جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳
ساعت : ۰۰:۵۸
کد خبر: ۷۰۹۰۲
|
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۰
قنبری کارگرادان فیلم از میان سایه ها:

خواستیم فیلمی آبرومند برای مردم بسازیم

نقد فیلم از میانه سایه ها در فرهنگسرای ابن سینا با حضور ذکریا هاشمی نقاد سینما، رهبر قنبری کارگردان، کورش سلیمانی بازیگر ، مهران کرمی تدوین گر برگزار شد.
به گزارش شهر به نقل از روابط عمومی مدیریت فرهنگی هنری منطقه دو،این فیلم در حضورجمعی از شهروندان و اعضای باشگاه ایران زمین  اکران و سپس مورد نقد و بررسی قرار گرفت .

از میان سایه های داستان زنی به نام مه گل(با بازی ماه چهره خلیلی) است که با گذشته ای سراسر بیم و امید، به زندگی امروز و همسرش کیوان علاقه مند است با فراز و نشیب های پنهان در بطن روز مرگی ها و زندگی مفعولی مه گل سبب شده علی رقم تلاش های کیوان، راه و نشانی خوشبختی را فراموش کنند. 


با توجه به اینکه فیلم نامه از میان سایه ها را علی حسینی نوشته و رهبر قنبری باز نویسی کرده است. صحبتهای برنامه نقد این فیلم با سئوال هاشمی از قنبری درباره ردپای ایشان در فیلم نامه کجاست و زاویه نگاهشان را در فیلم نامه چگونه قرار دادند؟ شروع شد. قنبری با بیان اینکه خواستیم فیلمی آبرومند برای مردم بسازیم، پاسخ گفت: من تجربه های زیادی در ساخت فیلم های کوتاه دارم و به همین دلیل فیلم کوتاه می نویسم و می سازم. به دنبال این شیوه های مختلف فیلم سازی را تجربه کرده ام، بعضا با 7الی 8 دقیقه فیلم و بیشتر حق مطلب را اداء می کردم. در این بین طوری عمل می کردم که به شیوه ای حرفه ای سینمایی خودم نیز سامان می دادم. به همین دلیل با چهار نوع ساختار سینمایی آشنا می شدم که یکی از شیوه ها ساختار شکستن است. در واقع در این شیوه روایت مستقیمی نداریم، داستان مستقمیم وجود دارد، این شیوه به دلیل اینکه گاهی حجم موضوع آنقدر زیاد می شود که  نمی شود در 90دقیقه همه چیزهایی که ممکن است را بیان کنیم. این فیلم شیوه ای از فیلم سازی ساختار شکستنی بود. ختم مستقیم داستان دیده نمی شود، بلکه تکه پاره هایی است ضمن اینکه جز به جز آن خاصیت خودش را دارد ولی در کل هم خواص خودش را دارد.»

وی در ادامه توضیحاتش می گوید: شیوه نگارش این اثر زیاد رضایتم را برطرف نکرد و حتی اسم فیلم نامه هم چیز دیگر بود. علی حسینی نویسنده توانمندی است که با صحبتهایی که انجام شد، فیلم نامه را اصلاح کرد و حدود 80درصد مورد توافق من واقع شد. از او اجاز گرفتم و مابقی داستان برای اجرایی کردن آماده کردم.»

از کارگردان این فیلم درباره نحوی شروع داستان فیلم سئوال شد و پاسخ داد:  در کتاب های سینمایی کمتر خواهید دید که با تصادف شروع شده است که راوی در داستان گم شود. وقتی یک تصادف بزرگ صورت می گیرد، من تایید می کنم که شیوه شخصی من برای داستان نویسی این نیست. از نظر من زندگی خودش یک تصادف خیلی بزرگ است. از هر طرف اگر ساده شروع کنیم و یا اگر پیچیده شروع کنیم اگر به صورت عمیق بپردازیم خودش داستان های بزرگی است و شما اگر دیگر آثارهای مرا ببینید هیج تصادفی در آن نیست.  

طوری بازی کردم تا نقش مه گل دیده شود
در این ادامه نشست از کورش سلیمانی درباره انتخاب نقش کیوان ارتباطش با گروه فیلم و فیلم نامه و ویژگی های چند پهلوی کیوان سئوال شد. او با تاکید بر اینکه فیلم جلوتر از فیلم نامه حرکت کرده است، پاسخ این سئوال را اینگونه داد: دور را دور آقای قنبری را می شناختم و با کارهایشان آشنایی داشتم ولی این سعادت را نداشتم که در حضور ایشان باشم و کاری را انجام دهم. تفکر ایشان درباره انسانیت و موضوعاتی از این قبیل اندیشه هایی دارند که بسیار ارزشمند است. ولی با این حال ملاک یک فیلم نامه خوب کارگردان و نویسنده نیست. وقتی فیلم نامه را خواندم در مجموع کار را پسندیدم. شخصیت اصلی این داستان مه گل بود که من وظیفه داشتم به عنوان شخصیت کناری ایشان طوری بازی کنم که شخصیت مه گل برچسته شود و درست نمایش داده شود. ضمن اینکه سعی می کردم درست بازی کنم.

20درصد تدوین این فیلم با مشروط کارگردان بود
مهران کرمی تدوین گر این فیلم با بیان اینکه در تمام مراحل ساخت سر فیلم برداری حضور داشتم، درباره چگونگی کارش گفت: جاهایی از فیلم نامه حذف شده و هرآنچه در این فیلم است، آن چیزی که مد نظر کارگردان بوده پیدا شده است. بعضی از قسمت های برای اینکه ریتم تندتری داشته باشیم حذف شده است و با توجه اینکه فیلم با یک ریتم کندی به جلو حرکت می کند و ممکن است برای بعضی ها این روند خسته کننده باشد با این حال آنچه مهم بود، بنا به صحبتهای انجام شده اگر بدون افکت و رال جلو برویم بهتر است. ما در 30درصد کار توسط مشروط های با آقای قنبری اصلاح و تدوین شد.
وی افزود: در فیلم مشاهده می کنیم که در اوج اینکه فیلم زندگی در حال از هم پاشیدن است دوباره یک اتفاق کوچکی مثل تولد و هدیه دادن در آتش نشانی رخ می دهد. اگر این احساس شود که در بعضی جاها ورود داده نشده است به دلیل این بوده است که ما را از خط که باید دور نکند
دوپارچگی در فیلم
هاشمی نقاد سینما درباره این فیلم از میان سایه های تصریح کرد: به عبارتی احساس می کنم که 5دقیقه اول داستانی درباره یک تصادف مطرح می شود و به فراموشی سپرده می شود و دوباره در دقیقه 65 دوباره به آن سحنه تصادف بر می گیردیم. زمانی معادل 55 دقیقه تماشاگر درگیر بچه و مادر و ... می شود که اینطور تا دقیقه نود روند گذشته ادامه دارد. البته در فیلم های دیگر هم اینگونه است یک داستان اصلی در کنار یک داستان فرعی قرار دارد به شرطی که هر دو در کنار هم حرکت کنند و فراموش کردن یک داستان و دوباره به یاد آوردن آن در 15 دقیقه پایان شاید از لحاظ ساختار درست نباشد.
کارگردان این فیلم در جواب به این نقد گفت: لطف الله لویی فلسفه بازیگر را عالی می داند و تمام تئوری های بازی را درست می داند و خیلی در تجزیه و تحلیل نقش ها و موقعیت ها استاد برزگی است که از تفکرات ایشان استفاده شده است. ما همه در خدمت یک متن هستیم اما دوپارچگی در داستان وجود دارد. در تمام زمان این وجود دارد مثلا الان که ما اینجا نشسته ایم خود هستی در آنات خودش آن به آن پاره پاره از هم افتاده است. آن چیزی که در سینما به کار می آید برهم گذاشتن موضوعات است. این فیلم دو پارچگی در رفتار همه است و همراه این فیلم با آهنگش حضور دارد. به آهنگ ساز فیلم هایم می گویم طوری آهنگ بسازد که من نتوانم با آن آواز بخوانم، این نشانده این موضوع است.»
 
فنبری در پاسخ سئوال یکی از حاضرین درباره این که عملکرد زمان و روند فیلم مشخص نیست که در طول هم است یا عرض بوده است؟ گفت: بخشی از این در طول قرار دارد و بخشی در عرض آن. از هم جدا نیست. این از خواص سینما است که برای همراه شدن فیلم و در نمایش تمام نقاط گاهی پنچ دوربین نسب شده است و به طورکلی سعی کرده ایم دقت نظر خاصی درباره این موضوع داشته باشیم. 
به این ترتیب چهل و چهارمین نشست نفد فیلم باشگاه فیلم ایران زمین با قدردانی حاضرین از نحوی فیلم سازی و محتوای تامل برانگیز به پایان رسید.
نظر شما