به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نمایش فیلمهای مطرح خارجی با زبان اصلی و زیرنویس فارسی در فرهنگسرای اندیشه، در سیامین هفته خود به فیلم «استخوانهای دوستداشتنی» به کارگردانی پیتر جکسون اختصاص داشت که با حضور محمدرضا مقدسیان و نیما حسنی نسب، منتقد سینما، شامگاه سه شنبه ۲۶ دی برگزار شد.
داستان این فیلمِ اقتباسی که محصول ۲۰۰۹ است، ماجرای دختر ۱۴ سالهای به نام سوزی است که توسط همسایهاش به قتل میرسد. او حالا از بهشت به تماشای خانوادهاش مینشیند که چطور با مسئله قتل او کنار میآیند و همچنین به قاتلش مینگرد که چه طور مدارک جرم را پنهان میکند.
فیلمی برای رفع خستگی های پیتر جکسون
نیما حسنی نسب منتقد سینما در آغاز صحبت های خود گفت: در کارنامه پرسروصدا و جنجالی پیتر جکسون، این فیلم کم سروصداتر بوده است؛ به نظرم برای سینماگری در حد جکسون، استخوان های دوست داشتنی، در حد سرگرمی بین کارهایش بود که بیشتر به نظر می رسد برای خستگی درکردن ایشان بوده است.
این منتقد ادامه داد: از نگاه تکنیکی و کارگردانی، فیلم به ساخته های جکسون شبیه است و می تواند رمانی که فیلم از آن اقتباس شده را در سلیقه جکسون در نظر گرفت.
وی افزود: اما اشکالی که وجود دارد، این است که جهان رمان و ایده اولیه آن، در مقابل ایده و ذهنیت های پیتر جکسون، خیلی کوچک و فانتزی و به اصطلاح کم بوده است. به تعبیری، تلفیق کردن فیلم متافیزیکی، جنایی، علمی و ملودرام در دو ساعت فیلم، «استخوان های دوست داشتنی» را تبدیل کرده به پازل نه چندان متناسب و متوازنی از تمام اینها؛ انگار از بین چند فیلم مختلف از چند ژانر مختلف، سکانس هایی انتخاب شده و اینها با هم ترکیب شده است!
وقتی جکسون به دغدغه های دیگر خود گریز می زند
حسنی نسبت در ادامه با اشاره به مشکلات فیلم در برقراری ارتباط با مخاطب گفت: نسبت دقیق و جذابی بین دو جهان در این فیلم برقرار نیست. اگر بخواهیم ساده مرور کنیم، نمونه این تیپ فیلم درباره فراق و فقدان و غم در خانواده؛ از «اتاق پسر» تا «لانه خرگوش» را داریم اما «استخوان های دوست داشتنی» چنان در برقراری ارتباط بین این جهان و بهشت، موفق نیست.
وی افزود: از جهت متافیزیکی هم فیلم روح را داریم؛ نزدیک ترین فیلم به «استخوانهای دوستداشتنی»؛ فیلم «چه رویاهایی می آیند» که در آن فرزند نوجوان خانواده ای کشته می شود و پدر به آن دنیا می رود تا فرزندش را جستجو کند. در میان این آثار، این فیلم چندان جذاب نیست.
این منتقد سینما ادامه داد: با توجه به اینکه فیلمساز دغدغه های متفاوت و متنوعی دارد اما به دلیل درگیر شدن در پروژه های بزرگی مثل ارباب حلقه ها، اجازه پرداختن به آنها را ندارد؛ این رمان این فرصت را ایجاد کرده تا به دغدغه های کوچک تر خود گریزی بزند که برای هر کدام هم ایده های جذابی دارد.
ماجراهای فیلم، تجربه های شخصی نویسنده رمان است
حسنی نسب اضافه کرد: اشکال بزرگ در این فیلم، کمی کلی تر؛ آسیب شناسی اقتباس ادبی در سینما است. من وقتی فیلم را می بینم؛ بحثم این است که با توجه به این فیلم، این رمان چطور 5 میلیون نسخه فروش داشته و به 30 زبان ترجمه شده و موفقیت های خیلی زیادی داشته؟ اما وقتی رمان را می خوانیم، متوجه می شویم که رمان چقدر از روی صبر، دقیق و پرجزییات عمل کرده است.
وی افزود: با توجه به فیلم های مختلفی که با اقتباس از روی آثار پدرقدرت ادبی ساخته شده اند، به این نتیجه می رسیم که چقدر اقتباس ادبی در سینما کار مهمی است و چطور وسوسه های ذهنی موقع اجرا ممکن است به اتفاقات عجیب و غریبی منجر شود.
نیما حسنی نسب منتقد سینما درباره نویسنده رمان «استخوان های دوست داشتنی» گفت: نویسنده این اثر، خانمی است که اتفاقات کاراکتر فیلم تا حدودی، برایش اتفاق افتاده؛ یعنی دزدیده شده، مورد تعرض قرار گرفته و به طرز معجزه آسایی فرار کرده و بالاخره بخشی از این قصه تجربه های خود اوست.
حسنی نسب ادامه داد: قصه رمان در ۱۱ سال می گذرد؛ قصه دخترک ۱۳ ساله را داریم که تا ۲۴ سالگی، ناظر زندگی خانواده اش است، (البته بدون اینکه به سنش اضافه شود). او وضعیت خانواده و دوستان و همکلاسی هایش و همه زندگی و روابطش را بررسی می کند که متاسفانه خیلی از این جزییات در فیلم حذف شده و حذف اینها تاثیراتی زیادی در عدم جذابیت داستان داشته است.
زاویه نگاه جکسون به رمان اشتباه است
محمدرضا مقدسیان، مجری-کارشناس برنامه هم درباره فیلم «استخوان های دوست داشتنی» گفت: من رمانی که فیلم از روی آن اقتباس شده را دیدم؛ به خاطر اینکه هیچوقت از دیدن فیلم های اقتباسی که از روی رمان هایی ساخته شده اند که آنها را خوانده بودم، احساس خوبی نداشتم، از سال ۲۰۰۹ که این فیلم ساخته شده تا الان فیلم را ندیدم.
این منتقد سینما افزود: در این فیلم، و در این اقتباس، مزیتی وجود دارد که همزمان پاشنه آشیل هم هست. جکسون با مدل نگاهی که در سینما دارد، گویا رمان را اشتباه گرفته و زاویه نگاهش به داستان جکسونیزه شده، در حالی که خط اصلی رمان چیز دیگری است.
مقدسیان ادامه داد: چیزی که از رمان در فیلم باقی مانده، وجه شرقی ماجراست؛ اینکه برای مخاطب شرقی مهم نیست قاتل پیدا می شود یا نه. چون متافیزیک در شرق مهم تر از غرب است. در غرب ماجرای بهشت و روح و ارتباط با آن دنیا، خیلی متافیزیکی، فانتزی و سینمایی است اما در شرق کاملا متفاوت است. چیزی که در فیلم گم شده، این است که یک مرگ اتفاق می افتد، آدم ها چطور با این اتفاق کنار می آیند، این فیلم اگر فقط همین یک خط داستانی را دنبال می کرد و شاخ و برگ های اضافه اش حذف می شد، فیلم بهتری می شد؛ به همین دلیل در حال حاضر فیلمی متوسط قلمداد می شود.
کلمات وقتی تصویر میشوند، اتفاقات عجیبی میافتد
نیما حسنی نسب هم در ادامه این صحبت ها گفت: شرقی بودن موضوع مهمی ست؛ ما معتقدیم روح رفتگان، ما را می بینند و ناظر زندگی ما هستند. در هنگام خواندن رمان، ما به چنین تصویر عوامانه ای که در فیلم وجود دارد، نمی رسیم. حفظ نگاه دختربچه به زندگی خانواده ای که تلخ و شیرین و متلاطم و... است که در کتاب هست، در فیلم دیده نمی شود. وگرنه پیدا نشدن قاتل و خیلی از مباحث می توانست خیلی جذاب تر باشد.
وی افزود: پراکندگی وحشتناکی هم در فیلم هست؛ هیچ توضیح و توجیهی راجع به مسائل مهم فیلم نداریم و گراهایی که دختر برای مسیر پیدا کردن قاتل می دهد، در فیلم وجود ندارد و چند صحنه عامیانه و سطح پایین هم در فیلم هست، که می بینیم کلمات یک رمان وقتی فیلم می شود، چقدر عجیب به نظر می رسند.
حسنی نسب گفت: در خیلی از اتفاقاتِ داستان، روی کاغذ چون تجسم تصویری وجود ندارد، با ذهنیت تخیلی خودمان، میزانسن ماجرا را تصویر می کنیم اما این اتفاقات وقتی در قالب فیلم سینمایی قرار می گیرند، دچار تناقض های میزانسنی می شوند و فضایی عجیب به وجود می آورند.
این مراسم با پرسش و پاسخ حاضران در سالن به پایان رسید.