پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۱۴:۵۴
کد خبر: ۹۹۶۹۶
|
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۸
صحبت‌های امیر عبدالحسینی درباره آثار هنری با موضوع عاشورا
«اغلب هنرمندان روزگار معاصر ما در تمامی گرایش‌های هنر و با نگاه و ابزاری نو، روایتگر حادثه­ کربلا و حماسه عاشورا بوده و هستند. هنرمندان صادقی که تخصص و دانش هنری خود را با خلوص، اعتقاد و معنویت همراه کردند، آثار ماندگاری را خلق و ارائه کردند که بر پاسداشت حرمت شهیدان کربلا تکیه دارد. این هنرمندان همواره و هنوز ندای «هل من ناصر ینصرنی» را می‌شنوند و با اثرشان به آن لبیک می‌گویند.»
هنرمندان هنوز هم ندای «هل من ناصر ینصرنی» را می‌شنوندبه گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، این بخشی از صحبت‌های امیر عبدالحسینی درباره خلق آثار هنری با موضوع عاشورا و کربلا است. با وجود اینکه او این روزها بیشتر در کسوت مدیر هنری شناخته می‌شود، اما نگاهی به سوابق او از فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی عرصه هنر و همچنین ارائه آثاری در حوزه‌های تجسمی و موسیقی نیز خبر می‌دهد.

در این میان ارائه پوسترهایی با مضامین عاشورا و انتشار قطعه «شرق آدینه» با صدای محمد معتمدی از جمله آثار او با موضوع عاشورای حسینی است که نشان از توجه او به هنر عاشواریی دارد.

در همین راستا و همچنین به مناسبت اربعین حسینی، امیر عبدالحسینی در گفت‌وگویی از هنر عاشورایی و آثار ماندگاری که در این حوزه خلق شده‌اند، سخن گفته است: 

ـ در سابقه کاری شما، هم طراحی و ارائه پوسترهایی با مضامین مذهبی به ویژه عاشورا دیده می‌شود و هم دبیری رویدادهای متعدد از جمله سوگواره پوسترهای عاشورایی را بر عهده داشته‌اید. با این سابقه و تجربه هنر عاشورایی را چگونه تعریف می‌کنید؟

با مروری در تاریخ هنر با مقوله و عنوانی به نام «هنر اسلامی» مواجهیم که آثار مهم و جریان‌سازی را در تاریخ هنر ایران و جهان فراروی ما نهاده است. قصد مقایسه ندارم اما در روزگار معاصر نیز واژه‌ها و مفاهیمی از جمله هنر دینی، هنر مذهبی، هنر معناگرا، هنر قدسی، هنر متعالی، هنر ولایی و... به دفعات مختلف استفاده و شنیده شده و تعاریف بسیار متعددی توسط صاحب‌نظران و استادان از آنها ارائه شده است. هنر عاشورایی و هنرمند عاشورایی نیز از جمله‎ این واژه‌هاست که به شیوه‌های مختلف مطرح و تعریف و بیان شده است.

آن چه مسلم است پس از واقعه عاشورا، هنرمندان در طول تاریخ و هر کدام به زبان و شیوه‌ای، راوی حماسه­ بزرگ زندگی حضرت سیدالشهدا شدند. به نظرم شرح این ماجرا هر زمان شکل و رنگ و روایتی داشته تا به روزگار ما رسیده است. از حوزه ادبیات و اشعار حماسی بزرگانی چون مولانا و حافظ و بیدل و محتشم و عمان سامانی، کتیبه‌نگاری‌ها، نقل‌ها و روایت‌ها، نقش‌ها و تصویرسازی‌ها، شمایل‌ها و نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای گرفته تا علامت‌سازی و تعزیه و نقالی و مراسم‌ها و مناسک‌ها. هنرمندان در گذر زمان و در تمام این گرایش‌ها راوی واقعه کربلا و قیام عاشورا بوده‌اند. اما اینکه این آثار ذیل هنر دینی یا هنر آیینی یا هنر عاشورایی تعریف شوند یا نشوند، به برداشت، استدلال، شناخت و زاویه نگرش بستگی دارد.  

در بعضی از تعاریف در زیرشاخه هنر و هنرمند دینی، خود اثر هنری مبنای ارزیابی قرار می‌گیرد و مفهوم و محتوای اثر از منظر دین و مذهب بررسی می‌شود. در برخی دیگر، اعتقاد بر این است که انگیزه و ایمان هنرمند، پدیدآورنده هنر دینی است و بر این اساس، آثار خلق شده توسط این هنرمند در زمره آثار هنر دینی قرار می‌گیرد. همچنین تعاریف و تحلیل‌های دیگری نیز وجود دارد که در کل، مقوله هنر را یک حقیقت متعالی و مقدس می‌نامد و آن را از زیر مجموعه‌های مهم دین و مذهب قلمداد می‌کند. گروهی دیگر نیز رسالت هنرمند را انسانی و اخلاقی می‌دانند و معتقدند هنرمند با خلق اثر راهی برای جست‌وجوی حقیقت پدید می‌آورد. در هر حال دامنه این بحث بسیار گسترده است و تا کنون نیز مطالب و نقدها و مقالاتی در این باب توسط صاحبنظران فلسفه هنر و استادان عرفان و ادیان منتشر شده است.

ـ فکر می‌کنم این دغدغه مذهبی از دوران کهن و روزگار گذشته همراه هنرمندان مسلمان بوده است.

بله، همین‌طور است؛ اصولاً هنر شرقی از سویی به چند تمدن عظیم و باشکوه وابسته و از سوی دیگر مرهون آموزه‌ها و خصلت‌های مذهبی و معنوی است.

شاید بتوان گفت هنرهای معناگرا که در آموزه‌های ادیان ریشه دارد، دست در دست و پابه‌پای تاریخ پیش آمده‌ و تنها در هر دوره شکل و قالب عرضه آن‌ها تغییر کرده است. شاید نقطه اوج هنر اسلامی را باید در دوران صفویه جست‌وجو کرد و شاهکارهایی که در عرصه هنرهای سنتی و معماری اسلامی از آن دوران باقی‌مانده، مصداق بارزی است از ریشه‌های هنر دینی و هنر معناگرا. نمونه‌های فراوانی از مصادیق هنرهای معناگرا و هنرهای مذهبی در تمامی طول تاریخ وجود دارد.

حتی در دوران معاصر و در جامعه امروز خودمان هنرمندانی وجود دارند که آثار بسیار ماندگار و ارزشمندی را در عرصه هنرهای معناگرا خلق و ارائه کرده‌اند. شاید طی همین چند دهه اخیر، هنر انقلاب اسلامی را بتوان یکی از موثرترین و شاخص‌ترین هنرهایی دانست که با توجه به جنبه‌های ارزشی، معنوی، مذهبی و ملی خلق شده‌اند. به عقیده من در این دوران آثاری وجود دارد که به عنوان ماندگارهای تاریخ هنر ثبت و ضبط خواهد شد.

ـ آیا در این مطالب، شاخصه‌هایی هم برای هنر دینی ارائه شده است؟ به عنوان مثال آیا صرف استفاده از چند اِلمان‌ مذهبی در یک اثر تصویری، می‌تواند آن را به یک اثر مذهبی تبدیل کند؟

مقوله هنر یک جنبه تخصصی دارد که به خلاقیت و بداعت هنرمند و تکنیک‌های خلق اثر هنری مرتبط است و یک جنبه انسانی دارد که مخاطبان و بینندگان اثر هنری را مدنظر قرار می‌دهد.

اما به نظرم شاخصه‌هایی که شما مد نظر دارید یا به دنبال پاسخی برای آن هستید، شاخصه‌های کلامی و یا تصویری است تا به شکل مستقیم به انتقال موضوع و مفهوم بپردازد. به عقیده صاحب‌نظران، هنر دو  وجه دارد. یکی وجه رایجی است که همیشه دیده می‌شود و دیگری وجه ماورایی آن است که تنها افراد اندکی در لحظات خاص قادر به دیدن و درک آن هستند. یک اثر هنری باید بتواند بیانگر چیزی باشد که در ورای ظاهر آن چیز نهفته است. اثر هنری باید به صورت سمبولیک و یا نمادین از چیزهای برایمان سخن بگوید که در دنیای مادی قابلیت درک و تجربه ندارد.

با این مقدمه کوتاه از چند منظر می‌توان به پاسخ این سوال پرداخت؛ استفاده از اِلمان‌های مذهبی در یک اثر هنری در درجه اول فقط می‌تواند یک پیوند موضوعی برقرار کند. مثلاً در آثار خلق شده با موضوع حماسه کربلا و عاشورا، اِلمان‌های تصویری بیرق و پرچم، اسب، پنجه، کلاهخود، عناصر رایج در آیین‌های تعزیه و عناصر ذکر شده در داستان‌های حماسی و تصاویر فراوانی از این دست دیده می‌شود که هنرمند، براساس المان‌های تصویری متناسب با موضوع به روایتگری تصویری حماسه پرداخته است.

همچنین در نمایشگاهی مانند اسماء‌الحسنی، هنرمند با استفاده از حروف و کلمات و اسامی متبرک حضرت باریتعالی، نقوش تصویری ایجاد می‌کند یا از ترکیب فرم‌های نوشتاری و فرم‌های تصویری، یک اثر تجسمی موضوعی یا مناسبتی خلق می‌کند. در هر حال هر کدام از این‌ها به خاطر معنا و مفهومی که به طور مستقیم و بدون واسطه منتقل می‌کنند یا به خاطر بار روایتی که در تصویر منتقل می‌کنند در زمره آثار مذهبی طبقه‌بندی و ارائه می‌شوند.

نکته اینجاست که این آثار بیشتر مانند قصه و داستان، بر عنصر روایتگری تمرکز دارند، یا در قالب بازآفرینی روایی یک رویداد از منظر خالق اثر تصویرگری می‌شوند و یا با توجه به پیوند ذهنی هنرمند با مفاهیم مذهبی، نقوش معناگرا همراه با القای حس زیبایی‌شناسانه خلق و در تصویر ارائه می‌شوند. ضمن آنکه هر تصویر و هر نماد بصری نیز نمی‌تواند در این میانه مطرح شود. اگر یادتان باشد سال‌های گذشته استفاده از تصاویر ضدارزشی مانند شمایل‌کشی‌های بازاری و نقاشی‌های شعارگونه و سخیف به تدریج وارد جامعه شد و داشت راهی برای خود باز می‌کرد که از سوی هنرمندان اندیشمند بسیار نکوهش و سرزنش شد و با تأکید بر جنبه‌های دروغین، غیراخلاقی و ضدارزشی آنها، مدیران هم به جمع مخالفان پیوستند و بساط ترویج آن‌ها تا حدی برچیده شد، اگرچه هنوز هم در گوشه و کنار، رگه‌هایی از آن دیده می‌شود.

بدیهی است که پدیدآورندگان آن آثار هم با شعارها و تصاویری‌ که ارائه کردند، آن را در حوزه آثار مذهبی قالب می‌کردند و در پوشش مذهب هم کمتر کسی به مخالفت با آنها برمی‌خاست. اما قدر مسلم آن است که آن آثار نه تنها رنگ و بویی از باطن مذهب و دین نداشت، بلکه به لحاظ ظاهری نیز سطح ذائقه و انتظار باور مخاطبان از آثار مذهبی را نیز به شدت تنزل می‌داد.

بنابراین، استفاده از اِلمان‌های مذهبی در یک اثر، فراخور موضوع اثر و مفهومی که اثر منتقل می‌کند، در ارزشی شدن یا ضد ارزشی بودن اثر مؤثر است. گاهی این عناصر تصویری بر احساسی بودن اثر مؤثر است و بارقه‌هایی از معنویت را در فطرت و باور او جلوه‌گر می‌سازد و گاه هم استفاده ناآگاهانه و افراطی عناصر تصویری، آن اثر را بسان یک اثر پیش پاافتاده تنزل می‌دهد.

ـ به دو نمایشگاه عاشورا و اسماء‌الحسنی اشاره کردید که در دوره‌ای دبیری آنها را نیز به عهده داشته‌اید. سوال خود را در دو بخش مطرح می‌کنم. یکی اینکه آیا آثار ارائه شده در این نمایشگاه در زمره هنر معناگرا قرار می‌گیرند یا خیر؟ و دیگر این‌که اصولاً برگزاری چنین نمایشگاه یا رویدادهای مشابه آن، چقدر در معرفی و ارائه آثار مذهبی موثر است؟

اصولاً تاثیر نمایشگاه‌ها و رویدادهایی از این دست که در زمره نمایشگاه‌ها و رویدادهای مناسبتی قرار می‌گیرد، مانند خود آنها مناسبتی و مقطعی است. این‌ رویدادها فراوان است و نهادهای متعددی‌ ـ حتی اغلب موارد به طور موازی‌ ـ اقدام به برگزاری نمایشگاه‌های مناسبتی و موضوعی می‌کنند.

در هر حال، هر کدام از این رویدادها با توجه به موضوع آن و براساس سیاست برگزارکننده یا مدیریت هنری و اجرایی آن، نوعی از نمایشگاه موضوعی و مناسبتی را ارائه می‌کند و در ورای آن‌ می‌تواند بر ارتقای سطح ذائقه هنری مخاطبان هم تاثیرگذار باشد.

از دیگر سو، هنرمندان هر کدام به طریقی در تلاشند تا دغدغه‌های مذهبی و اندیشه‌های دینی خود را به تصویر بکشند و شاید موضوعات ارائه شده در این رویدادها و همچنین قرار گرفتن در شرایط زمانی خاص مثل ماه محرم یا ماه مبارک رمضان، فضای مناسبی را برای خلق آثار هنری متناسب با مضامین و مفاهیم مذهبی فراهم آورد. در هر حال، این رویدادها را باید به مثابه ارج نهادن به ارزش‌های والایی دانست که ذهن و نگاه هنرمندان به تصویر کشیده و یا ارائه کرده است، هنرمندی که به بهانه یک رویداد مناسبتی در تلاش است تا با خلق اثر، پاسخی در خور و شایسته برای باورها و دغدغه‌های مذهبی‌اش بیابد.

ـ آیا آثار خلق شده با موضوع عاشورا سفارش دهنده دارند و یا تنها با دعوت فراخوانی شکل می‌گیرند؟

در آثار هنری ارائه شده با مضامین و مفاهیم عاشورا همه این موارد دیده می‌شود. به طور معمول آثار مربوط به بسیاری از سوگواره‌های هنری از طریق اعلام فراخوان جمع‌آوری و بهترین آنها انتخاب و ارائه می‌شود. در بعضی موارد برای خلق و ارائه آثار سفارش‌دهنده هم وجود دارد که بهترین نمونه‌های آن در هنر خیالی‌نگاری و نقاشی قهوه‌خانه دیده می‌شود که در بعضی آنها نام سفارش‌دهنده نیز در کنار نام پدیدآورنده آورده شده است. در بسیاری از موارد هم هنرمند به صورت خودجوش و درونی و بر اساس ادای دین و تکلیف و تعهد و انگیزه درونی به خلق و ارائه آثاری با مفاهیم عاشورایی می‌پردازد.

اما دلیل تولید و ارائه آثار و محصولات هنری با مضامین حماسه عاشورا هر چه که باشد در یک واقعیت خلاصه می‌شود. به یقین می‌گویم که بخش عمده‌ای از واقعه بزرگ کربلا با زبان و ابزار هنر نسل به نسل و سینه به سینه در طول تاریخ جاری شده و به روزگار ما رسیده است و هنرمندان همواره راوی صادق سرگذشت کربلا بوده و هستند. بعضی از این آثار علاوه بر تاثیرگذاری و روایتگری و ارزش مفهومی و موضوعی، از منظر ارزش و عیار و کیفیت هنری زمره شاهکارهای هنری هستند.

ـ به نظر شما بهترین آثار در موضوع حماسه کربلا هم از منظر عیار و کیفیت هنری و هم از منظر محتوایی کدام است؟ می‌توانید چند اثر مهم عاشورایی در روزگار معاصر را نام ببرید؟

بله. آثار بسیاری وجود دارد و چند نمونه که به ذهنم می‌رسد را مثال می‌زنم. شاید هنرمندان خیالی نگار و آثاری که از زنده‌یادان محمد مدبر، حسین قوللر، عباس بلوکی فر، حسین همدانی و حسن اسماعیل زاده با مضامین واقع کربلا، روز عاشورا، و قیام مختار و ... به یادگار مانده مثال خوبی برای این پرسش باشد.

همچنین می‌توانم به اثر ماندگار و بسیار معروف استاد محمود فرشچیان با عنوان «عصر عاشورا» اشاره کنم. «توبه حر» و «ذوالجناح» دو اثر ماندگار در تاریخ نقاشی معاصر پس از پیروز انقلاب اسلامی از کاظم چلیپاست که هر دو در زمره بهترین کارهای عاشورایی‌اند. دو اثر بسیار مهم و تاثیرگذار از حسین خسروجردی با عنوان‌های «عاشورا» و «فرات تشنه می‌ماند» نیز از کارهای شاخص در این موضوع است. «کتیبه‌های عاشورایی» به خط علی شیرازی، «ترکیب‌بند محتشم» به کتابت مجتبی‌ملک‌زاده و بسیاری از آثار خوب و شاخص دیگر که حافظه‌ام یاری نمی‌کند.

ـ همه این‌ها در عرصه خط و نقاشی‌اند. آیا در سایر رشته‌های هنر هم آثار باکیفیت و شاخص و ارزشمندی به یاد می‌آورید؟

اغلب هنرمندان روزگار معاصر ما در تمامی گرایش‌های هنر و با نگاه و ابزاری نو، روایتگر حادثه­ کربلا و حماسه عاشورا بوده و هستند. هنرمندان صادقی که تخصص و دانش هنری خود را با خلوص، اعتقاد و معنویت همراه کردند، آثار ماندگاری را خلق و ارائه کردند که بر پاسداشت حرمت شهیدان کربلا تکیه دارد. این هنرمندان همواره و هنوز ندای «هل من ناصر ینصرنی» را می‌شنوند و با اثرشان به آن لبیک می‌گویند.

آثار ماندگاری در حوزه شعر از علی موسوی گرمارودی، محمدعلی مجاهدی، عبدالجبار کاکایی، مرتضی امیری اسفندقه، حاج غلامرضا سازگار، حاج علی انسانی، حسین اسرافیلی، حمیدرضا برقعی و بسیاری از شاعران شاخص دیگر وجود دارد که هر کدامشان قابل توجه و درخور تأملند. همچنین سید مهدی شجاعی با کتاب‌های بی نظیرش، «پدر عشق و پسر» و «سقای آب و ادب» دو اثر جاودانه و عاشقانه و خالصانه را ارائه کرده که هر دو از تاثیرگذارترین آثار حوزه ادبیات است. حسام الدین سراج، محمد اصفهانی، محمد میرزمانی، امیرحسین مدرس و شهرام صالحی آثار بسیار زیبا و شاخص و موثری در حوزه موسیقی ارائه کرده‌اند.

فیلم «رستاخیز» از احمدرضا درویش، فیلمنامه «ثارالله» از مجتبی فرآورده، دو سریال بسیار جذاب و ماندگار «معصومیت از دست رفته» و «مختار نامه» از داود میرباقری و آثاری مانند  «خورشید کاروان» در عرصه هنر نمایش، همگی در زمره کارهای با کیفیت، مطلوب، موثر و ماندگار عرصه هنر با مضامین و مفاهیم عاشورایی هستند
منبع: ایسنا
نظر شما