به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ چهارمین نشست ادبی بشنو از نی «شرح و تفسیر اشعار مثنوی» در فصل زمستان ۹۶ عصر روز دوشنبه ۱۶ بهمن ماه با هدف آشنا کردن علاقهمندان با مباحث کاربردی کتاب ارزشمند مثنوی معنوی مولانا و فرهنگ و ادبیات غنی ایران زمین به عنوان الگوی مناسب در زندگی و ارتقاء دانش و بینش ویژه علاقهمندان در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای گلستان با حضور کارشناس برنامه دکتر عبدالحمید ضیایی و جمعی از علاقهمندان به ادبیات و شعر فارسی برگزار شد.
در ابتدای نشست کارشناس برنامه پیرامون «عاقبت به خیری» مباحثی را مطرح کرد و گفت: حضرت علی (ع) روزی با یکی از یلان پر آوازه عرب پیکاری کرد. در کشاکش این نبرد حضرت، او را بر زمین افکند و تیغی رخشان برکشید تا کارش را تمام کند. در این هنگام، آن پهلوان شکست خورده از روی خشم و حقارت، آب دهانی بر رخسارۀ تابناک آن بزرگ مرد افکند. زیرا مطمئن بود که دیگر کارش تمام است و امیدی بر ادامه زندگی نیست. ولی بر خلاف انتظار، آن حضرت بیدرنگ، شمشیر خود را بر زمین افکند و دست از هلاکت او برداشت. دیدگان بهت زده آن یل، نظاره گر این صحنه بود. در شگفتی و حیرت از او پرسید: تو که شمشیر تیز و برندهای داشتی و من نیز در دست نیرومند تو اسیر بودم. چرا مرا نکشتی؟ امیرمومنان پاسخ داد: شیر خدا و جنگاور راه حق، هرگز جان کسی را برای فرونشاندن عطش خشم نمیستاند. بلکه او تنها بر خواست و ارادۀ حق، گردن مینهد.
وی افزود: مولانا میگوید: هر عملی که به نام حضرت حق انجام میشود، باید از انگیزههای نفسانی پاک باشد.
راز بگشا ای علی مرتضی ای پس از سؤ القضا حسن القضا
یا تو واگو آنچه عقلت یافته است یا بگویم آنچه برمن تافته است
از تو بر من تافت چون داری نهان میفشانی نور چون مه بی زبان
در خصوص«ای پس از سوالقضا،حسن القضا» مولوی اعتقاد دارد که حضرت علی (ع) کسی که عاقبت بدی داشت را تبدیل به عاقبت به خیری میکند. مثلا در زمان فرعون خداوند با تلاطمی که در دل فرعون ایجاد میکند باعث عاقبت به خیری او میشود.
در ادامه جلسه تفسیر ابیات مثنوی از ۳۷۴۶ تا ۳۹۰۰ حکایت خدو انداختن خصم بر صورت امام علی (ع) خوانده و توسط کارشناس برنامه به طور مفصل شرح و تفسیر شد. در این نشست توسط مخاطبان خوانده شرح و تفسیر کرد.