتدای این جلسه، محمدرضا اصلانی گفت: ترجمه‌ این کتاب، ترجمه‌ بسیار خوبی است. تا حدی که روی متن فارسی می‌توانستم نظر بدهم، خوب بود. البته فکر می‌کنم که جای یک مقدمه مبسوط در ابتدای کتاب خالی بود که توسط خانم طرزی نوشته شود. بهتر بود که اٌهنری را معرفی می‌کردند تا جوانان ارزش کار ایشان را بهتر بشناسند.

وی ادامه داد: اهمیت این مجموعه‌ها برای کسانی است که دوست دارند داستان‌نویسی را به صورت حرفه‌ای دنبال کنند و بدانند که داستان‌ها در غرب در چه سبک و سیاقی است. داستان «خادمین نقشه» داستان زیبایی است که عمدتاً مبتنی بر شیوه‌ نامه نگارانه است. این شیوه در قرن ۱۹ متداول شد و با اختراع تلفن از کار افتاد. سپس با اختراع دستگاه دورنگار رونق دوباره‌ای گرفت. نویسنده‌ داستان با انتخاب موقعیت و زمان داستان، این نوع نامه‌نگارانه را توجیه پذیر کرده است. داستان‌های «من بزرگ» و «سعادت» را داستان‌های مدرن می‌دانم که بسیار زیبا بود. داستان من بزرگ مبتنی بر نشانه‌شناسی است. در کل داستان، من کوچک در تقابل با من بزرگ قرار می‌گیرد و ذهن در تقابل با عین قرار می‌گیرد و ... مضمون‌های داستان‌های مدرن مثل تنهایی، جنون، زوال و انهدام خانواده در این داستان وجود دارد.

محمدرضا اصلانی بیان کرد: داستان سعادت، داستان بسیار زیبایی است و بسیار کوبنده بود. در این داستان، نویسنده با توجه به موضوع چند صدایی، طنز می‌سازد که در عین طنز، ترسناک نیز است. 
چندصدایی جزو یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های داستان است. این عرصه‌ای است که در آن همه‌ صداها به شیوه‌ مساوی بازتابانده می‌شوند. حق حضور همه‌ صدا به شرطی که یکی بر دیگری مسلط نباشد، در متن باید رعایت شود. در این داستان می‌بینیم که قاتل و خانواده‌ مقتول به جای این که در برابر هم قرار بگیرند، در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و دوستی و زندگی را تجربه می‌کنند. از همین‌جا است که طنز کوبنده داستان شروع می‌شود و نویسنده به کمک همین تکنیک به مخاطب ضربه می‌زند.

وی گفت: در تعریف طنز باید بگویم که طنز جزئی از ادبیات است که اشتباهات نامطلوب بشری را به شیوه‌ای خنده‌دار به تصویر می‌کشد. این تکنیک ساختاری چند لایه دارد. اگرچه طنز می‌خنداند اما واقعیتی تلخ در بطن خود دارد. این موضوع باعث می‌شود تا نویسنده تازیانه‌ای به ذهن مخاطب بزند. یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در داستان‌های جنایی وجود دارد، موضوع رمز و راز است و با همین دید، داستان رگه‌های جنایی نیز دارد. در این داستان می‌بینیم که از پایان‌های خوش و دلزده دیگر خبری نیست و این به دلیل وجود عنصر رمز و راز در آن است.

اصلانی ادامه داد: در عمده‌ داستان‌های این مجموعه عنصر شگفتی وجود دارد. تبدیل جهل شخصیت‌ها به دانایی یکی از وجوه این موضوع است که در داستان دیده می‌شود. در داستان سعادت می‌بینیم که نویسنده تاکید زیادی بر روی عینک دارد و این شی از یک عضو معمولی تبدیل به یک شی داستانی می‌شود. به نظرم تاکید بر روی این عنصر، به دلیل این است که عینک مرزی بین دانستن و ندانستن است. عینک مرز حقیقت و دروغ در نظر گرفته می‌شود. داستان عمیق و شبانی‌ها دو داستان پست مدرن هستند. در داستان‌های پست مدرن تاکید بر قالب‌های گسیخته است. روایت‌های ناپیوسته و بدون ترتیب در وقایع مختلف جز ویژگی‌های آن است. در این داستان‌ها هیچ روایت واحدی وجود ندارد و واحد قالب نیز وجود نخواهد داشت.

این منتقد ادبی گفت: در این جا با کارناوال روایت‌ها مواجه هستیم و فقط یک روایت نیست. روایت‌های خرد متعدد به صورت تنگاتنگ در درون هم قرار می‌گیرند. یکی از مهم‌ترین وجه پست مدرن با مدرن، در خرده روایت‌ها است. در داستان‌های مدرن کلان روایت داریم در حالی که در داستان پست مدرن خرد روایت داریم. راوی داستان تغییر می‌کند و با ضمایر و راوی بازی می‌کند. تغییر در روایت داستان، ناشی از همان خرده‌ی روایت‌ها در داستان پست مدرن است.

محمدرضا گودرزی دیگر سخنران این جلسه بود. او درباره‌ این کتاب گفت: مجموعه داستان عمیق، هفت داستان برگزیده است. دو داستان آن بلند است و پنج داستان کوتاه ماکسی‌مال در آن داریم. بهترین داستان‌های این کتاب را داستان‌های عمیق، من بزرگ و سعادت می‌دانم. اگر داستان شبانی‌ها هم طولانی نبود، داستان خوبی بود. داستان خادمین نقشه ضعیف بود و بهتر بود نوشته نمی‌شد. البته این را هم باید بگویم که برای آمریکایی ها و اروپایی‌ها، هندوستان مرکز رمز و راز بوده است و کشف این رمز و رازهای آیینی برایشان جذاب بوده است و برای ما جذاب نیست.

وی ادامه داد: من داستان عمیق را پست مدرن نمی‌دانم و به نظرم مدرن است؛ بنابراین شش داستان مدرن است و فقط یک داستان، داستان شبانی‌ها، پست مدرن است. در داستان عمیق یکی از دو راوی فوت کرده است که بسیار شبیه به شیوه ولف و فاکنر است که از راویان مختلف در روایت کار استفاده می‌کند. این موضوع در داستان‌های مدرن بسیار زیاد به کار گرفته می‌شود و کمتر در داستان پست مدرن مورد استفاده قرار می‌گیرد. در داستان‌های مدرن، معمولا توصیف شخصیت، توصیف روان‌شناسی درون کاراکتر داستان است. بنابراین توصیف یک فصل، بخشی از توصیف یک درون است. در داستان‌های مدرن ذهنی، افکار و ذهنیات بیش از هر چیز دیگری روایت می‌شود. البته این را باید بگویم که در تعریف داستان پست مدرن تعاریف زیادی وجود دارد و به همین دلیل اختلافات زیاد است. در این حوزه قطعیتی وجود ندارد و هر کس براساس نظریه‌ای تعریفی ارائه کرده است.

گودرزی در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره‌ استفاده از عنصر تعلیق در داستان گفت: دیر دادن اطلاعات یکی از اشکالاتی است که باعث سخت‌خوان‌تر شدن کتاب شده و داستان را گنگ کرده است. این که نویسنده بیاید و به کمک اطلاعات ندادن، بخواهد مخاطب را با خود همراه کند، شیوه‌ غلطی است. نویسنده باید اطلاعات را به موقع و به جا به مخاطب بدهد اما به گونه‌ای داستان را پیش ببرد که مخاطب تا آخرین لحظه با او همراه بشود. در بعضی از داستان‌های این کتاب می‌بینیم که از راوی غیر قابل اعتماد استفاده شده است. نوشتن داستان با راوی غیر قابل اعتماد بسیار سخت‌تر از داستان با راوی قابل اعتماد است.

نظر شما