جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۴۶
کد خبر: ۱۰۰۶۰۸
|
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۲
در نشست مثنوی‌خوانی در فرهنگ‌سرای گلستان مطرح شد

انسان با دعا می‌تواند بدون هیچ واسطه‌ای با خداوند ارتباط برقرار کند

سپیده موسوی در نشست مثنوی‌خوانی در فرهنگ‌سرای گلستان گفت: انسان با دعا می‌تواند بدون هیچ واسطه‌ای با خداوند ارتباط برقرار کند.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نشست مثنوی‌خوانی «بشنو از نی» با حضور علاقه‌مندان به مولانا در فرهنگ‌سرای گلستان برگزار شد و سپیده موسوی کارشناس این نشست، ضمن خواندن اشعار مثنوی مولانا، به شرح و تفسیر آن پرداخت. 

موسوی در ابتدای صحبت‌های خود گفت: در جلسه گذشته راجع به دعا کردن صحبت کردیم و گفتیم که دعا کردن گونه‌ای از ارتباط بین انسان و خداوند است. هم‌چنین بیان کردیم که ما در دو حالت می‌توانیم با خداوند ارتباط برقرار کنیم؛ اولین نوع ارتباط این است که خود خداوند گفتار و ارتباط را آغاز می‌کند. به این نوع از ارتباط، وحی می‌گوییم. در وحی، خداوند تصمیم می‌گیرد که با انتخاب بنده‌های خاص خود، با آنان حرف بزند. دومین نوع ارتباط نیز این‌گونه است که من و شما به این نتیجه می‌رسیم که باید ارتباطی زبانی با پروردگار داشته باشیم. اسم این رابطه دعا کردن است. انسان به واسطه دعا می‌تواند بدون هیچ واسطه‌ای با خداوند ارتباط برقرار کند و با او حرف بزند. البته عارفان اعتقاد دارند علی‌رغم اینکه انسان این رابطه را آغاز کرده، اما این خداوند بوده است که به او عنایت کرده و به انسان اجازه داده با او صحبت کند. بنابراین درست است که انسان آغازکننده این رابطه با پروردگار است، اما در اصل، عنایت الهی شامل حال انسان شده است که باعث شده او لب به دعا کردن باز کند. 

وی ادامه داد: در قرآن، خداوند بارها به این موضوع اشاره کرده است که چرا انسان را خلق کرده است. یکی از دلایلی که خداوند برای خلق کردن انسان بیان می‌کند، موضوع عبادت کردن است. او می‌گوید جن و انس را خلق نکردیم مگر برای عبادت‌کردن. در حقیقت، عبادت کردن موضوعی عام‌تر از دعا کردن بوده و بخشی از عبادت، دعاست. پیامبر می‌گوید مغز هر عبادت، دعا کردن است. منظور ایشان این است که عصاره عبادت، دعا کردن است. دعا کردن از اهمیت زیادی برخوردار است و به همین دلیل باید آداب صحیح دعا کردن را بدانیم. دعا کردن شرایط خاصی دارد و باید اقداماتی صورت بگیرد که شرایط دعا کردن فراهم شود. یکی از آن شرایط، اضطرار است. بدین معنی که ناگزیر شده و در شرایطی قرار بگیریم که احساس کنیم هیچ کس دیگری نمی‌تواند به ما کمک کند و تنها کسی که می‌تواند ما را یاری کند، خداوند است. زمانی که انسان دچار شرایط بحرانی و اضطراری می‌شود، بیشترین آمادگی را برای دعا کردن و راز و نیاز با خداوند دارد. اتفاقاً در این اوقات، خداوند بیشترین توجه را به بنده خود دارد و او را به سمت خود می‌کشد. در آن لحظه انسان احساس می‌کند هیچ کاری از دستش بر نمی‌آید و هیچ چیز نیست. بنابراین کوچک دیدن خود باعث می‌شود زمینه اخلاص در من فراهم شود. البته این به این معنا نیست که خداوند خار شدن ما را دوست دارد، بلکه او دوست دارد ما از همه دغدغه‌ها و غرورها رها شویم. در آن زمان است که انسان پاک شده و شایسته ارتباط برقرار کردن با خداوند می‌شود. 

کارشناس برنامه اظهار کرد: وقتی انسان در شرایط تنگنا قرار می‌گیرد، نوعی آگاهی در او شکل می‌گیرد که باعث می‌شود وجود او پاک شده و این خلوص به برآورده شدن دعای او کمک می‌کند. در حقیقت، وقتی انسان به مرحله‌ای می‌رسد که احساس می‌کند جز خداوند کس دیگری را ندارد، به خلوصی می‌رسد که ایجابی و مثبت است. البته در مقابل، خلوص بد نیز داریم که در آن مسئله تکیه به خداوند بسیار کمرنگ است. مولانا در مثنوی داستانی دارد که به همین مسئله اشاره می‌کند و بیان می‌کند که اضطرار تا چه اندازه می‌تواند به انسان خلوص وارد کند. مولانا با بیان این حکایت اشاره می‌کند که در مواقعی، انسان به دلیل نداشتن خلوص در دعا کردن، نوعی طلبکارانه با خداوند برخورد می‌کند. رفتاری که اصلاً درشان خداوند نیست. 

موسوی در پایان گفت: ماجرای این داستان از این قرار است که فردی در حال وارد شدن به مسجد، جمعیت زیادی را دید که از آن خارج می‌شدند. از یک نفر پرسید که چه اتفاقی افتاده است و او نیز در پاسخ گفت: هم‌اکنون پیامبر، نماز جماعتی را برگزار کرد و اکنون نیز تمام شده است. آن مرد، وقتی این موضوع را شنید، آه حسرت کشید و با خود گفت ای کاش زودتر می‌آمدم و این شایستگی را پیدا می‌کردم که بتوانم پشت سر پیامبر نماز بخوانم. این آه او از دلش برخاسته بود و سوز زیادی داشت. در این هنگام، شخص دیگری به او گفت که حاضرم این آه تو را با ثواب نمازی که پشت پیامبر خواندم عوض کنم. آن مرد این معامله را قبول کرد و آه را داد و نماز را گرفت. او وقتی که به خانه رفت و خوابید، در عالم خواب دید که یک سروش غیبی پیش او آمده است و به او گفت که این آه تو آن قدر سوزناک بود که به واسطه آن، خداوند نماز تمام کسانی که در پشت پیامبر خواندند را قبول کرد. 

نظر شما