کد خبر: ۱۴۸۶۰۸

نقدی بر داستان کوتاه «سه تار» نوشته‌ی جلال آل احمد

تقابل انسان با بی‌مهری جامعه و ناکامی در تحقق خویشتنِ اصیل

سی‌ودومین نشست «عصرانه با کتاب» به همت کانون نقد ادبی فردوس، با خوانش و بررسی داستان کوتاه «سه تار» نوشته‌ی جلال آل احمد در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.

«تقابل انسان با بی‌مهری جامعه و ناکامی در تحقق خویشتنِ اصیل»به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، برنامه عصرانه با کتاب در سی‌ودومین نشست کانون نقد ادبی فردوس، از ساعت ۱۶.۳۰ روز چهارشنبه، ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، به تحلیل و بررسی داستان کوتاه «سه تار» اثر جلال آل احمد اختصاص یافت.

در نشست عصرانه با کتاب که به همت کانون نقد ادبی و با مشارکت کتابخانه فردوس با هدف ارتقای سطح خوانش و درک عمیق‌تر مفاهیم داستانی برگزار می‌شود، ضمن خواندن داستان کوتاه «سه تار» نوشته‌ی جلال آل احمد، در خصوص سبک ادبی و مفاهیم داستانی آن با حضور کارشناس و منتقد ادبی، بهبد بهلولی، بحث و تبادل نظر شد.

از نظر بهبد بهلولی، منتقد و کارشناس ادبی، داستان سه‌تار بیش از آنکه روایت یک اتفاق ساده در قهوه‌خانه باشد، بیانگر تقابل انسان با بی‌مهری جامعه و ناکامی در تحقق خویشتنِ اصیل است. نوازنده سه‌تار در این متن به مثابه «سوژه‌ی رانده‌شده» حضور می‌یابد؛ او نه در نظام اجتماعی پذیرفته می‌شود و نه در زیست فردی امکان بروز می‌یابد. این شخصیت، همچون پژواکی از تنهایی هدایت‌وار، در برابر جمع خاموش می‌ماند و تنها با سازش امکان گفت‌و‌گو می‌یابد، اما همان ساز نیز در نهایت از او سلب می‌شود.

آل احمد در این داستان، با زبانی که هنوز در بندِ سایه‌ی هدایت است، تصویری از بحران وجودی هنرمند در جامعه‌ای بی‌اعتنا را ترسیم می‌کند. سه‌تار، نه صرفاً ابزار موسیقی، بلکه نمادِ تمنای برآورده‌نشده برای یافتن صدا و جایگاه در میان جمع است؛ تمنایی که در پایان با خاموشی و مرگ به بن‌بست می‌رسد.

ساختار داستان، کوتاه و تک‌خطی است؛ اما همین ایجاز، شدت بی‌معنایی را تشدید می‌کند. خواننده در آینه‌ی راوی، با هنرمندی مواجه می‌شود که تلاش او برای معنا بخشیدن به هستی، در حصار اجتماعی بی‌تفاوت، بی‌ثمر می‌ماند. به همین دلیل، سه‌تار را می‌توان تمثیلی از موقعیت اگزیستانسیال انسان در جامعه بحران‌زده دانست: فردی که می‌خواهد «بودنِ اصیل» را تجربه کند، اما سازش در هیاهوی جمع شنیده نمی‌شود.

از این منظر، ضعف‌های روایی (نظیر شخصیت‌پردازی سطحی یا پیرنگ ساده) بخشی از ساختار کلی متن‌اند؛ چراکه داستان قصد ندارد یک درام پرکشش بسازد، بلکه می‌خواهد مخاطب را در دل تجربه‌ی شکست و بیهودگی پرتاب کند. سه‌تار در این روایت، همان «چیزی» است که می‌توانست معنا بیافریند، اما سرانجام بدل به نماد خاموشی و فقدان معنا می‌شود.

«عصرانه با کتاب» چهارشنبه‌های هر دوهفته یک بار، از ساعت ۱۶.۳۰ در کتابخانه فردوس میزبان دوستداران کتاب و کتابخوانی خواهد بود و حضور برای عموم در آن آزاد است.

علاقه‌مندان برای حضور در این برنامه به فرهنگسرای فردوس، واقع در فلکۀ دوم صادقیه، بلوار فردوس شرق، بعد از خیابان شهید سلیمی جهرمی، کتابخانه فردوس مراجعه کنند. برای اطلاعات بیشتر به نشانی ferdos.farhangsara در شبکه‌های اجتماعی مراجعه فرمایید یا با شماره تلفن ۴۴۰۸۱۰۴۳ تماس بگیرید.

گزارش خطا
ارسال نظر