به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، شصت و دومین برنامه ترنم قلم با نقد و بررسی کتاب «کافه خیابان گوته» با حضور نویسنده کتاب، حمیدرضا شاهآبادی و منتقدان، محمدرضا گودرزی و فهیمه جعفری عصر روز سهشنبه یکم خرداد ماه در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
فهیمه جعفری یکی از منتقدان حاضر در برنامه درباره این داستان گفت: داستان «کافه خیابان گوته» در مجموع خوشخوان و روان است و تعلیق کاذب ندارد. ساختار رمان بسیار دقیق طراحی شده است. از فصلبندیها که مدام چرخش راویها را در بیست و اندی فصل داریم. چرخیدن میان گفت و گوی نویسنده و کیانوش، نامههای کیوان، رفتن به دنیای اشعار هاینریش هافمن و روایتهای مستقیم کیانوش از زندگیاش، رمان را آهنگین کرده است.
وی افزود: رمان با تقسیمبندی و مرزکشی آغاز میشود و تقسیمبندیاش میان آدمهای خوشبخت و نگونبخت است. خوشبختها مثل هم خوشبخت هستند ولی نگونبختها تک به تک به نوع خاصی نگونبخت هستند و نگونبختی مسری است و دامن اطرافیان را هم میگیرد. تقسیمبندیها میان دو امکان ادامه دارد، امکان دیدن فیلم تارنتینو در کنار فیلم مایکلمان. رفتن به رستوران مکدونالد یا کافه ترک و کافه پاسارگاد. هر راهی هم تصادفی، تقدیر یا انتخاب نقش داشته باشد به هر حال پیامدهای خاص خودش را دارد. پیامد دیدن فیلم تارنتینو و رفتن به کافه ایرانی منجر به ملاقات با کیانوش مستوفی میشود.
جعفری ادامه داد: در رمان خشونتی وجود دارد که انگار مانند نگونبختی، مسری بود و با درجات متفاوتی به همه چیز سرایت میکرد و در رمان پخش میشد. از وقتکشی نویسنده تا آش و لاش شدن شهریار و برخورد خونسردانه نویسنده با این صحنه. تاریخ رمان، تاریخی نیست که با معیار مکتوب و همین طور زمان سنجیده شود. اما از ته دل این تکهتکه کردنهای روایتهای تاریخی و از نو آرایش دادن آن و از کار انداختن زمان تقویمی، چه جهانی سر بر آورده است؟ این جهان چگونه جهانی است؟ آنچه که بیش از همه در این جهان خودنمایی میکند دست انداختن و تاختن به جنبشهای چپ است. چه در ایران و چه در کشورهای بلوک شرقی. قضاوت و ارزیابی کردن کنش درستی است ولی به شرطی که معیار و بنیادی برای ارزیابی وجود داشته باشد و معیارها دل بخواهی و سلیقهای نباشد.
سپس محمدرضا گودرزی دیگر منتقد این برنامه گفت: این رمان مدرن است و در آن مسائل اجتماعی، روانشناختی و سیاسی در بستری تاریخی روایت شده است. زمان وقایع دوره رژیم پهلوی، حول و حوش سال ۱۳۵۰ است. راوی رمان نویسنده و محققی ادبی است که برای یک بورس مطالعاتی چهار ماهه از موزه هاینریش هافمن به فرانکفورت رفته و روی مجموعه شعر کودکانهای تحقیق میکند. آنجا با فردی به نام کیانوش مستوفی آشنا میشود که عملاً راوی اصلی همین است که مسائل گروههای سیاسی در ایران آن زمان را روایت میکند. لذا روایت مرکب است و دو راوی داریم. علاوه بر این دو، از قصه، شعر و شگرد نامهنگاری هم استفاده شده است.
وی افزود: این رمان پازل گونه است و خواننده به تدریج خط روایت را پیدا میکند. روایت اصلی ماجرای چهار جوان دانشجو در اوایل دهه ۵۰ است. آنها گرایش چپ دارند و رمان به تفکرات این گروه در آن زمان و نحوه اعمالشان پرداخته است. از امتیازهای رمان، قضاوت نکردن درباره شخصیتهاست تا در نهایت خواننده خودش قضاوت کند. در این رمان، شخصیت کیانوش مستوفی، شخصیتی متناقض است و خواننده به روایتش تردید میکند چون سخنان ضد و نقیض زیادی میگوید.
گودرزی ادامه داد: رمان در ۲۵ بخش روایت شده که بخشها بدون نام یا شماره هستند. از نکات مثبت دیگر رمان، بخش اول آن است که خیلی خوب مسئله رمان و شخصیتهای اصلی و مکان روایت مطرح میشود. رمان تصویر مرکزی دارد، یعنی تصویری که رمان حول آن شکل گرفته است. این تصویر، پیرمردی زخمی است که در اصل ۴۰ ساله است، خودش را هفت ساله میبیند ولی در ظاهر ۷۰ ساله مینماید. او را به صندلی بستهاند و قرار است با شکنجه کشته شود. این پیرمرد همان دوست و همرزم جوانی کیانوش مستوفی در ایران است که از نظر مستوفی عامل مرگ آذر، دوست دیگرشان است، دوستی که مستوفی به او علاقه داشته است. رمان ارزش مطالعات فرهنگی دارد و از روی آن میتوان به مسائل سیاسی اوایل دهه ۵۰ در ایران پی برد.
رمان «کافه خیابان گوته» ادامه رمان «دیلماج» است و به داستان انتقام شخصی به نام کیانوش مستوفی از دشمنش میپردازد. به گفته نویسنده: «زمان وقوع اتفاقات این رمان بههمریخته است، اما اکثر اتفاقات در دوره قاجار و پهلوی رخ میدهد و گریزی هم به بعد از انقلاب زده شده است. حوادث بعد از انقلاب در خارج از ایران اتفاق میافتد.» حمیدرضا شاهآبادی (۱۳۴۶)، نویسنده و پژوهشگر معاصر است. او فارغالتحصیل رشته تاریخ است و «قبل از باران»، «دایره زنگی»، «دیلماج»، «لالایی برای دختر مرده»، «اعترافات غلامان»، «وقتی مژی گم شد»، «هیچکس جرئتش را ندارد»، «تاریخ آغازین فراماسونری در ایران»، «مقدمه بر ادبیات کودک»، «نهضت مشروطه»، «از آرمان تا واقعیت» و «در فقدان کودکی» از جمله آثار او است. رمان «کافه خیابان گوته» را نشر «افق» منتشر کرده است.