کد خبر: ۱۱۸۴۱۸

پاندمی کرونا و فرهنگ ریسک و مخاطره

دکتر حمید رزاقی

ظرف 50 سال اخیر به ویژه از آغاز قرن جدید  به این سو جوامع انسانی با رشد شتابان  و فزایندۀ وقوعِ حوادث و پدیده های غافلگیرکنندۀ محیطی مواجه شده اند. مخاطرات محیطیِ ناشناخته ای که به شکل فاجعه های روزافزون، به طور برگشت ناپذیر آشکار و هویدا گشته اند و دست و پنجه نرم کردن با آن ها به کانون اصلی مسائل بشری بدل گردیده اند(بِک، 1995: 14-12) و روند زندگی آدمی را به چالش کشانده اند و به جریان مسلط بر مَنِش و کُنِش حیات انسان در زمین درآمده اند. 

امروز طیف وسیعی از ریسک ها  و تهدیدهای محیطی هم ملموس و مشهودند و هم ناملموس و نا مشهود، به معنای دقیق تر هم واقعی و هم غیر واقعی اند. از یک سو بسیاری از خطرات واقعیت یافته اند، مانند دریاچه های آلوده و رو به نابودی، تخریب جنگل ها و گونه های تازه ای از بیماری ها و از سوی دیگر خطرات بالقوه ای که در کمین اند و اگر رخ دهند چنان تخریبی به با ر می آورند که برای مقابله با آن ها هیچ کاری نمی توان کرد (بِک، 1397: 71).
 
به بیان دیگر امروز ما از یک طرف با مخاطراتی روبرو هستیم که از وضعیت بالقوه به وضعیت بالفعل در آمده اند و آسیب و تلفات می رسانند، مانند گرمایش زمین و آتش سوزی جنگل ها و باران های سیل زا و ویران گر و از طرف دیگر با ریسک هایی مواجه هستیم که متعلق به آینده اند و هنوز متحقق نشده اند. به طوری که یا از آن آگاه هستیم (مانند احتمال نابودی گونه های جانوری و گیاهی در اثر استمرار گرمای زمین و افزایش برگشت ناپدیر حرارت اتمسفر به میزان 1/5درجه سانتیگراد تا سال های 2049 الی 2050 میلادی) و یا نسبت به آن ها هیچ آگاهی ای نداریم (بِک، 1388: 175)، مانند جهش های ژنتیک در باکتری ها و ویروس ها و احتمال بیماری های مسری در انسان ها که از وقوع و چگونگی آن بی خبریم. 

ریسک های ناشناخته و ناخواسته ای که احتمال به وقوع پیوستن شان و برآورد آسیب زدنشان از چنگ آگاهی، پیش بینی پذیری و کنترل می گریزند و تا زمان حادث شدنشان از فهم و ادراک مان دور می مانند (ریتزر، 1393: 739) خطراتی که ماحاصل توسعه صنعتی، رشد فزایندۀ عقل ابزاری، تولید و مصرف بی حد و حصر آدمی، سبک زندگی مصرفی، بهره برداری بی اندازه از طبیعت و دست کاری های ژنتیک در یکی دو قرن اخیر است. 

 مخاطراتی که جنبۀ جهانی- محلی به خود گرفته اند، جهانی که به شدت به هم بافته و در هم تنیده است. به گونه ای که تهدیدهای محیطی در چارچوب فرآیند جهانی شدن قرار گرفته و پیامدهای آن ها به جامعه و فضای مشخصی محدود نمی شوند. بنابر این مخاطرات امروزین مرز نمی شناسند و با گذر از مرزهای ملی تبدیل به موضوع ها و مسائل جهانی می شوند. از این روست که عصر حاضر را جهان «پُر ریسک» و «جامعه ریسک سرشت» نام نهاده اند (بِک، 1992، بریکول،1393: 7).

پس ریسک مفهوم و پدیده ای است که از یک سو واقعیت یافته و آسیب  رسانده است و از سوی دیگر پدیده ای است  که به احتمال خطر و قدرت آسیب رسانی در آینده سرو کار دارد و متعلق به خطرات پیش رو است که هنوز متحقق نشده است که ممکن است به آگاهی و ادراک ذهنی ما رسیده باشد یا نرسیده باشد(بِک، گیدنز، لش، 1994).

پاندمی کرونا یا همان جهانگیری کووید 19 یکی از مخاطرات و بلایای محیطی در قرن حاضر است که بشریت علی رغم گذشت بیش از 20 ماه از ظهورش همچنان  با آن دست به گریبان است و خود را به مثابه مصیبت قرن بر نوع انسان تحمیل می کند. این ویروس مهلک در عرض مدت نزدیک به دو سال توانسته است از مرزهای ملی گذر کرده و به اقصی نقاط جهان سرایت کند و جان میلیون نفر از ابناء بشر را بگیرد و موجب رنج و حرمان صدها میلیون انسان شود و هنوز با جهش های پی در پی جولان می دهد و خود را برای تلفات و خسارت بیشتر مجهز و سازگار می کند.

 جهش ژنتیک (جهشRNA ) در این  ویروس باستانی و تبدیل آن به ویروس کشندۀ کووید 19  محصول هرچه باشد- حاصل دست کاری ژنتیک در آزمایشگاه یا نتیجه  بازار فروش نوعی خفاش غارزی و مصرف آن و یا برآمده از تغییرات اقلیمی- بی گمان ظهور و شیوع مرگبارش مصنوع دخالت نابجای انسان در طبیعت است. 

کرونا ویروسی که یا ناشی از فن آوری ژنتیک و دست کاری در طبیعت و یا زیاده خواهی آدمی و بهره برداری لجام گسیخته از محیط زیست یا نتیجۀ عقل معطوف به موفقیت و یا حاصل خوشی و لذت جویی عنان گسیختۀ بشر است. مخاطره ای ناشناخته، ناخواسته و غیرمنتظره ای که تا پیش از وقوع و سرایتش از حیطۀ شناسایی خِرَد و ادراک علمی و تخصصی به دور مانده و ما به ازای محاسباتی نداشته و پیش بینی ناپدیر است و به دنبال ایجاد صدمات فاجعه بارش خود را در سطح جهانی- محلی آشکار کرده است.

در مواجهه با پاندمی کرونا، علومی چون پزشکی، ویروس شناسی، ایمنی شناسی و ژنتیک با رهیافت عقلانیت علمی در این مدت 20 ماه دست اندرکار شناخت و مهار آن بوده اند و دست آوردهای ایمنی و درمانی خود را در عرصه های تولید واکسن، دارو و تجهیزات مورد نیاز عرضه کرده اند و فن آوری ها، استراتژی ها و پروتکل های استاندارد را در حوزه های پیشگیری و درمان و در رویارویی با جهش های جدید ارائه کرده اند. این علوم تا حدود زیادی توانایی آن را  بدست آورده اند که ویژگی ها، ساختار، ساز و کار و عملکرد  این ویروس را بشناسند و برای مهار آن راه حل های کارآمدی را در اختیار پزشکان و پرستارانِ بیمارستان ها، درمانگاه ها و مراکز  بهداشتی قرار دهند و  به طور مؤثری در کاهش تلفات این بیماری به کار آیند. 

 در نگاه جامعه شناختی، این رویکرد محوریت مرکزی دارد که شناخت علمی و راهکارهای فنیِ نظام های تخصصی مانند نهادهای علمی در حوزۀ علوم زیست شناختی و پزشکی در مواجهه با این ویروس در اساس با جسم انسان و روابط متقابل کالبدآدمی با ویروس، واکسن ها، داروها و تجهیزات پزشکی سروکار دارند. در حالی که انسان ها در جامعه و با رویکردها و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی متشکل شده اند و از اعتقادات، نگرش ها، قضاوت ها و احساسات مختلف و هم چنین از تمایلات گسترده تر فرهنگی و اجتماعی برخوردارند. لذا ارزیابی های ذهنی و نحوه کنش و واکنش  مردم و شهروندان و گروه های اجتماعی و همینطور نهادهای اجتماعی در قبال این بیماری می تواند سهم و نقش قابل توجهی در افزایش یا کاهش بیماری و کم و کیف مقابله با آن  ایفاکند. 

 به بیان دیگر خِرَد علمی و فنی تنها یکی از وجوه مقابله با این بیماری را مهیا می کند. به وجهی که بهره مندی و به کار گیری علوم پزشکی و ژنتیک صرفاً شرایط لازم  را برای رویارویی با آن فراهم می آورد. از این جاست که از یک سو کم و کیف ادراک و رویکرد نهادها و سازمان های اجتماعی و از سوی دیگر کم و کیف ارزیابی های ذهنی شهروندان و نحوۀ مواجهه شان  با این بیماری اهمیت و ضرورت پیدا می کند بدین معنی که ضعف یا قوت در ادراک و عقلانیت اجتماعی و کنش فعال یا منفعل از سوی شهروندان و نهادهای اجتماعی  همسنگ با کم و کیف عقلانیت علمی  و تخصصی در مواجهه  با این بیماری مسری  اثرگذار و تعیین کننده است. 

از این رو  است که در این قرن پُر ریسک و خطر  برای مواجهه پاندمی هایی مانند کرونا  تنها نمی توان به عقلانیت علمی اکتفا کرد، عقلانیت علمی (ابزارها و دانش علمی) صرفاً شرط لازم جهت برخورد با کرونا است. برای ارتقای کارایی و اثربخشی عقلانیت علمی نیاز به توسعه و اعتلای عقلانیت وسیع تر و عمیق تری  است. عقلانیتی که با مناسبات فرهنگی و اجتماعی و تجربۀ زیستۀ انسان ها سر وکار دارد. عقلانیتی که به آن عقلانیت اجتماعی (خِرَد مردمی و تفاهمی) اطلاق می شود. عقلانیتی که  قادر است شرط کافی را برای تحقق عقلانیت علمی در رویارویی با پاندمی کرونا فراهم نماید. 

بدین معنی که برای مقابله با پاندمی فعلی (کرونا) و یا پاندمی های در پیش رو نیازمند عقلانیت و آگاهی اجتماعی در کنار عقلانیت و آگاهی  علمی هستیم. عقلانیت علمی و عقلانیت اجتماعی در برخورد با کرونا لازم و ملزوم یکدیگرند. به تعبیر اولریش بِک «عقلانیت علمی بدون عقلانیت اجتماعی تهی است. اما عقلانیت اجتماعی بدون عقلانیت علمی کور است (بِک، 1397: 65).  عقل علمی تنها  هنگامی کارآمدی خود را در کنترل و مهار این بیماری به طور مؤثر به منصه ظهور می رساند که جامعه در سطوح فردی، عمومی و نهادی مجهز و مسلح  به عقل و آگاهی اجتماعی باشد و جامعه  نیز هنگامی که از عقل اجتماعی برخوردار باشد، قادر است از دستاوردهای عقل علمی به درستی بهره مند شود و بر این بیماری فائق آید.

در عقل و آگاهی اجتماعی چه در سطح فردی، چه در سطح عمومی و همگانی و چه در سطح نهادی، کنشگرانی شکل می گیرند و حضور دارند که رو به سوی آینده دارند. جامعه فعال و مسئولی که مدام در تلاش است که آیندۀ  احتمالی وقوع و شیوع و بیماری های اپیدمیک و پاندمیک را با هوشیاری و خِرَدورزی، تصور و فهم کند، جامعه ای که در جهت پیش گیری یا درمان آن ها آینده نگری، آینده شناسی و چاره اندیشی می کند و می داند که دستکاری در طبیعت و دخالت بی جا بر هستی طبیعی می تواند چه عواقب ناگوار و  غیر قابل جبرانی  در پی داشته باشد. 

چنین جامعه ای از ادراک و خِرَد معطوف به ریسک سرشار است و این خِرَد در میان ذهنیت شهروندان و نهادهایش حضور و ظهور برجسته و معنا داری دارد. به طوری که گفتمان و فرهنگ ریسک و مخاطره در بین الاذهان و کنش های اجتماعی حاضر و فعال است. در جامعه برخوردار از فرهنگ مخاطره سوگیری جامعه بر گفتمان بازاندیشی، بازنگری آینده و کنش ارادی فعال در مقابل پاندمی استوار است و بازتاب می یابد و دوراندیشی مستمر و توانش و بازتوانش فعال به طور مدام بین اعضای جامعه با یکدیگر و با  نهادهای اجتماعی به بخش جدایی ناپذیر مناسبات و روح جمعی بدل می شود.

در فرهنگ و گفتمان معطوف به ریسک، ادراک بازاندیشانه نسبت به مخاطرات پاندمی پیش از وقوع و یا در هنگام شیوع آن برقرار می شود. بدین معنی که در تعامل شهروندان، شعور و آگاهی آینده نگرانه نسبت به شرایط خطر مقدم است. به طوری که تصور خطر محتمل در میان ذهنیت افراد و در  نهادهای اجتماعی متصور می شود و درجهت مقابله با آن اقدامات مؤثری پیش بینی می شود و اقدامات متصور، جلوتر از شرایطی که ظاهراً خطر زا نیست. بدین ترتیب در ذهن و اندیشه کنشگران و نهادهای اجتماعی احتمال خطر و اقدامات مقابله با آن حک می شود و نقش می بندد و تمهیدات لازم  پیش بینی و به تصمیم گیری جمعی گذاشته می شود و  به اجرا در می آید. از این روست که در جامعه واجد عقلانیت اجتماعی این شعور اجتماعی از آینده  است که نسبت به شرایط اجتماعی پیشی گرفته و برآن تقدم پیدا می کند( رزاقی، 1399: 55 به نقل از اولریش بِک).

در فرهنگ ریسک و سرشار از عقلانیت اجتماعی، شهروندی مصرفی جای خود را به شهروندی زیست محیطی می دهد و ساختارها و نهادهای اجتماعی  در جهت  تربیت انسان ریسک شناس و مجهز به مهارت ها و فنون  مقابله با خطر سمت و سو پیدا می کنند. نهادها و سازمان های اجتماعی ذیربط فرصت رشد و تعمیق خودها و هویت های زیست بوم گرا  و آینده نگر و مسئول را در میان اعضای شهروند از مدرسه تا دانشگاه و تا سطوح دیگر اجتماعی می دهند و آن ها را به رشد فزایندۀ عقلانیت و کنش جمعی معطوف به ریسک با روش های اقناعی و مجاب سازی ترغیب  و تشویق می کنند.

در این دنیای آکنده از ریسک، آموزش و یادگیری اجتماعی معطوف به مخاطره برای نهادینه کردن فرهنگ ریسک در ذهنیت و رفتار اعضای جامعه از اهمیت اساسی برخوردار است و نهادها و سازمان های اجتماعی مانند آموزش و پرورش، دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، سازمان های بهداشتی و درمانی و شبکه های رسانه ای و هم چنین سازمان های ذیربط در مدیریت شهری در رشد و گسترش آموزش های شناختی و مهارتی به شهروندان و اعضای جامعه ذخیل اند و خود را برای ارائه این آموزش ها سازمان دهی و تقویت می کنند.

در جامعه معطوف به فرهنگ ریسک، نهادها و سازمان های فوق به مدد و همکاری با سازمان های مردم نهادِ تخصصی، دست اندرکار گسترش و تعمیق آموزش های حضوری، غیر حضوری، تألیف متون درسی و همگانی (مکتوب و مجازی) به شهروندان و برحسب گروه های سنی و شغلی و دیگر مخاطبان جهت مقابله با ریسک های پاندمیک خواهند بود تا از این طریق بتوانند مردم را از دانش و مهارت های زیستن در وضعیت های خطرهای بالقوه و بالفعل بهره مند و توانمند سازند. در این راستا لازم است به منظور تحقق بخش آموزش حوزۀ عقلانیت اجتماعی (آموزش فرهنگ ریسک)، محورها و ابعاد آموزشی ذیل ارائه و پیشنهاد شود.

- آموزش دانشی و شناختیِ پاندمی: ارتقای ادراک و انتظار احتمال خطر، ارتقای حساسیت (نه ترس) از احتمال خطر، ارتقای ادراک شدت و وسعت آسیب رسانی خطر.

- آموزش ذهن فعال معطوف به پاندمی: ایجاد و تقویت اراده فعال معطوف به خطر، ایجاد و تقویت قابلیت کنترل پذیری خطر، ایجاد و تقویت ادراک اثربخشی اقدامات پیش گیرانه.

- فنون و تکنیک های خودکارآمدی (خودتوانایی) در مقابله با پاندمی: تکنیک های تواناسازی محافظت در مقابله با پاندمی (فنون اعتماد به نفس)، مهارت های  فردی و جمعی مقابله با پاندمی.

- آموزش ابهام زدایی از خطر پاندمی:  آموزش واقعی دیدن خطر، فنون دورنپنداشتن خطر به لحاظ زمانی و مکانی.

- آموزش عادت زدایی از خطر: آموزش مقابله با عادی انگاری از پاندمی (مقابله با هنجاری شدن خطر)، آموزش فنون عادی نشدن پیامدهای ناگوار خطر پاندمی.

- آموزش مسئولیت پذیری فردی و جمعی در برابر پاندمی: آموزش های مواجهه با انکار و کتمان، دلیل تراشی، کوچک پنداشتن خطر، جدی نگرفتن خطر، نادیده گرفتن خطر، بی تفاوتی عملی، شکاف نگرش و رفتار، تجاهل (خود را به گمراهی زدن)، تغافل (خود را به غفلت زدن) و در نهایت ترویج و گسترش ترجیح منافع آتی بر منافع آنی و ترجیح خیر جمعی بر  نفع فردی.

- تکنیک های مقابله با استیصال در برابر پاندمی: فنون مقابله با درماندگی، فرسایش،  افسردگی، استرس، دلمردگی و دلزدگی.  

بی تردید در این دنیای بلاخیز تنها با بسط و اعتلای عقلانیت در وجوه  عقلانیت اجتماعی و عقلانیت علمی و با نهادینه سازی مؤلفه های این دو عقلانیت مانند فرهنگ ریسک، گفتمان بازاندیشانه، یادگیری مشارکتی و آموزش های مستمر معطوف به مخاطره و هم چنین رهیافت توسعه زیست بوم محور قادر خواهیم شد از تأخر ادراکی و تأخر رفتاری در قبال پاندمی کرونا و دیگر پاندمی هایی که احتمالاً در این قرن پیش رو داریم، گذر کنیم و زهر بیماری های مسری را  فرو نشانیم و جهان زندگی را جان تازه بخشیم.

منابع:

- بِک، اولریش (1388)، جامعه در مخاطره جهانی، ترجمه محمدرضا مهدی زاده، چاپ اول ، تهران: کویر.

- بِک، اولریش (1397)، جامعه خطر به سوی مدرنیته ای نوین، ترجمه رضا فاضل و مهدی فرهمند نژاد، چاپ اول، تهران: نشر ثالث.

رزاقی، حمید (1399)، یک مطالعه کیفی در باب برداشت مطلعین از ادراک شهرنشینان از ریسک های محیطی شهر تهران، رساله دکتری جامعه شناسی، دانشگاه تهران.

- ریتزر، جورج (1393)، نظریه های جامعه شناسی، ترجمه هوشنگ نایبی، چاپ اول، تهران: نشر نی.

- بریکول،گلینیس. ام (1393)، روان شناسی ریسک، ترجمه پروانه فخیم قاسم زاده و مهتاب صالحی، چاپ اول، تهران: پژوهشکده بیمه.

- Beck, U.(1992) Rick Society, London: Sage

- Beck, U.(1995) Ecological Politics in the Ago of Risk. Cambridge: Polity press

- Beck, U., Giddens, A. and Lash, S. (1994) Reflexive  Modernization :Cambridge: Polity 

گزارش خطا
ارسال نظر
نظرات شما
فاخر
Iran (Islamic Republic of)
۲۳ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۸
عالی بود
پاسخ
آخرین اخبار

تمدید مهلت ارسال اثر به جایزه «ساعد باقری»‌؛ استقبال خوب شرکت‌کنندگان

فرهنگسرای منتظر با برنامه‌های متنوع فرهنگی میزبان نمازگزاران می‌شود

قاب‌هایی به رنگ مهر «مادرانه» در نگارخانه آبی

عکس؛ دومین شب مجالس تعزیه «شبیه نور» در خانه هنرمندان ایران

فیلم؛ نخستین شب مجالس تعزیه «شبیه نور» در خانه هنرمندان ایران

انتشار خاطرات یک فعال اصلاح‌طلب زن در «تا آن ستاره»

برگزاری آیین سنتی تعزیه‌خوانی در فرهنگسرای سلامت

معرفی اعضای شورای سیاستگذاری چهل‌ودومین جشنواره فیلم کوتاه

نمایش ۶۰ اثر از بزرگان خوشنویسی در نیاوران

صفحه اول روزنامه‌ها- چهارشنبه ۱۸ تیر ماه ۱۴۰۴

ترانه‌ای برای وطن در فرهنگسرای ارسباران

آموزش تکنیک‌های مطالعه در «با هم بخوانیم» کتابخانه داوودیه

خانه نمایش سازمان فرهنگی هنری می‌تواند به متولی هنر تعزیه در شهر تهران تبدیل شود

نمایش و نقد فیلم «تاندربولتز» در فرهنگسرای ارسباران

اکران مستندی درباره تاریخچه پیدایش تعزیه

«ای ایران بخوان» به میدان انقلاب رسید

کتابی که بعد از ۴۰ سال همچنان قابل رجوع است؛ سید جعفر شهیدی و تحقیق در تاریخ

کدام فیلم‌ها این هفته راهی اکران می‌شوند؟

آشنایی با ابزارهای متنوع هوش مصنوعی در فرهنگسرای فردوس

فراخوان مسابقه روایت‌نویسی «به نام وطن» منتشر شد

۶ شب تعزیه و مرثیه‌خوانی در باغ کتاب تهران

صفحه اول روزنامه‌ها- سه‌شنبه ۱۷ تیر ماه ۱۴۰۴

خوانش نمایشنامه «راز پروانه‌ها» در فرهنگسرای عطار نیشابوری

فرشته‌ها شبیه «فرشته‌»اند؛ آقازاده‌ها این دختر را خوب بشناسند

آغاز اکران آنلاین مستند برگزیده جشنواره فیلم فجر