به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ خالق اثر «شما که غریبه نیستید» با حضور در برنامه دیدار با نویسنده در هشتمین فرهنگسرای کتاب درباره نویسنده شدن گفت: کسی نه با کلاس رفتن نویسنده میشود و نه با زیاد کتاب خواندن. بلکه هنر نویسندگی از نوشتن شروع میشود. وقتی بیشتر بنویسند بقیه کار دستتان میآید و خواندن و کلاس رفتن تنها یک یاری کننده است.
مرادی کرمانی که به گفته خود تا به حال تنها ۱۷ کتاب نوشته است، ادامه داد: واقعیت این است که من بین تمام نوشته هایم ۳-۴ سال فاصله میاندازم. از بین تمامی آثارم که همچون فرزندان من هستند، کتاب «شما که غریبه نیستید» عزیز دردانه من است. اما «قصههای مجید» به من چسبیده است و همه جا من را با این اثر میشناسند. به هر روی هر نویسنده و یا هنرمندی با یک اثر معروف میشود و با آن شناخته میشود که این دلیل نمیشود آن بهتر از بقیه کارهایش باشد. بلکه تنها آن اثر بیشتر دیده شده است.
وی در ادامه توضیح داد: من از رادیو کرمان کارم را شروع کردم و حالا ۵۵-۵۶ سال است که مینویسم.«قصه های مجید» در سال ۱۳۵۳ برای اولین بار در روزهای پنجشنبه با نام «خاطرات مجید» از رادیو پخش شد. بعد از آن تبدیل به فیلم شد و پس از آن بیشتر دیده شد. «قصههای مجید» کتاب خوبی است اما همه چیز من نیست.
خالق « ته خیار» درباره دلیل فاصله انداختن بین کارهایش گفت: من سالها پیش کارمند اداره بهداری بودم. آنجا درباره مادرانی که بچههای پشت سر هم میآوردند میگفتند که این کار هم برای مادر مضر است و هم اینکه بچهها هم ضعیف هستند و آن طور که باید تحویل جامعه نمیشوند. من هم برای اینکه کار ضعیفی بیرون ندهم بین آثارم چند سال فاصله میانداختم.
مرادی کرمانی درباره ساخت فیلمنامه از کارهایش بیان کرد: ساختن فیلم از یک کتاب هم چون ترجمه کتاب از زبانی به زبان دیگر است. وقتی یک داستان ترجمه میشود حال و هوای دیگری پیدا میکند و گوشت و پوست یک اثر جدا میشود و فقط مغز استخوانش باقی میماند. فیلم هم همینطور است. آنچه در ظرف ریخته میشود به ذوق و زبان گروه فیم بستگی دارد. نوشتن یک اثر ارتباط نزدیکی با مخاطب ندارد. بلکه نزدیک به نویسنده است اما فیلم به مخاطب نزدیک میشود.
وی در ادامه به علاقه خود به فیلم اشاره کرد و افزود: عشق من فیلم است و زیاد فیلم میبینم. علت اینکه کتابهایم حالت تصویری دارد، این است که دوست داشتم کارگردان شوم. به هر روی یک اثر ادبی ماندگاری مانند «بینوایان» ۲۰ اثر سینمایی با مدلهای مختلف از آن ساخته شده است. سینما چهارچوب و استخوان بندی اثر را حفظ میکند و پوست و گوشت خود را روی آن میکشد. کسانی هم که از کار من فیلم ساختند، ظرف خودشان را آوردند و محتوای کار من را داخلش ریختند.
خالق کتاب «آب انبار» به بزرگان ادب سالهای پیش همچون خیام و حافظ پرداخت و گفت: حافظ کسی است که تنها یک کتاب دارد و با آن جهان را فتح کرده است. کاش من هم کسی بودم که یک کتاب مینوشتم که خیلی خیلی خوب و ماندگار میشد و در حد یکی از آن شاهکارها بود. درست است که من در سال ۵۴ کتابی نوشتم که هنوز که هنوز است، حداقل سالی یک بار چاپ میشود اما کسی همچون حافظ ۷۰۰ سال است که کتابی نوشته که شاهکار است و ماندگار و برای هر نسلی هم حرفی برای گفتن دارد.
وی درادامه صحبت هایش به خاطره ای از دوران نویسندگی خود اشاره کرد که با فردی روبرو میشود که اصلا کتابهایش را دوست نداشته و با این حال نا امید نمیشود و در ادامه درباره اوضاع اقتصادی نویسندگان گفت: من اگر کتابی مینویسم آن کتاب مال من نیست و من از آن کتاب هزینه کمی دریافت میکنم. نویسنده در این مملکت جایگاه آنچنانی از نظر مالی ندارد. من بعد از سالهاست که معروف شدم و کتابهایم را می خرند. زمانی بود که کتابم را میبردم دم کتابفروشی ها تا بفروشم و پول بگیرم. ناشران حاضر نیستند کار کسانی را که نمیشناسند چاپ کنند. اما حالا بعد از سالها مرا میشناسند و به راحتی کارهایم را چاپ میکنند. از شما می خواهم که از غذا و لباس تان بزنید و کتاب بخرید. نویسندگان و شاعران چشمشان به دست شماست تا کتاب بخرید. کتاب هدیه ای ماندگار است که به فرهنگ کمک میکند.