پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۲۱:۳۳
کد خبر: ۱۲۳۹۴۵
|
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۷
در میزگرد «آسیب‌شناسی هنر انقلاب در سپهر موسیقی ایران» عنوان شد

سمیعی: در حوزه مدیریتی موسیقی عدم تصمیم‌گیری یکپارچه وجود دارد

معاون هنری سازمان فرهنگی هنری در میزگرد «آسیب‌شناسی هنر انقلاب در سپهر موسیقی ایران» به عدم تصمیم‌گیری یکپارچه در حوزه مدیریتی موسیقی اشاره کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، میزگرد «آسیب‌شناسی هنر انقلاب در سپهر موسیقی ایران» با حضور دست‌اندرکاران، پژوهشگران و کارشناسان حوزه موسیقی از جمله علیرضا قزوه مدیر دفتر شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما، میلاد عرفان‌پور مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری، امیرحسین سمیعی معاون هنری سازمان فرهنگی شهرداری تهران، رضا مهدوی کارشناس موسیقی و شهرام صارمی نوازنده، محقق و آهنگساز موسیقی ایرانی در خبرگزاری فارس برگزار شد.

در بخش دوم این میزگرد ابتدا امیرحسین سمیعی چهره برتر هنر انقلاب و معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با اشاره به این مقوله که کار در حوزه هنر انقلاب باید با حساسیت‌ها و کیفیت خاص خود آفریده شود، گفت: تمام جنبش‌های انقلابی جهان به دلیل گستره وسیعی که از رویدادها و پدیده‌های فرهنگی اجتماعی سیاسی در خودشان دارند، قابلیت پرداخت هنری مبتنی بر آن را دارند. اما در نظام مقدس جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب این خیلی متمایز بوده و یکی از دلایل آن می‌تواند ریشه‌ها باشند و آیین‌های مذهبی و تمام اینها  تلاقی مهمی از عرفان و حماسه را می‌تواند در آفرینش آثار هنری به نمایش بگذارد و همین باعث شده که هنر انقلاب شاخص است و می‌درخشد. جناب مهدوی مثال جالبی را فرمودند، شما ببینید در شعارهایی که در سال ۵۷ می‌شنویم  می‌توانیم نغمه‌پردازی و ملودی پردازی موسیقایی را در این کارها ببینیم. مثال هم همان شعار «ای شاه خائن آواره گشتی...» که در خود هم موسیقی دارد و هم وزن «مستفعلاتن مستفعلاتن» که با ریتمی هفت ضربی احساسی از شور و حماسه را با حسی سراسر موزیکالیته به دست می‌دهد.

پس موسیقی از نظر کارکرد و توانمندی به عنوان یکی از شاخه‌های هنری در ابتدای امر حضوری فعال دارد حضوری خالصانه در انقلاب دارد و به باور من در این چهل و چند سال خود را به یک تکامل رسانده است. حالا مباحثی هم هست در باب انتقادات که این حوزه چقدر در خدمت انقلاب اسلامی بوده و حاکمیت در واقع چقدر توانسته به این شاخه از هنر خدمات بدهد مباحثی است که به تفصیل قابل بحث و باز کردن است.

ما می‌توانیم شاخه هنر موسیقی را در چهره‌سازی‌های مهم هنری دخیل بدانیم و پا به پای  تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و معماری، موسیقی را جریان سازی کنیم. اساساً هنر انقلاب اسلامی یک شکل و شمایلی دارد که درست است که در دهه‌های خاص و مقاطع مختلف زمانی یک شاخه برجسته‌تر از دیگر شاخه‌های هنری بوده و به خاطر شرایط سیاسی فرهنگی  و تحولاتی که در جامعه اتفاق افتاده اینها به نوبت کارکردهای خود را بروز داده‌اند و در خدمت هنر انقلاب بوده‌اند اگرچه سینمای بعد از انقلاب سینمای نوپایی است که می‌خواهد قدمی ایدئولوژیک بردارد و هم استعدادهایی در آن شکوفا می‌شود و آثاری چون «مهاجر» و «دیده‌بان» و «از کرخه تا راین» ساخته می‌شود و به باور من هنر انقلاب اسلامی یک جریانی است که در طول سال‌ها در دهه‌های  بعد خودش خودش را بازآفرینی می‌کند و خودش خودش را  پالایش می‌کند و شخصیت‌های هنری در شاخه‌های مختلف اگر  از هنر انقلاب فاصله می‌گیرند اما در فاصله‌های زمانی ادواری دوباره به سمت هنر انقلاب برمی‌گردند.

در مورد موسیقی هم به همین شکل است با این تفاوت که این اتفاق در موسیقی نمی‌افتد یعنی اینکه به باور من هنرمندان موسیقی راسخ‌قدم‌تر هستند و ثبات بهتری دارند در مفاهیم که در حوزه هنر انقلاب ارائه کرده‌اند. مشکل اساسی که وجود دارد، عدم تصمیم‌گیری یکپارچه در حوزه مدیریتی موسیقی است که من فکر می‌کنم همین باعث شده که خدمات هنر موسیقی در تبیین گفتمان هنر انقلاب اسلامی دیده نشود و خدمات حاکمیت هم به موسیقی دیده نشود! یعنی عدم تصمیم‌‌گیری یکپارچه در حوزه‌های مدیریتی که در این چهل سال وجود داشته باعث شده و این را بازهم تکرار می‌کنم چون مسئله‌ای بسیار کلیدی هست، پس باز هم عرض می‌کنم نه خدمات هنر موسیقی در گفتمان انقلاب اسلامی آنطور که باید دیده شده و نه خدماتی که حاکمیت برای موسیقی انجام داده، به درستی و خوبی دیده شده است. چطور ما می‌توانیم نادیده بگیر‌یم یک چهارچوبی ساخته می‌شود و بنابر آن یک سری آثار ارزشمند ساخته می‌شود، سمفونی انقلاب ساخته می‌شود، سمفونی ایثار ساخته می‌شود، سمفونی خرمشهر و کلی موسیقی باارزش ساخته می‌شود و اینها نشان از نگاه حاکمیت به موسیقی است اما باز همان عدم یکپارچگی تصمیم‌گیری‌ها و بیان هنری باعث می‌شود که این خدمات دیده نشود. از این رو من معتقدم یک زمان‌هایی کسانی به مباحث هنری انقلاب ورود می‌کنند و به آن اهمیت می‌دهند و سعی می‌کنند آثار اخصی هم ارائه کنند و این ترس و نگرانی که وجود دارد ترس از مباحث فقهی همچنان که آقای مهدوی توضیح فرمودند، که به نظر من خیلی مشکلات حادی هم در این زمینه  وجود ندارد و تقریباً هم حل شده است و خیلی از شبکه‌های معاند ماها را می‌زنند و که اینها با موسیقی مشکل دارند. کجا حاکمیت با موسیقی مشکل دارد؟ شما از رادیو و تلویزیون را در هر زمانی که می‌خواهید روشن کنید و می‌بینید موسیقی در حال پخش است.

کجا حاکمیت با موسیقی مخالف است؟ از انواع مختلف و ژانرهای متنوع موسیقی دارد در شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی و رسانه‌های دیگر پخش می‌شود و کجا مخالفتی دیده‌ایم؟ مشکل ما همان‌طور که بازهم عرض می‌کنم همان عدم یکپارچگی تصمیم‌گیری و عدم نظر یکپارچه در حوزه ارائه موسیقی وجود دارد وگرنه به باور من حاکمیت خیلی هم به موسیقی خدمات داده و آن نظرات بنیادی به این برمی‌گردد که آیا ما  نگاه متعالی و رشد دهنده و کمال  دهنده برای موسیقی قائل هستیم یا خیر؟ دین ما مذهب ما نهاد ما و تمدن ما بر این باور است که باید موسیقی که در جامعه ما ارائه می‌شود موسیقی کمال گرا باشد، موسیقی‌ای که انسان را به سوی کمال هدایت کند.

من می‌خواهم اشاره‌ای کنم برای خود من چراغ راه است. بازدید حضرت آقا از ارکستر سمفونیک صدا و سیما  در سال ۷۸ در آنجا آقا اشاره می‌فرمایند که موسیقی کمال‌گرا باید چراغ راه ما قرار بگیرد. موسیقی که انسان و جامعه را به تعالی ببرد. جامعه‌ای که موسیقی خوب در آن جریان داشته باشد آسیب‌های اجتماعی هم در آن کمتر می‌شود. و اینجا دوباره برمی‌گردیم  به همان مشکل عدم تصمیم‌گیری یکپارچه که الان ما در حوزه  موسیقی  نه تنها بخشی از آن متوجه  آسیب‌های اجتماعی می‌شود و اینها با هم مترادف هستند،  تهدید برای ما محسوب می‌شود. یعنی بخشی از موسیقی‌های  ضد فرهنگ، ضد دین و ضد اخلاقی که در جامعه جاری می‌شود تبدیل شده به یک معضلی برای ما که  از حوزه هنری به حوزه آسیب‌های اجتماعی تغییر وضعیت داده است.

پس اگر در جامعه موسیقی خوب جریان داشته باشد، به اخلاق‌مداری کمک می‌کند همچنین به توسعه فرهنگی به ما کمک می‌کند. من معتقدم که  بیانیه گام دوم انقلاب یک چراغ راه است برای حوزه موسیقی انقلاب که در چهل سال دوم خودش ناظر بر همان موارد کلیدی جامعه از قبیل اخلاق‌مداری و شخصیت‌پردازی باشد که طبیعتاً برای نیل به این هدف ما نیاز به یک سری ابزار داریم و بخصوص در حوزه آموزش موسیقی باید نگاهی جدی داشته باشیم به این معنی که ما واقعاً نباید در بحث آموزش موسیقی این‌قدر کلان برخورد کنیم. در قدیم یک سری چهره داشتیم و شرایط هم برای بروز اینها مهیا بود.

من خوشبینم به جریان مستحکمی به اسم هنر انقلاب  اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی که همه صاحبان هنر و نهادها این تلاش را خواهند داشت که این جریان هنری را با خود هنرمندان متعهد در طول سال‌های آتی بازسازی کنند و این درخت تنومند انشالله تنومندتر از گذشته شود.

نظر شما