تازه‌های نشر بوتیمار
مادرد، انگشتانم را دود می‌کنم، عاشقانه‌هایی که بر بلندترین دامنه‌ها می‌دوند، گرگ‌ها و لاجورد، مانیفست اسب، اسب چه می‌داند از منطقی اسب بخار، معشوقه‌های خیالی، قیچی، سپیده دمی که بوی لیمو می‌دهد و صبح روز بعد کازابلانکا تازه‌ترین کتاب‌های نشر بوتیمارند.
به گزارش شهر، نشر بوتیمار که مدتی‌ست از پرکار‌ترین ناشران شعر در کشور به شمار می‌آید، اخیرا ۱۰ مجموعه شعر تازه از دور‌ه دوم مجموعه شعرهای خود را روانه بازار کرده است.
حسن آذری، محمد نعامی‌پوران، احمد قاسمی، رباب محب، مهرداد فلاح، گرگ‌ها و لاجرود، فراز مهدیان، سینا خان‌بابایی، محمود بهرامی و علی‌عبدالرضایی از جمله شاعرانی هستند که اخیرا کتاب‌هاشان توسط بوتیمار منتشر شده.
• انگشتانم را دود می‌کنم
سی‌امین شماره از دور دوم از مجموعه شعرهای بوتیمار، به انتشار شعرهای سینا خان‌بابایی اختصاص یافته. این مجموعه که «انگشتانم را دود می‌کنم» نام دارد، ۵۵ قطعه شعر کوتاه از این شاعر را در ۵۵ صفحه شامل می‌شود.
سقفم ابری‌است
زود‌تر پنجره را می‌بندم
تا رهگذر‌ها خیس نشوند.
قطره‌ها آغاز شدند
باید اسباب را بپوشانم
دیشب کلاغی در خوابم گفت
سیل می‌آید
• عاشقانه‌هایی که بر بلندترین دامنه‌ها می‌دوند
فراز مهدیان سروده‌های خود را در سی‌و ششمین شماره از مجموعه شعرمعاصر در نشر بوتیمار به انتشار رسانده است. «عاشقانه‌هایی که بر بلندترین دامنه‌ها می‌دوند» در صفحه منتشر و به بازار آمده است.
هنوز شب از فرق سرم سر می‌رود
دارم تا به تا راه می‌روم
می‌ان رویاهای معطلم
تمام نوشته‌هایم را تسخیر کرده‌ای
• گرگ‌ها و لاجورد
«گرگ‌ها و لاجورد» که بیست و ششمین شماره از شعر معاصر است، سروده‌های فروغ رخشا را دربر دارد. این مجموعه شعر در صفحه منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.
سفید سفید سفید
و حکایت گلدان گلمرغی
که نمی‌دانم از کجا پیدایش شد
تا تو پشت لاجوردش بخوابی
• مانیفست اسب
مهرداد فلاح، تازه‌ترین شعرهای خود را در مجموعه‌ای با نام «مانیفست اسب» در اختیار نشر بوتیمار قرار داده و این انتشارات، مجموعه‌ی ۷۹ صفحه‌ای فلاح را به عنوان سی‌وپنجمین مجموعه شعر معاصر خود به انتشار رسانده است. بخشی از سروده‌های این مجموعه، از ساختار نوشتاری خاصی برخوردارند که اشکال مختلفی را می‌سازند.هستم!
همین حوالی
هرجای این خیابان که بخواهی
کنار همین درختی که می‌توانم افتاده باشم پاش
به درد هیچ دندانی نمی‌خورم
خدمتم رسیده‌اند کرم‌ها حسابی
کجای نقشه عیب...؟
• اسب چه می‌داند از منطق اسب بخار
رباب محب تازه‌ترین سروده‌های خود را در قالب مجموعه شعری تحت عنوان «اسب چه می‌داند از منطق اسب بخار» به انتسار رسانده است. این مجموعه‌ی ۸۲ صفحه‌ای، بیست و نهمین کتاب از مجموعه شعر معاصر بوتیمار است.
دستی به ابر می‌زند
دستی به مه
به یک تکه سکوت هم
نمی‌رسد
این گاریِ تلق تلق
اسبِ ابلقِ مرده
• معشوقه‌های خیالی
سی‌وچهارمین کتاب از دور دوم مجموعه‌ی شعر معاصر در نشر بوتیمار، سروده‌های احمد قاسمی را تحت عنوان «معشوقه‌های خیالی» شامل می‌شود. این کتاب ۵۵ قطعه شعر دارد و در صفحه به انتشار رسیده است.
ما اما
با فیلم‌های تکراری کنار می‌آییم
و بعد از هر سانس
بوسه‌هایمان را
با بهمن کوچک
عوض می‌کنیم
• قیچی
«قیچی» نام مجموعه شعری‌ست از محمد نعامی‌پوران. این مجموعه شعر که سی و یکمین مجموعه شعرمعاصر بوتیمار است، ۷۲ صفحه دارد و ۵۲ شعر از این شاعر را در خود جای داده.
می‌توانست چراغ قرمز نباشد
خط قرمز نباشد
می‌توانست قرمز لعنتی نباشد
و فرانکو با پیانوی لورکا آواز بخواند
در روز سانتیاگو
• سپیده دمی که بوی لیمو می‌دهد
حسن آذری، ۷۰ قطعه از شعر‌هایش را در قالب یک مجموعه‌ی ۱۱۳ صفحه‌ای به انتشار رسانده. این کتاب که «سپیده دمی که بوی لیمو می‌دهد» نام دارد، سی و دومین کتاب از مجموعه‌ی شعر معاصر نشر بوتیمار است.
حرف زیاد داریم اما
ما همه کارگریم
از کوره اگر در برویم
آجر می‌شود نانمان
• صبح روز بعد کازابلانکا
«صبح روز بعد کازابلانکا» مجموعه شعری است از محمود بهرامی که در سری جدی آثار بوتیمار، جایگاه سی و سوم را به خود اختصاص داده. این کتاب ۱۴۲ صفحه دارد.
وقتی «بوگارت»
کلاه می‌کشد روی پیشانی
سیگار را خاموش می‌کند
زن می‌رود
و «کازابلانکا»
شهری می‌شود تاریک
• مادرد
«مادرد» عنوان مجموعه شعر علی‌عبدالرضایی است که بیست و هفتمین جایگاه از شعر معاصر بوتیمار را به خود اختصاص داده. به نظر می‌رسد انتشار این مجموعه شعر از عبدالرضایی که سال‌ها مجموعه‌ای از او منتشر نشده بود، برای علاقه‌مندان به شعر معاصر جالب توجه خواهد بود. «مادرد» که به در فاصله‌ی کمتر از یک ماه به چاپ دوم نیز رسیده است، ۹۵ صفحه از شعرهای این شاعر دور از وطن را شامل شده است.
چه‌قدر این سمت هستی که هستم آن سمتی‌ترم همه ایرانند
پدرد! مادرد! برادرد!
حال من از درد وخیم‌تر است
نوشتن از من عقیم‌تر است
و لندن که آب و هوای مش کرده‌ای دارد هنوز
خواهرانه منتظر است
مرگ روی بدنم دراز بکشد