در قرن هفتم و هشتم، شاعران برجستهای مانند سعدی و حافظ تغییر و تحولی در غزل فارسی ایجاد کردند که تا به امروز نیز بعد از گذشت قرنها، آثار این دو شاعر همچنان مبنای زیباییشناسی برای اهل تحقیق محسوب میشوند. سعدی با غزلهای عاشقانه و لحنی صمیمی و خواجه حافظ شیرازی، با غزلهای عارفانه که هر دو آنها در جایگاه خود منزلتی رفیع و مثالزدنی دارند.
حافظ و سعدی از سرآمدان سبک عراقی هستند، به عبارت دیگر غزل سبک عراقی با سعدی و حافظ به کمال رسیده و پس از آن از شاعرانی، چون خواجوی کرمانی، فخرالدین عراقی، مولوی، عطار نیشابوری و ... گذر کرده، در نهایت در قرن نهم به سرازیری افتاده و به عبدالرحمان جامی ختم شده است.
اما ویژگی سبکی در نامگذاری سبکها چیست؟ چرا گفته میشود سبک خراسانی، عراقی یا هندی و ...؟ در پاسخ به این سؤال باید به دورههای شعر فارسی برگردید و به بررسی عواملی بپردازید که مهمترین آنها اول زبان شعر است و دوم مکانی که شاعران از آنجا برخاستهاند و سوم قالبی است که ویژگی سبکی با آن شناخته میشود.
برای مثال، قالبی که سبک خراسانی با آن شکل گرفته قصیده است، اگرچه قالب مثنوی و رباعی نیز در دورۀ شعر خراسانی رواج داشته و بزرگترین اثر حماسی زبان فارسی است که شناسنامۀ ملی ایرانیان محسوب می شود و در قالب مثنوی و به قلم حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی در این دوره خلق شده است.
دربارۀ سبک عراقی هم همین عوامل مصداق دارند. شاعرانی که موجد سبک عراقی هستند، در ناحیۀ دیگری از ایران، یعنی عراق عجم با زبانی لطیف برخاستهاند. بهطور طبیعی قالب تعیین کنندۀ سبک در این دوره غزل است.
در بخشی از کتاب «قیمت عشق» میخوانیم:
ای دل اگر عاشقی، در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش
دلبر تو دائماً بر در دل حاضر است
روزن دل برگشا، حاضر و هشیار باش
دیدۀ جان روی او گرچه ببیند عیان
در طلب روی او روی به دیوار باش
ناحیت دل گرفت لشکر غوغای نفس
پس تو اگر عاشقی، عاقل و بیدار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساختۀ کار باش
در ره او هر چه هست با دل و جان وقف کن
تو به یکی زندهای، از همه بیزار باش
گر دل و جان تو را درد بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم «عطار» باش
گفتنی است کتاب «قیمت عشق» نوشته مرتضی نوربخش از سوی نشر سوره مهر راهی بازار کتاب شده است.