در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد
از اقتصاد هنری تا پالت ایرانی
در جلسه دوم از نشست اقتصاد هنر (از پالت تا فروش؛ پیش نیازهای اقتصاد هنر) مباحث اقتصاد هنری، اقتصاد هنر در سالهای اخیر و پالت ایرانی تبیین شد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، در اولین نشست اقتصاد هنر که ۱۹ مردادماه برگزار شد، به بررسی معیوب بودن چرخه: هنرمند، منتقد، رسانه، گالری و بازار هنر، همچنین موازی کاری گالریها بدون مطالعه روشمند، اینکه گالری در ایران دالان موزه نیست و نادیده گرفتن و افول مفهوم «اقتصاد هنری» پرداخته شد.
اقتصاد هنری
احمد رضا دالوند گرافیست و منتقد هنری پس از مروری بر مباحث جلسه گذشته، «اقتصاد هنری» یا اقتصاد مبتنی بر پیشههای هنری را تبیین کرد و گفت: اقتصاد هنری در رشتههایی چون: نقاشی و مینیاتور، خط و تذهیب، صحافی و تجلید، فرش و قالی، سفال سازی و... متبلور میشود، حتی در برلین، ماستریخت، لندن، پاریس، رم و بسیاری از مراکز مهم جهان آثار متعددی از قالی و گلیم، سفال و سرامیک، شیشه و بلور و انواع دست ساختههای حیرت آور استادان ایرانی با احترام تکریم حفظ و نگهداری میشود.

وی با بیان اینکه منسوجات ایرانی، برند معتبر روزگار خود بوده است، افزود: از جمله رشتههایی که ایرانیان به آن میپرداخته و آثاری بدیع خلق کرده و تاثیری شگفت در آن سوی مرزهای ایران بر جای گذاشته بود، صنعت «صحافی و تجلید» بوده است. صنعت صحافی و تجلید ایرانی در عهد صفویه، نه تنها مورد تقلید صنعتگران ترکیه قرار میگرفته، بلکه در ایتالیا و در میان صنعتگران ونیزی مو به مو تقلید میشده است. جالب آنکه از طریق تاثیری که صنعت صحافی و تجلید ایرانی در ایتالیا بر جای میگذارد، بسیاری از نقوش شرقی و موضوعات اختصاصی ایرانی به طرحهای اروپایی راه پیدا کرد.
بررسی اقتصاد هنر در سالهای اخیر
«اقتصاد هنر در سالهای اخیر» مبحث دیگری بود که در این نشست بررسی شد. در این باره به ۵ محور توجه شد: فقدان گالریهای مناسب، ۲: فقدان رسانههای تخصصی، ۳: بازنگری اقتصاد هنری/ اقتصاد مبتنی بر پیشههای هنری، ۴: کسب و کار هنر یا اقتصاد هنر؟ (اینکه رقم حاصل از فروش آثار هنری و حراج تهران کمتر از یک هزارم مبلغ جهانی است، در حالی که ما یک صدم جمعیت جهان را داریم و قدرت فرهنگی ما نیز بسیار زیاد است.) و 5: پدیدههای پر فروش در حراج (Best Seller) (در این مبحث نام برخی از افرادی که بازار به آثار آنها روی خوش نشان داده، برده شد.)
اشکالات وارد بر حراج تهران
در ادامه این منتقد هنری با اشاره به حراج تهران که چند سالی از عمر آن میگذرد، اشاره کرد و درباره اشکالات وارد بر آن گفت: یکی اینکه تعداد آثار شرکت کننده در حراج تهران خیلی زیاد است و خریداران برای انتخاب کارها دچار مشکل میشدند، دیگر اینکه چون نمایشگاه حراج در سالن غیر تخصصی برپا میشود، نورپردازی کارها با مشکل مواجه بود و اینکه رکورد فروش بالای برخی آثار باعث میشود که برخی از هنرمندان این کارها را الگوی خود قرار دهند. با توجه به این روال، شاهد رخ دادن یک اتفاق ناخوشایند هستیم که با تأسف رخ داده است. مثلاً گالریهایی در تهران هستند که تحت شرایطی با یک هنرمند (اغلب جوان) همکاری سودآور میکنند که برای نمونه به طریقی در آن هنرمند در آثارش از عنصر کالیگرافی استفاده کند.

وی با اشاره به تاریخ برگزاری حراج تهران در دو نوبت خردادماه و آذرماه بیان کرد: حراج سالانه تهران که به طور ادواری در خردادماه برگزار میشود، دربرگیرنده آثار استادان کلاسیک و مدرن است و حراج دوم، حراج آذرماه در برگیرنده هنر مدرن و معاصر است و با محوریت هنر معاصر به طور ادواری برگزار میشود.
قیمت گذاری آثار در حراج
این نقاش و نویسنده به نحوه قیمت گذاری در حراج و تفاوت آن با قیمت گذاری در گالریها اشاره کرد و گفت: قیمت گذاری در حراج نباید سلیقهای باشد. این قیمتها در سطح داخلی و جهانی مورد استناد قرار میگیرد؛ کارشناسانی در حراج هستند که بهتر از هرکسی قیمت گذاریها را در داخل و خارج از کشور بررسی میکنند و هیچ کس مثل کارشناسان حراج نمیتواند قیمت گذاری داشته باشد، چون قیمتها رصد شده است. برای هنرمندانی که بار اول در حراج شرکت میکنند نیز به قیمتهای هنرمندان هم وزنشان استناد میشود.
وی افزود: در حراج سعی بر آن است که قیمت گذاری محتاطانه انجام شود و قیمتها به طور هیجانی بالا نرود. درباره برخی از آثار که قیمت، ناگهانی بالا میرود، باید گفت که این آثار برای خریداران مهم هستند و مدیریت حراج تقریباً نمیتواند مانع شود. قیمت آثار هنری کسانی که در قید حیات نیستند یا دیگر قادر به خلق اثر نیستند، در رویدادی مثل حراج یک دفعه بالا میرود.
طراح برگزیده کتاب سال گرافیک اروپا گفت: داشتن چشم اندازی بلند مدت حداقل ۲۰ ساله در اقتصاد هنر، برای سودآوری همراه با ضریب اطمینان است. چرا که نمیتوان فروش میلیونی در یک سال را با فروش نازل در سال بعد قیاس کرد، بلکه میانگین درآمد هر دوره پنج ساله ملاک سود و ضرر در مارکت جهانی است و به خاطر ویژگیهای منحصر به فرد آثار هنری چه در زمینه تولید و چه در عرصه خرید، یک دوره ۲۰ ساله مبنای سود دهی در اقتصاد و حراجیهای هنری قرار میگیرد.
پالت ایرانی
«پالت ایرانی» مبحث پایانی این نشست بود. دالوند در این باره گفت: در میان همه رنگهای دنیا چند رنگ وجود دارد که با پسوند ایرانی شناخته میشود و هرگاه کسی بخواهد نام آنها را بنویسد یا بگوید، نام ایران را نیز به همراه خواهد آورد. این رنگها شامل: آبی ایرانی، قرمز ایرانی، صورتی ایرانی و سبز ایرانی میشود. آبی آسمانی از ترکیب رنگ خاکی و آسمانی حاصل میآید. متأسفانه این رنگ را از تمام منابع خارجی حذف کردهاند. هنرمندان ایرانی هم پالت ایرانی را حذف کردهاند. حتی در کشیدن مناظر هم سعی میکنند آنچه را که در منابع غربی دیدهاند، عیناً پیاده کنند نه اقلیم واقعی ایرانی.
جلسه بعدی اقتصاد هنر با حضور احمدرضا دالوند روز یکشنبه ۷ شهریورماه ساعت ۱۶ در فرهنگسرای اندیشه برگزار میشود.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار