به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، همزمان با هفته دفاع مقدس میزگرد ادبیات دفاع مقدس با حضور محمدرضا بایرامی، نویسنده نامآشنای کشور و مریم بصیری رماننویس برجسته کشور در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. در این نشست مباحث مختلفی پیرامون ادبیات دفاع مقدس مطرح شد.
سوال: اکنون سالهاست که از دفاع مقدس میگذرد و هر یک از نویسندگان با نگاههای مختلف به این موضوع میپردازند و ابعاد جدیدی از این واقعه را برای ما آشکار میکنند. به نظر شما رمز و راز این موضوع در چیست و چرا ادبیات دفاع مقدس هیچ وقت قدیمی و تکراری نمیشود؟
بایرامی: استادان همیشه میگویند که موضوع یک داستان یا عشق است، یا مرگ است و یا زندگی است. وقتی درباره جنگ مینویسید، این مرزها به شدت بههم نزدیک میشود و عشق و زندگی خیلی سریع و حتی در یک لحظه میتواند جای خود را با مرگ عوض کند. بنابراین همجواری این موضوعات جذابیت دارد. علاوه بر این، جنگ همیشه در ادبیات جذاب بوده است و به همین دلیل است که ادبیات جنگ جهانی اول و دوم هنوز هم طرفداران زیادی دارد.
سوال: خاطرم هست که در یک جلسهای راجع به یک رمان جنگی صحبت میکردید که علیرغم جذابیت، تلخ نیز بود. همیشه با این موضوع مواجه هستیم که نباید تلخیها را نمایش داد و به همین دلیل دیگر نباید سراغ مباحث تلخ دفاع مقدس رفت. آیا این رویکرد درست است؟ زیباییها و شیرینیهای دفاع مقدس چیست؟
بایرامی: باید دقت داشت که صورت عمومی جنگ همین است؛ آزاردهنده و تلخ است. اما قطعا در دل هر عامل منفی و تلخ، مواردی وجود دارد که نویسنده با نگاه زیباییشناسانه خود میتواند آنان را پیدا کند و به آن بپردازد. همان ۳ عاملی که گفتم و مبنای داستان بود، را در نظر بگیرید. همین عوامل قطعا در زندگی تکتک رزمندگان دفاع مقدس وجود دارد و باعث زیبایی آن میشود. در این جنگ، یک مرز حدودا 1200 – 1300 کیلومتری درگیری با کشور متخاصم داشتیم، طبیعتا تنوع حادثه، تنوع اقلیم، قومیتها و .... باعث میشود که هر نویسندهای بتواند از زاویه دید دیگری به این قضیه بپردازد و این داستان همچنان زنده و جاری بماند.
سوال: نوشتن داستان کوتاه، خود یک هنر است به ویژه این که این داستان، تبدیل به داستان کوتاه دفاع مقدس نیز بشود. عمدتا گفته میشود که این داستان الهام گرفته از یک سری شرایط و دیدهها است. خود شما چه بخشهایی از این دیدهها و شنیدهها را داشتید و چگونه شد که داستان کوتاهتان را نوشتید؟
مریم بصیری: مسلما هر داستان کوتاهی عناصر و ویژگیهایی دارد که آن عناصر در داستان کوتاه دفاع مقدس نیز وجود دارد. دقت کنید که در داستان کوتاه دفاع مقدس، همیشه با شرایط خاصی روبهرو هستیم. این شرایط شامل درگیری قهرمان و ضد قهرمان، یک حادثه بسیار خاص و کشمکش بین شخصیتها که با هم دشمن هستند. این ویژگی باعث میشود که داستان دفاع مقدس، نسبت به بقیه داستانهایی که همه افراد در طیف موافق و مخالف باشند، فرق داشته باشد. دقت کنید که در یک داستان دفاع مقدس، شخصیت موافق و مخالف در کنار هم هستند و ممکن است که مخاطب برایش این سوال ایجاد شود که بالاخره چه کسی پیروز میشود، چه اتفاقی رخ میدهد و ... همین موضوعات باعث ایجاد جذابیت در داستان میشود چرا که کشمکش بین دو شخصیت که از قضا دشمن نیز هستند، باعث ایجاد جذابیت در خواننده میشود.
من ۳ رمان دفاع مقدس دارم و این کار مجموعه داستانهایی بود که از من در نشریات منتشر شده بود و آنان را در یک مجموعه جمعآوری کردم. خیلی از آنان برای 20-25 سال پیش است و قدیمی است.
سوال: این روزها، ما درگیر جنگ دیگری هم بودیم که شاید تفاوتهایی با دفاع مقدس داشت و آن هم دفاع از حرم حضرت زینب سلامالله علیها در سوریه بود. به نظر میرسد که ادبیات ما در حوزه ادبیات مدافعین حرم خیلی وارد نشده است و نسبت به ادبیات دفاع مقدس، خیلی کار نشده است. دلیل این موضوع چیست؟
مریم بصیری: دقت کنید که اکنون سی و چند سال است که از دفاع مقدس میگذرد و طبیعی است که کارهای بیشتری در این حوزه انجام شود و به مرور زمان کیفیت کارها نیز افزایش یابد. شاید در سالهای اولیه پس از جنگ، کیفیت کارهایی که نوشته میشد خوب نبود اما اکنون بسیار بهتر شده است. حتی بعضا شاهد هستیم که در این دست رمانها که بعد از جنگ نوشته میشد، دشمن بسیار ضعیف نشان داده میشد و نیروهای خودی خیلی قوی نشان داده میشد. البته در سالهای اخیر، رمانهای بسیار خوبی نوشته شد و البته بحث خاطرهنویسی دوباره احیا شد و زندگینامههای بسیار زیادی از شهدا نوشته و منتشر شد. در مورد مدافعین حرم باید گفت که از آنجا که این موضوع خیلی جدید است و زمان زیادی از آن نمیگذرد، اثار بسیار کمی داریم. فکر میکنم اولین کاری که در این حوزه منتشر شد، مربوط به ۴ سال پیش است و تا به امروز آثار کمی انتشار یافته است. شاید بتوان گفت که چیزی در حدود 82-83 اثر در این حوزه تاکنون در کشور به چاپ رسیده است که بسیاری از آنان نیز خاطرات و وصایای شهدا است و در نهایت 3-4 کار است که به صورت کامل به این شهدا پرداخته است. یکسالی است که رمان جدید خود در مورد مدافع حرم را مینویسم. شخصیتهای زیادی در این رمان هستند. چه مدافعین حرم و چه داعشیها. داستان این رمان در سوریه میگذرد و شاهد تقابل این شخصیتها با یکدیگر هستیم.
سوال: آقای بایرامی، آثار زیادی از شما، تاکنون به زبانهای دیگر ترجمه شده است. دوست داشتم بدانم که وقتی مخاطبان خارجی شما این کتابها را میخواندند چه بازخوردهایی به شما میدادند؟ نظر آنان راجع به این نوع از ادبیات چه بود و چه نگاهی به دفاع مقدس داشتند؟
محمدرضا بایرامی: در مواجهاتی که با آنان داشتم، همیشه از انبوه حوادثی که در رمانهای ما است و مصالحی که ما داشتیم، تعجب میکنند. دقت کنید که این حادثه از آنان خیلی دور است و به ما خیلی نزدیک است. همچنین ما یک پشتوانه خیلی قوی به اسم خاطره را داشتیم که در بسیاری موارد کمک نویسنده بوده است. وقتی برخی از رمانهای مطرح غربی را در مورد جنگ میخوانیم، میبینیم که درونمایههایشان به هم نزدیک است، اگر چه تنوع و گستردگی که دارند، قابل مقایسه با ادبیات ما نیست.