محمدمنصور فلامکي در گفتوگو با خبرنگار شهر درباره مدرنيته در معماري گفت: مدرنيته هر اقدامي است که در آن تمام قواعد کاربردي و رفتارهاي اجتماعي و حرمتگذاريهاي محيطي و انساني آرام آرام تغيير کند. وقتي اين تغيير سنجيده و مطلوب باشد، مورد پسند همگان قرار ميگيرد.
وي ادامه داد: اگر بخواهيم خيلي زودتر و قبل از مدرنيته معماري مساجد را بررسي کنيم، از دوران زنديه تا قاجار ميبينيم که مساجد تفاوت اساسي با هم ندارند و در آنها مدرنيته ديده نميشود؛ ولي در دوران بعدي، از پهلوي به بعد و در دوران اسلامي جديد؛ بهويژه ربع قرن اخير در مساجدي که خودمان ميسازيم، ميبينيم که عناصري وارد مسجد ميشوند که بهصورت سنتي درون آن نبودهاند؛ بلکه در کنار مساجد يا در پيشخان آن قرار داشتند.
اين متخصص معماري افزود: اين عناصر در کنار مساجد به ارائه و فروش مجلد قرآن، کتابهاي دعا يا جزوات مذهبي اختصاص داشتند. در برخي از اين غرفهها نيز کساني دعاهايي را بسيار ريز مينوشتند و درون جعبههاي نقرهاي کوچک ميفروختند؛ ولي مغازهها و دکانها جزء مسجد نبودند و حريم مساجد آنقدر محترم بود که کسي جرئت نميکرد درون آن کسب و کاري راه بيندازد.
وي همچنين با اشاره به تغييرات معماري مساجد در دوران صفويه، اظهار داشت: حتي با عبور از دوران ارزشمند صفويه، که مساجد نه بهوسيله عالمان و بزرگان شهر، که از طرف حکام ساخته ميشود؛ دگرگوني خاصي در ساختار ديده نميشود. مهمترين اين دسته از مساجد، مسجد شاه در اصفهان است که حتي در آن دوران بهنوعي معارض مسجد جامع اصفهان است؛ ولي باز هم دگرگوني خاصي در ساختار و عناصر آن ديده نميشود، بلکه تنها ابعاد آن بزرگتر شده و همان عناصر به شکل وسيعتر و مجللتر ساخته ميشوند. براي مثال فضاها گستردهتر ميشوند و بر تمايز بين زنان و مردان بيش از پيش تاکيد ميشود و اين فاصله به شکل ديگري بروز مييابد.
فلامکي افزود: اما در اينجا نيز مدرنيته نداريم؛ بلکه يک دگرگوني تدريجي است که از اواخر قرن هشتم آغاز ميشود و در قرن دهم هجري به دست صفويان نوسازي ميشود. اما ابعاد بزرگتر مساجد يا اضافهکردن دو گلدسته بهجاي يک منار، عناصري نيستند که بخواهيم آن را ورود به عهد جديد بناميم.
وي در ادامه اظهار داشت: تا اينکه ميرسيم به جايي که مسجدسازي در ايران و ديگر کشورهاي دنيا متحول ميشود و مسجدهاي نويي ساخته ميشوند که بحثانگيزند. براي مثال در مراکش در نزديکي فاس، پس از اينکه از پستيها و بلنديهايي رد ميشويد، در بهترين جايي که منظر ميتواند يک ساختمان مذهبي را نشان دهد، يک مسجد ساخته شده است و گلدسته يگانه آن، جلب توجه ميکند.
اين مولف کتابهاي تخصصي معماري گفت: اين بنا، مسجد را بهعنوان يک فضاي نمادين و نه صرفا محلي براي عبادت مطرح ميکند. اينجا، اندام دروني مسجد، شکل بيروني آن را تعيين ميکند. درواقع اندام دروني بهويژه در ارتفاع دومرتبه اندازهگيري ميشود تا بتوانند مسجد را در آن منظر، بهتر جلوه دهند.
وي تاکيد کرد: اينجاست که تبديل مسجد از يک مکان عبادت جمعي به عنوان يک نشانه شهري و منطقهاي مطرح ميشود. اين اتفاق در شهرهاي ما نيز رخ ميدهد، اما بهگونهاي ديگر. مساجد بين راهي در ايران پرشمارند. اين مساجد، به درد عبادت هم ميخورند؛ ولي بيشترين کاربردشان توقف به هر قصدي از جمله عبادت است.
فلامکي اظهار داشت: در اينجا يک دگرگوني در شکل ايجاد ميشود و مسجد از يک عنصر مورد نياز مومنان، تبديل به يک نشانه شهري ميشود. علاوه بر آن، اين مساجد همگي جلوهگر حجم بيروني خودشان هستند و به بخش دروني چندان نميپردازند؛ زيرا اين حجم بيروني است که بايد از دور ديده شود و جلب توجه کند.
اين معمار خاطرنشان کرد: ولي ما به اين هم مدرنيته نميگوييم؛ بلکه اين يک نوسازي روزمره يا تجديدنظر در کاربريهاست که جلوه شکلي هم يافته است. اما اگر ما تمام عناصر يک مسجد را تجزيه و تحليل کنيم و آن را با نيازهاي روز تطبيق دهيم، بهنحوي که آنچه پس از اين تجزيه و تحليل ميسازيم مسجد بهتري باشد، ميتوان به آن مدرنيته در معماري مسجد گفت.
وي با اشاره به اينکه اين مساجد با معماري مدرن نيز جلوهگري مي کنند ولي آنچه درون آنها جريان دارد، عبادت است، گفت: به نظر ميآيد بسياري از مساجد امروز، به لحاظ شکل و رنگآميزي و هيبت بنا، نوعي زورگويي به محيط را در بطن خود دارند. در دوران صفويه، مساجد هماهنگ با بناهاي ديگر ساخته ميشود؛ ولي امروز به مساجد ارتفاع ميدهيم تا جلوهگر شوند. در بازسازي بم، کنار يکي از خيابانها که آرام آرام ساختمانهايي در آن بنا ميشود، يک مسجد ميبينيم که هيچ تناسبي با ديگر بناهاي بم ندارد و فقط رفيع است، البته با يک رنگآميزي خاص که در پس آن خواستهاي نمادين وجود دارد؛ ولي اين نيز مدرنيته نيست.
اين مولف و ناشر کتابهاي تخصصي معماري و شهرسازي ادامه داد: ما از بنايي تحت عنوان يک معماري ياد ميکنيم که تمام عناصر منطقي و شکلدهنده آن متکي بر فرهنگ و سليقه باشد و آن را بهگونهاي شکل ميدهيم که فرهنگمان را متجلي کند.
وي خاطر نشان کرد: مساجد حتي در دوران قاجار هم به شکلي ساخته ميشد که از يک سنت روزمره تبعيت ميکرد. حال اگر کسي اين سنتها را تجزيه و تحليل کند و رسم تازهاي را بگذارد، يا تاثيري از شهرهاي ديگر اسلامي بگيرد و براي مثال در مساجد مناطق کويري شکل تازهاي بهوجود آورد که مفهوم قديمي را دارد، گذشته را غني ميکند و ترفيع ميدهد و با نظريات روز هماهنگ است، ديگر مستقيما با پديده مدرنيته روبروييم. يعني تمام نيازهاي روز در آن سنجيده شده و بر اساس سنتها ولي متکي به روز و به زمان آينده است.
فلامکي توضيح داد: اين يک نياز شناختهشده و ارزيابيشده متعلق به ديروز است و ما آن را با يک مفهوم امروزي که با آن منافاتي هم ندارد، تلفيق ميکنيم. اين بهروز کردن، در ذات هر آفرينندهاي وجود دارد. هر کس به تبعيت از خداوندي خدا به آفرينش چيزي مبادرت ميکند، کاري ميکند که ميتوان مدرنيته را در معنا براي آن به کار برد.
وي افزود: انطباق هر چيز که نو است، با مفاهيم گذشته و بيان تازه آن بهنحوي که که جذابيت بيشتري هم داشته باشد، متقارن مدرنيته است. حال اين مدرنيته ميتواند در معماري و در هر بنايي متجلي مشود و چندان مقوله عجيب و غريبي نيست. مدرنيته هر اثر، به حيثيت و کارکرد آن مرتبط است.
اين معمار ادامه داد: اما متاسفانه مدتي است هر مسجدي که ميخواهد بنا شود، هيئت امناي آن پيش از هر چيز تعداد مغازههايي را که ميتوان در اطراف آن ساخت، بررسي ميکنند. قطعا اين به معناي مدرنيته نيست و کساني بايد بهآن رسيدگي کنند که متولي اينگونه امورند.
وي تاکيد کرد: مسجد جايي است که بايد مردم در آن احساس جذابيت کنند تا وارد آن شوند. ترکيب بهزور چيزهايي که نه در سنت ما وجود داشتهاند و نه ميتوانيم مفاهيم تازه را در آن بگنجانيم، مدرنيته نيست. اگر روزي مسجد مورد بيمهري جوانان قرار گرفت آيا بايد در آن شيريني توزيع کنيم يا کنسرت موسيقي برگزار کنيم؟ يا اينکه مردم را وادار کنيم خريد خانهشان را از مغازههايي که اطراف مسجد است انجام دهند؟
مدير موسسه فرهنگي و انتشاراتي فضا گفت: اين مدرنيته نيست؛ بلکه ترکيب دو کاربري روزمره شهري است که يکي به هواي ديگري رشد ميکند، ولي نميتوان به آن مدرنيته گفت. متاسفانه ارزيابي جدي و متکي بر تجزيه و تحليل علمي روي پيکره اين مساجد و تشخص محلهايشان صورت نميگيرد.
اين مدرس دانشگاه با اشاره به ابعاد مساجد امروز، اظهار داشت: در گذشته، هر کسي که وسعش ميرسيد يک مسجد براي مردم درست کند، آنقدر فروتن بود که براي ساخت آن ابتدا مطالعه ميکرد و سعي ميکرد ابعاد آن مسجد را طوري در نظر بگيرد که جلبکننده مردم به مهرباني باشد، سبب آرامش نمازگزاران شود و نمازگزاران را در آغوش بگيرد، نه اينکه جلوهگري کند؛ ولي امروز بسياري از مساجد تهران، نه از مدرنيته خبر ميدهند و نه از محله زاده شدهاند و حتي نميتوان بر آنها عنوان يک ساختمان برخواسته از فرهنگ محلهاي را داد.
فلامکي افزود: در واقع آنچه در معماري اغلب مساجد امروزي بهويژه در ايران ميبينيم، مدرنيته نيست؛ زيرا مدرنيته يعني تجزيه و تحليل عناصر يک معماري و تغيير در آنها به تناسب نيازهاي روز. ولي آنچه در معماري به اصطلاح مدرن مساجد امروز ميبينيم، کاملا با اين تعريف متفاوت است.
در همين زمينه بخوانيد: