به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، ششمین و آخرین شب از مراسم عزاداری اهالی فرهنگ، هنر و رسانه در شب شام غریبان در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
در ابتدای این برنامه محمدحسین رجبی دوانی به سخنرانی پرداخت و گفت: وقتی که تنها حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و اباالفضلالعباس علیهالسلام باقی مانده بودند، هر دو به سمت شریعه فرات حرکت کردند تا آبی برای طفلان بیاورند. اما یزیدیان مانع شدند. بر طبق روایات، امام حسین(ع) نزدیک شریعه رسید و آنان حریف او نشدند. وقتی دیدند که امام به آب رسیده است، به دروغ صدا زدند که ای حسین به خیمهگاهت رسیدیم و امام که مظهر غیرت بود برای اینکه زنان و کودکانش مورد هجوم قرار نگیرند، از رسیدن به آب دست برداشت و به خیمه برگشت. در این هنگام حضرت عباس حرکت کرد.
وی ادامه داد: ما همیشه حضرت عباس را با نام علمدار میشناسیم؛ علمدار به چه معناست؟ علمدار کسی است که فرماندهی سپاه را با در دست داشتن پرچم اصلی که نماد قدرت آن سپاه است، بر عهده دارد و حضرت عباس(ع) چنین مسئولیتی داشت. با همه شجاعتی که او از امام علی(ع) به ارث برده بود تا پایان کار با دشمنان نجنگید و فقط در قلب سپاه امام ایستاده بود و علم را به دست داشت. امام حسین(ع) میتوانست او را به میدان بفرستد و از قدرت بالای او برای نابودی دشمن استفاده کرده و کس دیگری این علم را به دست داشته باشد، اما امام احساس میکرد این زنان و کودکان زمانی اطمینان قلب پیدا میکنند که عباس(ع) علم را در دست داشته باشد. اگر کس دیگری در جای ایشان قرار میگرفت آنان به شدت دچار وحشت و ترس میشدند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام تاکید کرد: زمانی که فقط حضرت عباس برای امام حسین(ع) باقی مانده بود، به امام گفت که آیا اجازه میدهید به میدان بروم؟ امام هم فرمود اگر بتوانی جرعهای آب برای این اطفال تشنه بیاوری سزاوارتر است. در اینجا میتوان عظمت حضرت عباس را دید؛ او نگفت من مرد میدان جنگ هستم؛ به من میگویید برو آب بیاور؟ او اطاعت محض داشت و برای آب رفت. به آب هم رسید و آنان تن به تن حریف او نمیشدند. فلذا ناجوانمردانه از چند طرف به او حمله کردند، دست راست و دست چپ او را قطع کردند اما او همچنان ادامه میداد؛ برای اینکه حضرت را ناامید کنند، تیری به مشک او زدند. وقتی آبها ریخت او رویی برای حرکت به سمت خیمهها نداشت. آن نابهکاران حضرت را به زمین انداختند و تنها جایی که اباالفضل العباس امام را به عنوان برادر خطاب کرد، همینجا بود و جمله معروف «اخا، ادرک اخا» را به زبان آورد. امام حسین(ع) بلافاصله بر بالین او آمدند؛ حتی بر طبق روایات ایشان از اسب پیاده نشد بلکه از بالای اسب خودش را به زمین انداخت و جمله معروف «الان انکسر ظهری و غلت حیلتی» را به زبان آوردند.
رجبی دوانی با اشاره به شهیدی که پس از امام حسین(ع) به شهادت رسید، گفت: در چنین شرایطی امام حسین(ع) تنها مانده است و به سمت لشکر دشمنان حمله کرد. خبرنگار دشمن میگوید آن چنان به دشمن حمله کرد که جنگاوران ما همانند گروههای ملخ که پراکنده میشوند از مقابل او میگریختند و با ناجوانمردی و با پرتاب سنگ امام را از پای درآوردند. باید اشاره کنم شهیدی بعد از امام حسین علیهالسلام داریم که نامش سوید بن عمرو بن ابی مطاع خثعمی است. او در نبرد با دشمنان به شدت مجروح شده بود و بر زمین افتاده و بیهوش شده بود. دشمن احساس میکرد که او از بین رفته است اما بعد از شهادت امام حسین(ع) به هوش آمد و شنید که میگویند حسین کشته شد. با همان حال برخاست و با خنجری که پنهان کرده بود با دشمنان جنگید و آن نابهکاران او را بعد از امام حسین(ع) به شهادت رساندند. حضرت زینب(س) در عصر عاشورا به بالین برادرش حاضر شد. بنابر نقل تاریخ یا شمر سر امام را از بدن مطهر او جدا کرد یا به دستور او سنان بن انس این کار را انجام داد. سر را به خولی دادند که سریعا به سوی کوفه ببرند و به عبیدالله بشارت بدهند که حسین (ع) کشته شد. در چنین شرایطی حضرت زینب بالای پیکر قطعهقطعه شده امام حسین(ع) حاضر شد.
وی تاکید کرد: به دستور عمر بن سعد ۱۰ اسب با نعل تازه بر پیکر امام حسین(ع) تاختند به گونهای که تمام استخوانهای ایشان درهم شکست. وقتی در بعدازظهر یازدهم محرم امام سجاد(ع) با قدرت امامت از اسارت برای دفن پیکر مقدس میآید، هیچ جای سالمی بر پیکر امام نبود که بتوانند آن را بلند کنند. این گونه بود که حصیری آوردند و امام را با آن بلند کردند. در چنین شرایطی حال و هوای حضرت زینب(س) را در نظر بگیرید. به نظرم بعد از مادر عظیمالشان ایشان این بانو نظیر ندارد و در بیان و تعریف شخصیت ایشان واقعا درمانده میشویم. هر مصیبتی که امام حسین(ع) دید، حضرت زینب(س) هم دید و تحمل کرد. این بانو وقتی علی اکبر به شهادت رسید دید که امام بغض سنگینی کرده است و به همین دلیل آن چنان نوحه سرایی کرد که توجه امام را برگرداند. وقتی دو فرزند خودش به شهادت رسیدند، از خیمهگاه بیرون نیامد که مبادا امام حسین(ع) خجالت بکشد که بچههای او به شهادت رسیدهاند. در کنار اینها حضرت زینب(س) مصیبتهایی را دید که امام آنها را ندید و آن هم مصیبت بزرگ به اسارت رفتن خاندان رسولالله بود.
او در پایان با اشاره به واقعه سقیفه و خیانتی که به ولایت شد، گفت: حرفها و حرکتهای حضرت زینب(س) در کربلا برای ما بسیار درسآموز است. یکی از جملات معروف او خطاب به پیکر مقدس این است: «ای که پدر و مادرم به فدای کسی که روز دوشنبه مورد نهب و غارت قرار گرفت». این موضوع در حالی است که واقعه عاشورا در روز جمعه رخ داده بود، اما چرا حضرت زینب(س) به روز دوشنبه اشاره میکند؟ اشاره خانم زینب (س) به واقعه سقیفه است که پیامبر رحلت کرده بود و اصحاب خائن پیغمبر از اشتغال امیرالمومنین(ع) به عنوان وصی پیامبر جلوگیری کرده و حق الهی امیر مومنان را غصب کردند. این کار آنان ضربهای را به اسلام وارد کرد که نتیجهاش واقعه کربلاست. حضرت زینب(س) می خواهد به ما بفهماند که امام حسین(ع) روز عاشورا شهید نشد، بلکه در روز سقیفه که به ولایت خیانت شد و اسلام از مسیر اصلی خود خارج شد، به شهادت رسید.
در بخش دیگر این برنامه، نفیسه سادات موسوی شاعر آیینی کشور به شعرخوانی پرداخت. او شعر خود را چنین خواند:
پس از حسین، جهان بر سرش خراب شده/ برای حفظ حرم، زینب انتخاب شده
نشاند بوسه به حلق بریده، از آن رو/ به خون تشنهلبی، معجرش خضاب شده
کسی که داغ دو فرزند بر جگر دارد/ نشسته سنگ صبورِ دلِ رباب شده
چه رفته بر دل زینب، کسی نمیداند/ دمی که وارد مهمانی شراب شده
اگر چه خطبه خودش خوانده بود اما شهر/ پر از صدای رسای ابوتراب شده
هزار مرتبه تا روز آخِرَت، نفرین/ به شام و بزم می و کوفه خرابشده
به صبر عمه سادات، شیعه مدیون است/ که شرح کرب و بلا، مانده و کتاب شده
***
میخواست حق مادر خود را ادا کند/ سقا شود به رسم پدر اقتدا کند
میخواست از میان سپاه حرامیان/ راهی برای بردن این مشک وا کند
این مشک آب نیست، نه این مشک آبروست/ حتی بدون دست نباید رها کند
بعد از علی که دار و ندار حسین بود/ میخواست روح و جان خودش را فدا کند
دندان گرفت مشک و به سوی حرم شتافت/ دشمن مگر ز غیرت سقا حیا کند
بیدست اگرچه او نکشید از سکینه دست/ دیگر نشد رعایت فرق دوتا کند
قرآن نبود، دست تو را بوسه زد حسین/ یک دست کافی است که قدش دو تا کند
بعد از علی تمام امید حرم عموست/ چشمی نبیندش که شکسته....خدا کند
بیخود نبود فرق سرش را شکافتند/ کس را توان نبود سرش را جدا کند
پیچید بوی یاس و نشد ماه کربلا/ فکری برای نالهی "ادرک اخا" کند
بود آرزوش این که بگوید برادرم/ زهرا رسید حاجت او را روا کند
می گفت ضرب دست ابالفضل حیدریست/ امالبنین کجاست که گوشش صدا کند
سخنران بعدی این مراسم حجتالاسلام محسن گمار بود که عنوان کرد: یکی از دلایلی که عاشورا ایجاد شد، این بود که شیعیان نقش خود را به خوبی ادا نکردند و نتیجه آن غربت و بییاری امام شد. مطمئنا اگر شیعیان خوشنقشی میکردند حادثه کربلا رخ نمیداد. شاید اگر در آن روزی که به خانه امیرالمومنین(ع) جسارت شد، هر کدام از شیعیان با تعدادی از مریدان و دوستان خود به دشمنان او حمله میکردند آن اتفاق تلخ رخ نمیداد. بنابراین عِده و عُده در دین اسلام بسیار مهم است.
وی ادامه داد: علاوه بر این علم هم بسیار مهم است و وقتی علم نباشد افراد دچار غلط و انحراف میشوند. به عبارت دیگر دین یک سری قواعد و اصول را در اختیار ما قرار داده است که باعث میشود افراد مختلف رفتار اشتباه نداشته باشند. خداوند در قرآن از تقوا نام میبرد که به نظرم این لغت به خوبی تفسیر نشده است. تقوا یعنی حواسمان باشد که در جایی که خداوند نخواسته نباشیم و در جایی که خواسته حضور داشته باشیم. چرا که خداوند در ادامه آیات مربوط به تقوا فرموده است «من میدانم و شما نمیدانید».
او با اشاره به ویژگیهای اباعبداللهالحسین(ع) گفت: یکی از ویژگیهای مهم امام حسین(ع) که باید به آن اشاره کنیم صبر است و اگر صبر را در رفتارهای روزانه خود به کار ببندیم دنیا خیلی زیبا میشود. آدم صبور در گوش دادن به حرف دیگران عجله نمیکند، به دیگران فرصت میدهد که حرفشان را بزنند، فرصت تحلیل و ارزیابی درست را دارد و به همین دلیل اقدامش بهترین اقدام ممکن است. چنین کسی با این ویژگی هم مقبولیت دارد و هم مشروعیت. خداوند به مومنان سفارش میکند که صبور باشند و از همین منظر آنچه که باعث شد حضرت زینب(س) در تاریخ ماندگار شود صبر او بود. صبر بر تمام مشکلاتی که در کربلا به وجود آمد.
در بخش دیگر این مراسم، مهدی محمدی رییس فرهنگ سرای رسانه عنوان کرد: باید از همه کسانی که این چند شب به اینجا آمدند تشکر کنم و البته باید کسب حلالیت کنم که اگر سستی و کاهلی وجود داشت ما را ببخشند. به دلیل کرونا نتوانستیم پذیرایی کنیم. ما در روزهای منتهی به ماه محرم تصمیم گرفتیم این مراسم را برگزار کنیم؛ در ذهن من این گذشت که این محرم، محرمی است که حرکات ما با سالهای گذشته متفاوت است و باید اقدام ویژهای انجام بدهیم. علی رغم تمام تنگناها و سختیها تصمیم گرفتیم این برنامه را برگزار کنیم. مردم هم بسیار پرشور و پرشعور به مجلس ما آمدند و اینها هیچ چیز جز لطف اهل بیت علیهم السلام نیست.
در پایان این مراسم، مداح و ذاکر اهل بیت سید عبدالحمید رخصفت به ذکر مصیبت اهل بیت پرداخت.