ارتباط و مهارتهای ارتباطی در تعریفی به توانایی تبادل اطلاعات و افكار با دیگران گفته میشود. در این یادداشت قصد داریم نقش علوم ارتباطات اجتماعی را در روابط اجتماعی نوجوانان بررسی کنیم و به این پرسش، پاسخ دهیم که این علم با همه نظریهها و راهکارهای تئوری خود، آیا برای گروههای سنی مختلف کاربرد دارد یا همه آنچه در تعاریفش نهفته است، جنبه عمومی داشته؟ اما پیش از پاسخ به این سؤال باید ببینیم علوم ارتباطات اجتماعی چه ابزارهایی در اختیار ما قرار داده است و از سوی دیگر، درباره نوجوان و دنیای او به یک تعریف برسیم.
نوجوانی؛ را باید دوران جالب و پر رمز و راز زندگی هر انسان دانست که میتواند جذاب و خاطرهانگیز و یا بالعکس بحرانی و پر استرس باشد. مقطعی از زندگی که نوجوان تحولات جسمی، عاطفي و اجتماعی را همزمان تجربه میکند؛ این تحولات معمولا با بروز تعارضهای روحی و رفتاری همراه است. به همين دلیل شاید بتوان دوران نوجوانی را به «چهارراه هویتی» انسانها تشبیه کرد، زیرا نوجوانی مرزی است بین کودکی و جوانی. دورهای که فرد قصد دارد قدم به دنیای جدیتر بزرگسالی بگذارد، اما هنوز راه و رسم آن را بلد نیست، زیرا بازی در این زمین نیاز به مهارت دارد. داشتن مهارتهای فردی بدون شک مسیر اجتماعی و علمی نوجوان را تحتتاثير قرار خواهد داد.
علوم ارتباطات اجتماعی؛ هدف نهایی این علم، آموزش مهارتهایی است که در گام نخست برقراری ارتباط را ممکن کند و در گام بعدی کیفیت آن را بالا ببرد. این «مهارتهای ارتباطی» با توجه به نیاز هر گروه سنی میتواند متفاوت باشد، اما در نهايت منجر به برقراری روابط اجتماعی خواهد شد.
نقش علوم ارتباطات در نوجوانی؛ ۳ مهارت برای هر نوجوان در برقراری ارتباط موثر حائز اهمیت است. اول؛ بتواند افکار و احساسات خود را بروز دهد (اعتماد بنفس داشته باشد)، دوم؛ توان شنیدن دیدگاه و احساسات طرف مقابل را داشته باشد (درک کند) و سوم؛ برای ادامه یک رابطه موفق و برداشتن قدمهای بعدی، قدرت تصميمگیری داشته باشد (مدیریت کند). بنابراین شاید بتوان نوجوانی را «دوره تمرين ارتباطات جدی» دانست. تمرین و اجرای این ۳ مهارت میتواند کلید حل بسیاری از معماهای دنیای نوجوانی باشد و کمک کند تا نوجوان در مواجهه با بسیاری از تعارضات خود، عملکرد بهتری نسبت به گذشته داشته باشد.
تمرین و تجربه؛ اهمیت یادگیری مهارتهای ارتباطی قابل انکار نیست اما یادگیری مهارت باید به صورت عملی تمرین شود. ایجاد فرصت ارتباط با افراد مختلف مانند داشتن یک زمین تمرین برای نوجوان است تا آنچه آموخته را به نمايش بگذارد. تشویق به الگو قرار دادن تجربیات افراد موفق، سپردن برخی از مسئولیتها به نوجوان برای بالا بردن اعتماد بنفس، دادن برخی اختیارات به او برای تجربه استقلال، گوش دادن به حرفهای نوجوان برای کاهش استرس و نشان دادن حمایت از او و…، نمونه هایی از اقداماتی است که خانوادهها میتوانند از آن برای توانمند کردن نوجوانان بهره ببرند.
فراموش نکنیم؛ ناآگاهی و نداشتن مهارتهای فردی در امور اجتماعي منجر به بروز اضطراب و افسردگی در نوجوانان و ریشه بسیاری از مشكلات آنها در بزرگسالی خواهد شد. یادگیری و تمرین مهارتهای ارتباطی میتواند به حفظ تعادل رفتاری در نوجوانی و ثبات شخصیتی در بزرگسالی کمک و از بروز اضطراب و افسردگی پیشگیری کند.