«فرمند» یا «نوتلا»؟
نماهنگی از مقایسه یک شکلات با نشان تجاری ایرانی و خارجی در نظرسنجی از شهروندان حاوی نکتهای جالب بود چطور:
مجری دو ظرف شکلات را با دو نشان تجاری فوق و لیکن حاوی محتویات شکلات ایرانی در معرض مقایسه شهروندان قرار داد و از ایشان خواست تا نظر خود را درخصوص طعم و کیفیت محصول ارائه دهند. اکثر شرکتکنندگان در نظرسنجی بعد از آزمایش طعم شکلات اظهار داشتند شکلات با نشان تجاری خارجی طعم و مزهای دیگری (خوشمزهتر است) دارد! (درحالیکه محتویات دو مظروف یکی بود.)
در بحبوحه برگزاری «نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران» (بخوانید فروشگاه کتاب) خالی از لطف نمیبینم مطلبی را مرور کنیم که رضا امیرخانی، زویا پیرزاد، سیمین وهابزاده، محمدرضا بایرامی و کذا و کذا چه نمیگویند که جو مویس، آنا گاوالدا، میلان کوندرا و... میگویند؟ درصدد نفی تاثیر ادبیات جهان و... نیستم حرفم چیز دیگری است؛ بخوانید:
اولویت و مسئله ما چیست؟ افزایش سرانة کتابخوانی ولو به قیمت مطالعه هر کتابی؟
مخاطب چقدر نویسنده ایرانی و غیرایرانی را میشناسند؟ مخاطب چقدر سلیقه خود را میشناسد؟ مخاطب چقدر اهمیت مطالعة کتاب را درک کرده است؟ نیاز مخاطب در حوزه کتاب را چه کسانی میدانند؟ آمار نشر کتاب در ایران گویای چیست؟ چه نهاد یا فردی سلیقه مخاطب امروزی را میسازد؟
مراقبت از این فضا به عهده چه کسانی است؟ تاثیری که نویسنده ایرانی میتواند بر مخاطب خود داشته باشد، چقدر است؟
شناساندن کتاب خوب و نویسنده خوب چه تاثیری در افزایش سرانه مطالعه کتاب دارد؟
معرفی نویسنده ایرانی چه تاثیری در تعمیق فرهنگ و هنر ایرانی دارد؟
پاسخ به سوالاتی از این دست به ما کمک خواهد کرد نسبت به ریلگذاری فرهنگی مسیر آینده مداقه بیشتری نماییم از خلال بحث فوق و رویداد فرهنگی پیش رو (نمایشگاه کتاب) میتوان به بحثی که چند سالی است در دنیای کتاب و کتابخوانی مطرح است و جهان پیرامونی ما درگیر آن و به نوعی آن را مساله خود میداند و ما نهتنها آن را مساله نمیدانیم شاید حتی کمتر به آن فکر میکنیم، پرداخت.
آنچه امروزه مطرح و یکی از راه کارهای ذائقه سازی و ترویج فرهنگ مطالعه است بحثی با عنوان «مرور کتاب» است. «مرور کتاب» چه میگوید؟ در یک کلام «مرور کتاب» میخواهد بگوید: موضوع کتاب چیست؟ و تا چه حد خوب است؟ «مرور کتاب» قرار است در زمانی کوتاه به مخاطب «طرحی کلی» از چیستی و کیفیت کتاب ارائه کند. حال آنکه مخاطب ما اگر با بازار کتاب روبهرو شود، هیچ مرجع موثقی مبنی بر رفع نیاز او وجود ندارد و پاسخی به این سوال نمیبیند که چه بخوانی خوب است؟ از کجا شروع کنی مناسب است؟ طرفه حکایت این است که راسته دستفروشان کتاب در خیابان انقلاب تنظیمکننده و تامینکننده سلیقه مخاطب عمدتاً بیتجربه هستند.
امیدی به سلبریتیها نیز نمیتوان داشت. چند نفر از سلبریتیها دغدغه کتاب و کتابخوانی دارند؟ جواب این است که یا اصلاً وجود ندارد خیلی به سختی میشود از آنان نام برد!
نهادهای فرهنگی هم به جز برپایی فروشگاه کتاب و ارایه آماری مبنی بر فروش 60 درصدی کتابهای دانشگاهی و تست کنکور چه کردهاند؟ راهاندازی فروشگاههای کتاب بدون هدفگذاری مناسب برای مخاطب قطعاً راه به جایی نخواهد برد و این هشداری جدی است، همچنان شبکهای شفاهی بین کتابخوانها رافع نیازهای آنهاست و غیرکتابخوانها نمیدانند باید به کجا مراجعه کنند البته به این شرط که احساس نیاز کنند که در اکثر مواقع احساس نیاز نمیکنند.
انتظار میرود مساله اهمیت مطالعه کتاب را مجدد تعریف و ضمن تسلط و اشراف بر آن، با راهکارهایی همچون راه اندازی «شبکه مرور کتاب» ضمن پاسخگویی به یکی از خلأهای جدی مخاطب، ذوق نویسندگان ایرانی را هم برای خلق آثاری جذابتر فراهم کرده و با ارائه راهکارهای دیگر به مخاطب این پیام منتقل شود که نویسنده ایرانی (فرمند) نهتنها چیزی کمتر از نویسندهی خارجی (نوتلا) ندارد بلکه میتوان گفت بهتر است.
داود حشمتی