اختصاصی/همسر شهید علیمحمدی نقل کرد
خاطره جالب از هدیه ای که شهید علیمحمدی برای شهید فخریزاده از مکه آورد
وقتی به تهران برگشتیم از ایشان خواستم راز این تسبیح های ویژه را بگوید. گفت برای محسن خریده ام. گفتم کدام محسن گفت محسن فخری زاده. گفتم حالا چرا ویژه؟. گفت: ایشان هیچ وقت نمی توانند به مکه بروند. جزو آرزوهایشان هست . اینها را گرفتم تا بداند من آنجا برایش نماز خواندم،دعا کردم و برایش طواف کردم. بداند که بیادش بودم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، منصوره کرمی همسر شهید مسعود علیمحمدی در جریان دیدار مسئولان فرهنگسرای رسانه از منزل شهید در چارچوب ویژه برنامه مهرآیین خاطره ای را از رابطه دو شهید بزرگوار علیمحمدی و فخری زاده نقل کرد که خاطره ای جالب و شنیدنی است.
همسر شهید علیمحمدی گفت: سال 87 (دقیقا یکسال پیش از شهادت ایشان) با شهید علیمحمدی به حج عمره مشرف شده بودیم. یادم می اید یک روز از من خواست برای خرید تسبیح به بازار برویم. آن روز خیلی تسبیح خریدند بعد به من گفتند که می خواهم دو تا تسبیح ویژه بخرم. گفتم: یعنی چه؟ مگر اینها تسیح ویژه نیستند اینها که همه خوب بودند.و گفتند: نه برای یک آدم خاص می خواهم. ایشان سه تسبیح عقیق خریدند. مسعود خیلی تسبیح باز بود. وقتی به تهران برگشتیم از ایشان خواستم راز این تسبیح های ویژه را بگوید. گفت برای محسن خریده ام. گفتم کدام محسن گفت محسن فخری زاده. گفتم حالا چرا ویژه؟. گفت: ایشان هیچ وقت نمی توانند به مکه بروند. جزو آرزوهایشان هست . اینها را گرفتم تا بداند من آنجا برایش نماز خواندم،دعا کردم و برایش طواف کردم. بداند که بیادش بودم.
همسر شهید علیمحمدی ادامه داد: یک روز که به دیدن خانم شهید فخری زاده رفته بودم ایشان تعریف می کرد که یک روز محسن آمد خانه به من تسبیحی نشان داد و گفت این را مسعود از خانه خدا اورده و اصرار کرده که سریع بازش کنم من هم باز کردم . همسر شهید فخری زاده می گفت که ایشان آن تسبیح را در سجاده نمازش گذاشت و هنوز هم هست.
خانم کرمی افزد: نکته ای که می خواهم عرض کنم این است که ویژگی همه این شهدا اعتقاد قلبی به خدا و راهی که در پیش گرفتند، بود. و این اعتقاد باعث شده بود که از هیچ چیزی نمی ترسیدند. به گفته فرزندان شهید فخری زاده از سال 77 ایشان می دانستند که پدرشان در خطر هستند ولی هرگز نترسیدند چون توکلشان به خدا بود و برای رضای خدا کار می کرد، هدفش هم رضای خدا و پیشرفت مردم کشورش بود. چیزی که دوست دارم به مردم عزیز بگویم این است که این شهدا همه شان دل داشتند، اهل سفر و تفریح بودند، معنی عشق و علاقه را خوب می فهمیدند اما بخاطر هدفشان و اعتقادشان از این علایق و حتی زن و بچه خودشان گذشتند تا میهمن و مردمشان سربلند باشند، این خونهایی که پای این انقلاب رفته برای این بوده که انقلاب سرپا بماند.
انتهای پیام/
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار
«اگر آوینی بود» جنگ ۱۲ روزه را چطور روایت میکرد؟
حذفشدگان از تهران- شیرین احمدنیا
تمدید اجرای دو نمایش «روز سیاه» و «برفک و تخت یخی» در پردیس تئاتر تهران
فراخوان بخش عکس و پوستر هفتمین جشنواره تئاتر «شهر» منتشر شد
آیین بزرگداشت شمسالدین رحمانی چهره ماندگار اندیشه مقاومت در باغ کتاب
سودای گنجیابی به خانهها رسید!
آغاز پخش سریال «دشستان» با وحید آقاپور و سیامک صفری
رونمایی از کتاب «جامعهشناسی خیابان زندگی» در فرهنگسرای اندیشه
سومین کارگاه مهارتافزایی خانواده در فرهنگسرای خانواده برگزار میشود
افتتاح نمایش «موزیکالیته» با استقبال بیش از ۵۰۰ تماشاگر در پردیس تئاتر تهران
محمدباقر اعلمی:نسل فعلی نوجوان کشور، ادامهدهنده راه شهید فهمیده است
آه از پاییز سرد؛ یادی از سلمان هراتی- الهام وزیری
اجرای «هفت» به محمدرضا مقدسیان رسید؛ چرا افخمی کنار رفت؟
پردیس سینمایی ملت خانه جشنواره فیلم شهر شد/ آغاز نهمین دوره از ۱۹ آبان
نمایش و نقد فیلم «مائودی» در فرهنگسرای ارسباران
فیلم؛ فعالیتهای مدیریت فرهنگی هنری مترو در برنامه «به افتخار نوجوونی»
ششمین نشست کانون محیط زیست «بیلو» در فرهنگسرای ارسباران
صفحه اول روزنامهها- شنبه ۱۰ آبان ماه ۱۴۰۴
تئاتر شاد و موزیکال «بچه گرگ استثنایی» در فرهنگسرای ابنسینا
جشن روایت نوجوانان در جنوب شهر؛ اختتامیه «صدرپلاس» با درخشش استعدادهای نوجوان سینما
فیلم؛ بازدید سرپرست سازمان فرهنگی هنری از ویژهبرنامه «به افتخار نوجوونی»
نخستین کارگاه «تربیت مربی سواد رسانهای ویژه کودکان» در فرهنگسرای رسانه
«باران اسیدی» و «کلکسیونر» در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میروند
برگزاری نشست «شب ذهن و آگاهی» در فرهنگسرای سرو
«ارثیه خاموش» در باغ کتاب تهران رونمایی شد