به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نخستین برنامه با هم بخوانیم تابستان ۹۴، روز گذشته یکشنبه ۱۴ تیرماه با حضور جعفر توزنده جانی کارشناس و منتقد ادبی و جمعی از علاقهمندان به ادبیات برگزار شد.
در ابتدای نشست بخشی از این داستان توسط شرکتکنندگان خوانده شد و در ادامه توزنده جانی به معرفی نویسنده این اثر پرداخت و گفت: جمشید خانیان داستاننویس و نمایشنامهنویس در سال 1340 در آبادان به دنیا آمد، او نوشتن را به طور جدی از سال 1360 شروع کرد و در این دهه تنها داستان کوتاه ویژه بزرگسالان مینوشت؛ اما در حال حاضر بیشتر در حوزه کودک و نوجوان و نمایشنامهنویسی فعالیت دارد.
وی با بیان اینکه بیشتر نمایشنامههای جمیشد خانیان در صحنههای تئاتر تهران و شهرستانها روی صحنه رفته است، افزود: بعضی از این نمایشنامهها در جشنوارههای مختلف از جمله تئاتر فجر و دورههای جشنوارههای دفاع مقدس رتبههای برتر را کسب کرده است که از آن جمله میتوان به «بازی روی خط ممنوع»، «پر قیچی»، «حافظهای برای ناقه گوش شکافته»، «خداحافظ همفری بوگارت»، «سبور»، «ننه دلاور» و «یک نقش برای کاوه» اشاره کرد.
توزنده جانی با اشاره به بخشهایی از این داستان، گفت: داستان شروعی زیبا دارد مردی که به خانه برگشته است و زنی که به استقبالش می رود تا به او بگوید بازی - پیدا کردن بچه شان که خودش را مخفی کرده - شروع شده است. خواننده همراه با داستان جلو می رود و همچون مرد داستان دوست دارد بداند حجت کجاست اما در پایان حجتی در کار نیست و تصویر پایانی همچون شوکی به خواننده وارد می شود که او را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. فقدان بچه در خانه کاملا مشهود است و در پایان این فقدان به شکلی عالی و هنرمندانه به سرانجام خود می رسد.
این منتقد ادبی خاطرنشان کرد: در پایان است که خواننده متوجه می شود زن و مرد همچون همیشه دل به یک بازی دادند، آن دو کودکی بیش نیستند که فقدان فرزند خود را با یک بازی جبران کرده اند. صحنه پایانی چنان خواننده را تحت تاثیر قرار می دهد که اصل داستان برای همیشه در ذهنش ماندگار می ماند.
توزنده جانی گفت: در پایان ما به عنوان خواننده برایمان کاملا مشخص نیست که چه بر سر حجت آمده، آیا شهید شده است یا همچنان هست و دارد می جنگد اما کمبودش را به شدت احساس می کنیم و با خودمان می گوییم کاش بود و این زن و مرد به جای بازی با واقعیت وجودی حجت، روزگارشان را می گذراندند.
وی اظهار داشت: تکنیک و هنر نویسنده در استفاده درست از بازی مرد و زن داستان برای همراه کردن خواننده و همچنین نثر زیبای داستان از نکات اساسی و برجسته این داستان به شمار می رود که سبب جذابیت آن نیز شده است.
این نویسنده و منتقد ادبی تصریح کرد: نویسنده با وسواس تمام کلمات را انتخاب کرده و در جای مناسبش گذاشته است. به عنوان نمونه می توان به کلمه نبود در کل داستان اشاره کنیم که چطور به جا و مناسب آن را به کار برده است و تاکید بر نبود حجت به نوعی آدرس دادن برای پایان داستان است.
سلسله برنامه های با هم بخوانیم یکشنبه ها (یک هفته درمیان) به منظور مطالعه گروهی و معرفی کتاب با حضور جعفر توزنده جانی برگزار می شود.