جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۳:۲۳
کد خبر: ۱۲۰۱۲۵
|
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۲
گفتگو با یک کتابدار (14)

تربیت ذهنی کودکان با مطالعه می‌تواند آینده آنها را تغییر دهد

کتابخوانی برای بچه ها همواره برایم لذت بخش بوده است و تربیت ذهنی کودکان در باب مطالعه و کتابخوانی می تواند آینده این قشر را تغییر دهد که در نهایت جامعه ایی سالم و زیباتر برایمان رقم خواهد خورد . با گذر زمان بزرگ شدن این اعضا کوچک کتابخانه چنان لذت و آرامشی به روح و روان من می دهد که کمتر کسی در شغل خود آنرا تجربه خواهد کرد .
تربیت ذهنی کودکان  با مطالعه می تواند آینده آنها را تغییر دهد// مصاحبه با کتابدار/ عکس
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، منصوره افشار فوق دیپلم کتابداری و لیسانس مدیریت امور فرهنگی است وحدود 21 سال است که در سِمَت  کتابدار و رییس کتابخانه در کتابخانه های مختلف سازمان فرهنگی هنری کار کرده است و در حال حاضر مسئولیت  کتابخانه ایت الله ایروانی در منطقه 12 را عهده دار است. او در محل کار به شخصی تلاشگر و با مسئولیت شهرت دارد و تعهد و عشق او به کار زبانزد است. 
او می گوید: یکی از موهبت های بزرگ خداوند برای من ، شغل کتابداری بوده است که همواره در این رابطه خداوند را شاکرم . در عمر سپری شده کاری ، بهترین دوستانم را در محیط کتابخانه پیدا کردم و تجربیات موفقی را از دوستی با این عزیزان کسب کرده ام و یاد گرفتم که مثل کتابهای خوبی که خوانده ام باید وجودم برای دیگران مفید و سودمند باشد .
وی افزود؛ تا عشق به کار نباشد ، انسان هیچ لذتی از کارش نمی‌برد. من چون عاشق کارم هستم به هر نحو و ترفندی سعی کرده ام ، دوستان و کسانی را که با آنها برخورد داشته ام ، به امر کتابخوانی تشویق کنم . حتی برای کسانی که می شناسم و به هر دلیلی  نمی توانند کتابخانه بیایند ، شخصا کتاب می برم از همسایگان تا دوستان و آشنایان و حتی کسبه محل. در مراکز مختلف که کار کرده‌ام ؛ راه اندازی کتابخانه های سیار در مکانهای پرتردد مثل بیمارستان و درمانگاه ، در رزومه کاری خود دارم . اهدا کتاب به مساجد و مدارس از علایق بنده است . 
رییس کتابخانه آیت الله ایروانی ادامه داد؛ من در کنار کار کتابداری توجه خاصی به کودکان و نوجوانان داشته ام . این سرمایه های زندگی که آینده ساز کشور خواهند بود . از کتابخوانی برای بچه ها همواره لذت برده و می برم و به تجربه به من ثابت شده که تربیت ذهنی کودکان  در باب مطالعه و کتابخوانی می تواند آینده این قشر را تغییر دهد که در نهایت جامعه ایی سالم و زیباتر برایمان رقم خواهد خورد . با گذر زمان بزرگ شدن این اعضا کوچک کتابخانه چنان لذت و آرامشی به روح و روان من می دهد که کمتر کسی در شغل خود آنرا تجربه خواهد کرد . 
و جالب اینجاست که این اعضا خود منبع خلاقیت، ایده ، با افکار رویایی و تخیلی زیبا و کاربردی هستند که بارها و بارها سرلوحه پیشنهاد برنامه های فرهنگی و هنری برایم بوده است . 
یک نکته  مهم این است که اهل کتاب ، هنوز هم درشناساندن کتاب و کتابخانه به مردم با مشکلاتی مواجه هستند . افشار در جواب این سوال که اگر در مقام تصمیم گیرنده در حوزه کتاب بودید چه می‌کردید گقت: من مدیران و همکارانم را حتما از افراد با سابقه د رکتابخانه ها و با دانش کتابداری انتخاب می کردم . نمایشگاه های دائمی کتاب را رونق می دادم ،  از فناوریهای جدید برای فروش و معرفی کتاب استفاده می کردم . از بنرها و تیزرها و پوسترهای تبلغاتی در سطح شهر برای تازه های کتاب استفاده می کردم ( همانگونه که برای تبلیغات خوراکی و لوازم خانگی به وفور استفاده می شود ولی کتاب جایی دراین تبلیغات ندارد ). در فروشگاهها ، همراه اجناس فروخته شده بجای هدایای تبلیغاتی از کتاب استفاده می کردم . از سلیقه مردم در توزیع کتاب و موضوعات مورد علاقه مردم بیشتر استفاده می کردم . در پایان هر فصل تعدادی کتاب برای کتابخانه ها خریداری می کردم . از خیرین و نیکوکاران برای خرید و تجهیز کتابخانه ها  استفاده می کردم . کتابخانه های خانگی را به مدرسه ها و اماکن پرتردد منتقل می کردم ( با دعوت از مردم ) . در مدارس در قالب قصه گویی و کتابخوانی از افراد خبره این کار بیشتر استفاده  می کردم . ساعت کتابخوانی و استفاده از کتابخانه مدرسه برای دانش آموزان در تقویم روزانه در نظر می گرفتم .
به نظرمنصوره افشار  تنها در هفته کتاب است که نامی از کتابخانه و کتابداران برده می شود . البته در این هفته همانطور که از آمار بر می آید ،  توجه مردم هم به کتابخانه ها بیشتر است . چون فرصت خوبی برای ثبت نام در کتابخانه ها ( با توجه به ثبت نام رایگان کتابخانه ها ) برای مردم فراهم می شود . البته بخشودگی جرائم هم در مراجعات بی تاثیر نیست . 

ازاو خواستیم که یکی از خاطرات شیرینش را دراین سالها برایمان تعریف کندو او گفت که کتابداری هر روزش شیرین و خاطره است . اما یکی از این خاطرات روزمعلم سال 1397 بود . کارگاه خلاقیت داشتیم . سر ساعت منتظر اومدن بچه ها بودم ولی هرچی منتظر شدم دیدم تعدادی از بچه ها نیومدند . با تعداد کم کلاس رو شروع کردیم  . وسط کلاس یکی از بچه ها اومد و گفت خانم افشار میشه چند لحظه بیایید توی حیاط ؟ یه چیزی رو باید ببینید، نگران شدم، همراهش پایین رفتم؛ رفت توی یکی از کلاسها که خالی بود ، در رو که باز کرد ؛ بچه ها با جیغ و دست زدن ازم استقبال کردن؛ کلاس رو تزیین کرده بودن برام کادو خریده بودن، یکی از بچه ها هم کیک درست  کرده بود . خیلی غافلگیرشده بودم و نمیدونستم به آن دلهای مهربون باید چی بگم ....
افشار در پایان این گفتگو خواستار رسیدگی به سیستم ها قدیمی و  وضعیت اینترنت شد و یکی از درخواستهایش خرید کتاب های جدید برای  کتابخانه هاست تابتواند پاسخگوی نیاز افراد باشد.
و درپایان باجمله ای زیبا به این گفتگو خاتمه داد که خدایا، برمن این نعمت را ارزانی دار که بیشتر در پی تسلا دادن باشم تا تسلی یافتن و بیشتر در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن ...

خبرهای مرتبط
نظر شما