سه‌شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۱۴:۱۹
کد خبر: ۹۶۱۲۰
|
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۰
در نشست «نوع شناسی محصولات و فعالیت‌های فرهنگی» مطرح شد
نشست «نوع شناسی محصولات و فعالیت‌های فرهنگی» از سری نشست‌های چهارمین همایش و جشنواره ملی دوسالانه ارتقای کیفیت محصولات و فعالیت‌های فرهنگی روز یکشنبه ۲۴ دی ماه برگزار شد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نشست «نوع شناسی محصولات و فعالیت‌های فرهنگی» از سری نشست‌های چهارمین همایش و جشنواره ملی دوسالانه ارتقای کیفیت محصولات و فعالیت‌های فرهنگی روز یکشنبه ۲۴ دی ماه با حضور مجید ملکی‌تبار، علی چاپرک و صادق پیوسته در مرکز مطالعات فرهنگی شهر تهران برگزار شد. 

علی چاپرک، دکتری آینده‌پژوهی دانشگاه تهران سخنران این نشست بود که درباره نوع شناسی محصولات فرهنگی گفت: سؤال اصلی این است که محصول فرهنگی دقیقاً چه چیزی است و چه سیاستی باید برای تولید و توزیع آن داشته باشیم. محصولات فرهنگی از یک منظر کالا هستند و از نظر اقتصادی اهمیت دارند. شهرها و کشورهایی داریم که پایه اقتصاد خود را روی محصولات فرهنگی بنا کرده‌اند که در شهرها لندن و در کشورها استرالیا مثال‌های خوبی هستند. 

وی افزود: نباید اقتصاد فرهنگ را با سیاست فرهنگ اشتباه گرفت، چرا که هر کدام از آنها پس‌زمینه نظری متفاوتی دارند. فرهنگ سرمایه‌داری امروز به دنبال از بین بردن همه خرده‌فرهنگ‌ها از جمله فرهنگ کشور ماست و در این شرایط، سیاست‌گذاری در حوزه محصولات فرهنگی اهمیت می‌یابد. در حوزه فرهنگ با سه سطح نظریه‌ها و مفاهیم فرهنگی، ساختارهای فرهنگی و آثار و محصولات فرهنگی روبه‌رو هستیم. 

این پژوهشگر حوزه آینده‌پژوهی ادامه داد: امروز با یک نظریه زدگی دست‌به‌گریبان هستیم که همه فکر می‌کنند تغییر از نظریه آغاز می‌شود و تصور بر این است که اگر نظریه‌ها را تغییر دهیم، محصولات فرهنگی هم تغییر می‌کنند. اما واقعیت این نیست و انسان در مغزش خلاصه نمی‌شود. مسئله پیچیدگی محصولات فرهنگی است. شبکه‌های اجتماعی را در نظر بگیرید، فهمیدن اینکه این محصول فرهنگی چه اثراتی روی پیرامونش می‌گذارد کار ساده‌ای نیست. نباید تغییرات را به مدل ذهنی تقلیل دهیم و به تحقیقات تجربی-تاریخی و بررسی‌های میدانی بی‌اعتنا نباشیم. 

وی با بیان اینکه در دسته‌بندی محصولات فرهنگی با اغتشاش مفهومی مواجه هستیم، عنوان کرد: نباید صنایع فرهنگی را با محصولات فرهنگی یکی فرض کنیم. صنایع فرهنگی محصول چرخشی است که در اوایل قرن بیستم و به دنبال تولید انبوه محصول فرهنگی رخ داد و با محصول فرهنگی و صنایع خلاق متفاوت است. ولی اشتراکاتی هم دارند و هر دو محصول نگرش اقتصادی به فرهنگ هستند. خلط این دو مفهوم به خلط سیاست‌گذاری فرهنگی می‌انجامد.

چاپرک اضافه کرد: دسته‌بندی‌های گوناگونی برای محصولات فرهنگی وجود دارد. مثلاً یونسکو ادبیات، موسیقی، هنرهای نمایشی و هنرهای تجسمی را هسته محوری محصولات فرهنگی می‌داند. خلاقیت، مالکیت فکری، معنای نمادین، ارزش مصرف نمادین و شیوه تولید، معیارهای تعریف محصولات و فعالیت‌های فرهنگی هستند که البته هر کدام از این معیارها مثال‌های نقضی دارند. در نوشتن یک مقاله علمی هم به خلاقیت نیاز است، ولی مقاله را به عنوان محصول فرهنگی نمی‌شناسیم. 

وی بهترین تعریف از محصول فرهنگی را محصولی دانست که دارای ارزش مصرف نمادین باشد و گفت: ارزش مصرف نمادین در مقابل ارزش مصرف کارکردی قرار می‌گیرد و می‌توان «رمان در مقابل کتاب کنکور» و «بناهای فرهنگی ارزشمند در مقابل آپارتمان‌های عادی» را به عنوان مثالی برای این دو رویکرد مطرح کرد. فرض کنید محصولات صنایع مد و تبلیغات به دلیل غلبه وجهه ارزش مصرف کارکردی، در حوزه محصولات فرهنگی طبقه‌بندی نمی‌شوند. 

چاپرک در پایان گفت: باید برای محصولات فرهنگی مختلف، سیاست‌گذاری متفاوتی داشته باشیم و نمی‌توانیم همه را با یک چوب برانیم. شناخت و صورت‌بندی نظریه سیاست فرهنگی و نظریه اقتصاد فرهنگ و نوع رابطه مناسب بین این دو گام مهمی است که باید توسط مدیران و تصمیم‌گیران فرهنگی برداشته شود.

پرسش و پاسخ بین حاضران و کارشناسان، پایان‌بخش این نشست فرهنگی بود. 

مطالب مرتبط
نظر شما