به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، در این دنیای پرهیاهو که از هر گوشهای از شهرمان صداها و آواهای مختلفی به گوش میرسد کودکان با ذهن کوچک و شکنندهشان بیشتر از هر انسان دیگری گوش و ذهنشان به طور غیرمستقیم در معرض این صداها که گاه نابهنجار است قرار میگیرد. موسیقیهایی که در اغلب موارد بدون در نظر گرفتن المانهای علمی و روانشناختی ساخته و در اختیار عموم قرار میگیرند. هر چند در میان انواعی از موسیقی های داخلی و خارجی، موسیقیهای اصیل و مبتنی بر فاکتورهای علمی نیز به چشم می خورد اما متاسفانه هر روزه شاهد هجوم انواعی از موسیقیهای کم مایه هستیم که روح و ذهن مان را نشانه گرفتهاند.
در میان همه انواع موسیقی، موسیقی کودک از اهمیت بیشتری برخوردار است چرا که نقش پررنگتری نسبت به انواع دیگر در شکلگیری ذائقه شنیداری دارد و بواسطه آنها سلیقه موسیقایی کودک شکل میگیرد. با توجه به اینکه ریشههای فرهنگی موسیقی کودک بیشتر آموزشی، تربیتی و البته سرگرمی است طی دهههای گذشته آهنگسازان ایرانی دست به تولید آثاری برمبنای موسیقی اصیل ایرانی و کلاسیک زدهاند که بسیار تاثیرگذار بودهاند اما در شرایط کنونی که شاهد هجوم انواعی از موسیقیها هستیم و شاید کودکان سهمی کوچکی در تولید موسیقیهای خوب دارند، مرکز موسیقی حوزه هنری اقدام به تولید پنج مجموعه موسیقی کودک با نگاهی متفاوت کرده که هر کدام سعی دارند با در نظر گرفتن بُعد روانشناسی و علمی، گوش و سلیقه کودک امروزی را به شیوه مناسب شکل دهند.
میلاد عرفان پور مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری که تولید این آثار را در دستور کار مرکز موسیقی قرار داده در گفتگوی ذیل با خبرنگار فارس به تفصیل درباره ایده و هدف اصلی تولید این مجموعه آلبومها توضیح داده است:
*لزوم کار بر روی موسیقی کودک چه بوده که شما پنج آلبوم موسیقی کودک را به آهنگسازان مختلف سفارش دادید؟بواسطه حضور سه سالهام در مدیریت مرکز موسیقی حوزه هنری ،توانستهام شناخت بیشتری از فضای موسیقی کشور پیدا کنم و از آنجایی که حدود دو سالی است که درگیر مسئله خط مشی گذاری موسیقی کشور هستم و در رساله دکتریام هم همین مسئله را دنبال میکنم که خطمشیگذاری موسیقی در کشور چیست؟ کجاها اشتباه رفتیم و اگر بخواهیم مسیر موسیقی تصحیح شود چه راه برون رفتی وجود دارد؟ به یکسری سرفصلها و نکات کلیدی دست پیدا کردم. از سویی دیگر بر حسب تجربه و مطالبی که هم از پژوهشها کسب کردم و هم از گفتگوهایی که در این سه ساله با اساتید برجسته موسیقی و هنرمندان موسیقی داشتم، دریافتم که یکی از مهترین و کلیدیترین مسائل برای اینکه بخواهیم سلیقه موسیقی مردم را اصلاح کنیم و اعتلا ببخشیم این است که ما گوش بچهها را در همان سنین کودکی و نوجوانی به شنیدن موسیقی خوب عادت دهیم و فرهنگ شنیداری مردم را از همان سنین کودکی تقویت کنیم که نسلهای جدیدی با فرهنگ شنیداری غنی بسازیم.
متاسفانه در شرایط کنونی اتفاقی که در کشور ما در حال رخ دادن است، این است که کودکان و نوجوانان ما در مقابل انواع موسیقیهایی که ذائقه اصیل و طبیعی مردم را تخریب میکنند، بی دفاع هستند. من اعتقاد دارم انسان ذاتا و فطرتا به موسیقی خوب گرایش دارد اما چیزی که سبب میشود که به سمت موسیقیهایی رود که ما کم مایه میدانیم و هنرمندان موسیقی نسبت به آن گونه هنر و موسیقی حس انزجار دارند این است که ما وقتی در سنین کودکی یک فرهنگ شنیداری درست را برای کودکان و نوجوانان پایه گذاری نمیکنیم، مبانی موسیقی را آموزش نمیدهیم و موسیقی خوب تولید نمی کنیم با کودکان و نوجوانانی مواجه میشویم که در این آشفته بازار موسیقی که از داخل و خارج موسیقی های بسیاری که صلاحیت هنری ندارند به سمت گوش بی دفاع این نسلهای جدید روانه میشوند و هجوم میآورند، که بی سلاح و نا ایمن هستند و طبیعی است که کودک و نوجوان که خودش شناختی ندارد صرفا به خاطر جذابیت ظاهری به سمت موسیقیهایی میرود که ما دوست نداریم. از این جهت به این فکر افتادیم که نیازمند این هستیم در حوزه سیاست گذاری و خط مشی گذاری، آموزش مبانی موسیقی خوب را برای کودکان و نوجوانان جدی بگیریم و به صورت هدفمند مبانی موسیقی خوب و اصیل را چه به معنای موسیقی کلاسیک و چه اصیل ایرانی به بچهها بیاموزیم فارغ از اینکه بایستی فضای تولید شاخص و فاخر موسیقی هم دامنهدار شود و گسترش پیدا کند. هر چه موسیقی خوب بیشتر تولید شود و بچهها موسیقی مناسب و فاخر بیشتر بشنوند ذائقه آنها کمتر به سمت موسیقیهای کممایه خواهد رفت. از این جهت ما در مرکز موسیقی حوزه هنری امسال ۵ آلبوم موسیقی برجسته به آهنگسازی آهنگسازان نامدار موسیقی کشور و استادان موسیقی کودک در دست تولید داریم که بیش از ۴۵ قطعه موسیقی در حوزه موسیقی کودک خواهند بود که امید داریم این قطعات هم مورد توجه عموم مردم و خواص موسیقی و هنرمندان موسیقی که دل در گرو موسیقی اصیل ایرانی و یا موسیقی اصیل کلاسیک دارند، قرار گیرد و انشالله بتوانیم رفته رفته محصولات خوبی برای بچهها تولید کنیم که از رسانههای رسمی و غیررسمی پخش شود و در میان خانوادهها جریان داشته باشد.
*شما معتقد به این هستید که بنیان موسیقی از موسیقی کودک شروع می شود و بچه ها با شنیدن موسیقی هایی مناسب که مخصوص خودشان هست از همان بچگی گوششان به شنیدن موسیقی خوب عادت می کند؟قطعا همینطور است. شما کودکی را فرض کنید که در یک خانواده هنردوست و فرهنگی است آن کودک از زمان نوزادی و خردسالی در معرض موسیقی فاخر قرار گرفته و مدام موسیقی کلاسیک و ایرانی شنیده است. حال کودک دیگری را در نظر بگیرید که در همان سن و سال و همان شرایط جغرافیایی در خانواده ای بوده که کلا موسیقی نشنیده و هیچ آشنایی با موسیقی ندارد و یا کودک دیگری که در خانواده ای رشد کرده که از ابتدای تولد گوشش در معرض موسیقی های کم مایه و سخیف بوده؛ قطعا این سه کودک مواجه متفاوتی نسب به مصرف موسیقی خواهند داشت قطعا نوع گرایشات و نوع سبک شنیداری این بچه ها با هم متمایز خواهد بود. من معتقدم که سلایق ما در شنیدن موسیقی خیلی به این موضوع بستگی دارد که فرهنگ شنیداری مان چه طور شکل گرفته است. اگر فرهنگ شنیداری ما فاخر باشد ما در روند زندگی روزمره مان موسیقی فاخر خواهیم شنید و برعکس اگر فرهنگ شنیداری ما شنیدن موسیقی های کم مایه باشد قطعا به همان سمت گرایش خواهیم داشت.
*پنج مجموعه موسیقی کودک که در دست تولید هستند در چه ژانری ساخته میشوند و هر مجموعه چه تفاوتی با سایرین دارد؟یک اثر به آهنگسازی و تنظیم استاد محمدرضا علیقلی است. ایشان بعد از سالها دوری از فعالیت در حوزه موسیقی کودک، به فضای موسیقی کشور بازگشتند و با اشتیاق بسیار شاید یک و نیم سال است که متمرکز روی این آلبوم هستند و هم اکنون به مرحله ضبط وکال(خواننده و گروه کر) رسیده اند. این اثر طبیعتا تکیه اش بر موسیقی کلاسیک است. آلبوم دیگر با آهنگسازی آهنگساز نامدار وبنام کشورمان آقای بهرام دهقانیار است که این آلبوم در مرحله ملودی سازی و سرایش شعر است که تا پایان امسال به اتمام می رسد. فضای این آلبوم نزدیک به موسیقی کلاسیک است اما با بن مایه های موسیقی ایرانی و شاید حتی نیم نگاهی به موسیقی پاپ.آلبوم دیگر به آهنگسازی جناب دکترسیدعماد توحیدی است. این آلبوم شاید اولین اثر ایشان در حوزه موسیقی کودک باشد و به نظرم تجربه جدیدی است برای این آهنگساز توانمند که در هر حوزه ای که وارد شدهاند آثار ماندگاری خلق کردهاند. در این آلبوم که مختص«لالایی»هاست قطعاتی مبتنی بر ملودیهای اصیل موسیقی نواحی کشورمان را خواهیم شنید. آلبوم دیگر با آهنگسازی و تنظیم گروهی از آهنگسازان شاخص موسیقی ایرانی در حوزه موسیقی ایرانی است که احتمالا هر قطعه را یک آهنگساز آهنگسازی و تنظیم میکند تمام سعیمان بر این است که این کار بسیار متفاوت باشد چرا که طی سالهای گذشته کارهایی با گرایش های موسیقی ایرانی در موسیقی کودک تولید و منتشر شده است بر این اساس تمرکز و تلاشمان بر این است که این اثر از حیث ادبی و فضای ارکسترال اثر متفاوتی باشد. آخرین اثر از مجموعه موسیقی کودک هم به آهنگسازی یکی از آهنگسازان جوان ولی با تجربه موسیقی کشورمان است که بیشتر در موسیقی پاپ و نوین فعالیت داشتند. آقای آرمان مهربان هم در حوزه کلاسیک قطعات خوب و سمفونی های خوبی ساختند و هم نزدیک ۱۵ سال است که در حوزه موسیقی کودک تمرکز دارند و بخشی از فعالیتشان در حوزه موسیقی کودک بوده به همین دلیل این آلبوم بیشتر سویه و گرایش موسیقی پاپ دارد. در تمام آلبوم ها چیزی که مد نظر ماست اینکه تراز هنری و علمی بالا باشد و سعیمان بر این است که هم در ادبیات، ترانه و تصنیف هم در تنظیم، اثری تولید شود که مورد توجه خواص و عوام و به خصوص خود کودکان قرار بگیرد.
*با توجه به اینکه طی دهه های اخیر آلبوم های بیشماری از هنرمندان پیشکسوت و جوان در حوزه موسیقی دستگاهی و کلاسیک در حوزه موسیقی کودک منتشر شده، چه فاکتورهایی در نظر گرفتید که این پنج مجموعه با سایر آلبومهای موسیقی کودک متفاوت باشد و اصل نگاهتون نسبت به انتشار این ۵ مجموعه چه بوده است؟ما تلاشمان بر این است که تمایز اصلی هم در ترانه و شعر باشد و هم سعی کنیم با سخت گیری بیشتر و با تمرکز بالا در اتاق فکری که در حوزه ادبی داریم آثاری را ارائه دهیم که به نوعی تازگی داشته باشد و بتوانیم کارهای جدیدی از ادبیات کودک در موسیقی کودک ارائه کنیم.
قطعا ترانه هایی که در این آثار می شنویم خیلی با وسواس بیشتری انتخاب می شوند خصوصا در جامعه کنونی ما شعر و ترانه و موسیقی شرایط بسامانی ندارد و بچه ها در مواجه با انواع موسیقی هایی که هستند که نه تنها گوششان را خراب می کند بلکه با ریشه های فرهنگی ما هم خوانی ندارد.
دیگر فاکتورمان خود موسیقی است طبیعتا ما در این مجموعه ها در مسیرهای متفاوتی حرکت می کنیم و باز هم تلاشمان بر این است که با نوعی ظرافت و سخت گیری و سخت پسندی به قطعاتی برسیم که انشالله هر کدام حرف هایی در حوزه های هنری برای گفتن داشته باشند و بتوانند پسند خواص و عموم مردم و خصوصا کودکان را به دست بیاورند.
*در این آثار آیا شعرها و ترانه ها اشاره ای به داستاهای کهن فارسی دارند یا کل متن و ترانه به روز است و ما با یک ادبیات دیگری از موسیقی کودک قرار است روبرو شویم؟طبیعتا در برخی شعرها اشاراتی به برخی داستانهای کهن شده و نکته دیگر اینکه بنای ما در همه کارها به نوعی تعلیم است اما نه آن تعلیمی که در ذهن عموم متصور می شود. شاید بعد از شنیدن کار به نظر نرسد تعلیمی بوده و یک جور غیر مستقیم تعلیم را نشانه می گیرند.
*مهد کودکها برای سرگرم کردن بچهها از موسیقی نامناسب استفاده میکنند*با توجه به اینکه بعد رواشناسی و روانشناختی در موسیقی کودک نهفته است و در شرایط کنونی بسیاری ازپزشکان ؛ بیماریهای مخصوص کودکان از قبیل اوتیسم و بیش فعالی را با موسیقی درمان می کنند ما می توانیم از این بعد به این مجموعه ها بنگریم که می توانند در زمینه درمان هم کمک باشند؟در واقع چه قدر بحث روانشناسی و روان شناختی موسیقی در این آثار در نظر گرفته شده است؟وقتی ما از موسیقی های سخیف و کم مایه صحبت می کنیم منظورمان آن گونه از موسیقی هاست که روان کودکان را مخدوش می کند. نوع تنظیم ها و استفاده از موسیقی آنقدر ناشیانه و به قدری مبتذل و سهل انگارانه است که به هیچ عنوان کاری با سلامت روانی کودکان و آرامش کودکان ندارند . موسیقی هایی که اگر خودمان هم گاها جایی می شنویم پس از دقایقی کوتاه دچار سردرد می شویم حال کودکی که این آثار را می شنوند و سواد موسیقایی هم ندارد قطعا بسیار آسیب می بیند. نگاه ما از این جهت بیشتر متمرکز به استفاده از آهنگسازان و موسیقیدانانی است که این نگاه و ظرافت را در مواجه با موسیقی کودک داشته باشند و بدانند موسیقی کودک محصولی فقط برای تفنن و گذران اوقات کودکان نیست.
متاسفانه خیلی از مهد کودکها و مدارس برای سرگرم کردن بچهها از موسیقیهای نامناسب و فقط برای تفریح بچهها بدون در نظر گرفتن تاثیرات مخرب این گونه موسیقی ها استفاده می کنند در صورتی که موسیقی حتی موسیقی در گونه بی کلام خودش حامل معناهایی است که اگر سنجیده نباشد و استفاده از نت ها استفاده دقیقی نباشد و ظرافتی پشت هر نت نهفته نباشد مانند این است ما شی یا داستانی را تحویل مخاطب دهیم که پر از آشفتگی و بی نظمی و پر از ضعف هنری و فنی است و باعث آسیب رساندن به کودک می شود و آرامش او را برهم می زند و به طور یقین بعد از چند سال تاثیر بد خودش را نشان می دهد.
از این جهت ما سراغ کسانی رفتیم که این دقت را در ساخت ملودیها ونوع تنظیمهایشان داشته باشند و به دنبال تنظیم های شلوغ آنچنانی نیستند که متاسفانه دربسیاری کارها دیده میشود که به جای حس آرامش به کودک او را را دچار سردرد و سردرگمی می کند.طبعا بیشتر تمرکز ما در حوزه روانشناسی موسیقی کودک در انتخاب آهنگسازان بوده که این دقت در سابقه کاریشان مشهود است.
*با توجه به اینکه ریشه های فرهنگی موسیقی کودک بیشتر آموزشی،تربیتی و البته سرگرمی است چه مواردی را برای این اصول از نظر ملودی و شعر برای این مجموعه ها در نظر گرفتید؟همیشه یک جنبه ای از موسیقی کودک تفنن و سرگرمی کودک و یک جنبه هم تعلیم بوده؛ در اکثر آلبوم های موسیقی کودک بحث آموزش جدی است ما هم در این آثار هم نگاهی به موسیقی تعلیمی داریم و هم نداریم از این جهت نداریم که سعی کردیم نگاه مان به موسیقی تعلیمی، کلیشه ای نباشد و مستقیم گویی های بسیار درکارها نباشد و از آموزشهای سطحی فاصله داشته باشد. چرا که بسیاری از آموزشها امروزه برای کودکان ۷ ساله را بچه های ۵ ساله هم می فهمند و یا شاید نیازی به آموزش آن مسائل دیگر نداشته باشند به نظرم این مطلب خیلی جدی است که ما هم سعی کردیم در کل مسیر، کودک را جدی بگیرم و او را صغیر، کم دانش و نیازمند به آموزشهای ابتدایی نبینیم. کودکان روزگار ما خیلی فهم دقیقی از پیرامون خودشان و از خانواده و حتی مسائل کلان دارند و نسبت به کودکان دوران ما رشد فکری و توان درکشان خیلی بیشتر است. من معتقدم کوچک دیدن کودک عارضه ای بوده که در خیلی از موسیقی های که برای کودکان ساخته شده چه در نوع شعر و چه موسیقی وجود دارد . ما سعی کردیم در شعرها و موسیقی ها کودک را آنگونه که هست ببینیم نه کوچکتر از آن چیزی که هست.
*به نظر شما به عنوان مدیر موسیقی مجموعه ای که خیلی نقش تاثیرگذاری در جامعه دارد چه اقداماتی می توان انجام داد که خانواده ها را ترغیب کنیم که فرزندانشان را در معرض موسیقیهای خوب قرار دهند و موسیقی فاخر در سبد فرهنگیشان قرار گیرد؟این کار نیاز به پژوهش های کاربردی جدی و دانشگاهی دارد . در واقع این کار نیازمند بازاریابی اجتماعی است و بایستی بر این موضوع متمرکز شویم که چه طور خانواده ها را علاقمند کنیم به اینکه خودشان داوطلبانه موسیقی خوب را برای بچه ها و کودکانشان ترویج و آنها را به سمت موسیقی خوب هدایت کنند.
به عقیده من چنین کاری پیچیده و دشوار است و نیاز به تخصص های چندرشته ای دارد که ما ابتدا باید در خود پدرها و مادرها این گرایش را ایجاد کنیم و این هم کار دشوارتری است چرا که شاید ذائقه کودکان را بشود راحتتر تغییر داد چون هنوز عمیق و نهادینه نشده اما تغییر در ذائقه پدران و مادران که طی سالهای عمرشان شکل گرفته کار دشواری است ولی به نظرم اگر خانواده های ما در هر شرایطی که هستند با ثمرات و تبعات و نتایج شنیدن گونه های مختلف موسیقی چه موسیقی های سخیف،کم مایه و مبتذل و چه موسیقیهای خوب، فرهنگ ساز، انسان ساز و تمدن ساز آشنا شوند و بواسطه برنامه های رسانه ای و مستندات و پژوهشهای علمی به نتایج مواجه با گونههای موسیقی پی ببرند، بخشی از این راه هموار خواهد شد.
*از آنجایی که بیشترین مواجه بچه ها با موسیقی در مراکز آموزشی است آیا قرار است از طریق حوزه هنری این آثار در اختیار مدارس و مهد کودک ها قرار بگیرد تا هدف اصلی شما که اصلاح زیرساختهای موسیقی از دوران کودکی است به انجام برسد؟من امیدوارم تولید همه این آلبومها تا پایان امسال تمام شود و به انتشار برسند .حتما رسانه ملی باید در انتشار این آلبوم ها کمک رسان ما باشد البته قول هایی دادند و تلاش خواهیم کرد این قطعات در مدارس ،مهدکودکها و پیش دبستانی ها رواج پیدا کنند و بیشتر به گوش کودکان ما برسد. موسیقی خوب یکی از گمشده های سبد فرهنگی خانواده هاست که امیدواریم این آثار بتوانند یک نقش هر چند کوچکی در ارتقا ذائقه فرهنگی و شنیداری کودکانمان و حتی خانوادههای ما داشته باشد.قطعا مدنظر ماست که بزرگسالان هم با شنیدن این آثار لذت ببرند هرچند که آثار موسیقی کودک در سالهای گذشته؛ آثاری بودند که ما هم که سالها از کودکی فاصله گرفتیم، ارتباط برقرار کردیم.