هر پدیدهای برای بقا، نیاز به تعریف یک چرخه زیستی دارد و اگر این چرخه دچار نقصان شود بقای آن پدیده به خطر میافتد، دنیای مستندسازی هم بهدلیل فقدان چرخه اقتصادی و اکرانِ مناسب دچار نقصان شده است و این نقصان یا خودِ مستندسازی را به خطر خواهد انداخت و یا ماهیت و فرم آن را تغییر خواهد داد.چرخه اقتصادی مستندسازی در کشور بیشتر سفارشمحور است و مستندساز پیش از اینکه دغدغه شخصی برای پرداخت به سوژه داشته باشد متمرکز به تعریف ژانر مستند برای موضوعی است که از سفارشدهنده دریافت میکند، به همین جهت مستندساز از ابتدای تولید، توجه به مختصات اکران و مخاطبپسندی را کنار میگذارد و چرخه اکران از مبدأ و در ابتدا توسط خود فیلمساز نادیده گرفته میشود.مستندسازانی که در زمان تولید نگران فرآیند تجاریسازی اثرشان نیستند اغلب ژانرهای مرسوم مستندسازی مانند مستند آرشیوی، مستند تجربی یا مستند پرتره را انتخاب میکنند که فرآیند تولید آن سادهتر و بهصرفهتر است البته باز هم بهفراخور انتخاب سوژه این گزاره نمیتواند عمومیت داشته باشد، اما مثلاً کمتر شاهد مستند داکیودراما هستیم که میتواند در فرآیند اکران موفقتر از سایر ژانرهای مستند باشد. سطحیزدگی و تمرکز بیش از حد بر معیارهای عوامپسندانه در فضای مجازی معاصرآسیب دیگر برای این نقصان در چرخه اکرانِ مستند میتواند سطحیزدگی و تمرکز بیش از حد بر معیارهای عوامپسندانه در فضای مجازی معاصر باشد، در صورتی که این شیوه کنشگری در تولید محتوا با ماهیت برساخته مستندنگاری در تناقض است و مستندساز خود را مسئول واکاوی و پدیدارشناسی موضوعات میداند، حتی اگر از داکیوسپها در روایتش استفاده میکند آنها را به خدمت یک کلّیت واحد درمیآورد و با روش استقرایی به نتیجه موردنظرش میرسد.وقتی چرخه تأمین بودجه برای مستندساز بدون اتکا به سفارشدهنده و صرفاً متمرکز بر میزان بازدید در پلتفرمهای مخاطبمحور تعریف شود آفت تجاریسازی و سطحیزدگی، مستندساز و تولیداتش را تهدید خواهد کرد، در این شرایط است که سکانسهای شاذ و غیرمعمول در مستند زیاد میشود و فرآیند توزیعگسترده متمرکز بر همین سکانسها اتفاق میافتد. وقتی با مستند بهعنوان نوعی از سینما که قرار است به مخاطب قدرت تحلیل بدهد مواجه میشویم تنها ظاهری تجاری و جنجالی از یک پدیده میبینیم و در بهترین حالت شما را به نتیجهای میرساند که اگر در تاکسی هم راجع به آن بحث میکردید به همان نتیجه رسیده بودید.وقتی چرخه تأمین بودجه برای مستندساز بدون اتکا به سفارشدهنده و صرفاً متمرکز بر میزان بازدید در پلتفرمهای مخاطبمحور تعریف شود آفت تجاریسازی و سطحیزدگی، مستندساز و تولیداتش را تهدید خواهد کرددر ابتدای متن اشاره شد که اگر چرخه اقتصادی و اکرانِ مناسب در مستندسازی دچار نقصان شود، یا خود مستندسازی را به خطر خواهد انداخت و یا ماهیت و فرم آن را تغییر خواهد داد که چند سالی است شاهد این تغییر ماهیت در مستندسازی هستیم. مستندسازانی که پیش از این با بودجههای دولتی کارهای بهنسبت خوبی تولید کرده بودند بعد از قطع ارتباط با دریچههای دریافت این بودجه بهسمت تولید کارهای سطحی و تجاری رفتند و حال که درآمدهای دریافتی حاصل از این نوع مستندسازی زیر زبانشان مزه کرده است دیگر حاضر به بازگشت شیوه سابق خود نخواهند بود. از طرف دیگر این موضوع میتواند بهمثابه زنگ خطری برای متولیان مستندسازی در کشور باشد، متأسفانه تمرکز این متولیان تنها به برگزاری جشنوارههای سالیانه و حمایت از مستندسازان در حلقه خود محدود شده است و نوعی رهاشدگی در این فضا احساس میشود.