رسانه در امر به معروف و نهی از منکر از جایگاه ویژهای برخوردار است و نقطه ثقل این جایگاه، داشتن برنامهای مدون و مشخص برای روشنگری افکار عمومی است. مسئله مهمی که این بین وجود دارد، توجه به این نکته است که نیاز و روش گفتمان بشر امروز متفاوت از قبل است. بنابراین امر به معروف و نهی از منکر نیز باید متناسب با نیاز و سبک زندگی انسان امروزی باشد. بر همین اساس بیشترین بار ایجاد روشهای ارتباطی نوین با جامعه بر دوش رسانهها است.
تعریف نقش رسانهها در قالب خبررسانی یا افشاگری خبری بسیار ناقص به نظر میرسد. استفاده از زبان هنر در همه ابعاد اطلاعرسانی و آموزش به جهت ایجاد بستر مناسب برای فرهنگسازی و تقویت تأثیر غیرمستقیم بر روی جامعه است و کیست که نداند رسانههای جهان با استفاده از همین ابزار هنر در سطوح مختلف رسانه، تغییر سبک زندگی در تمام شئون زندگی اجتماعی و لایههای فرهنگی و اقتصادی را در دست گرفتهاند.
نکته دیگری که در ادامه بحث نقش رسانه در تغییرات فرهنگی مهم به نظر میرسد، بازنمایی ادبیات تذکر امر به معروف و نهی از منکر است. چالش اصلی اینجاست که مرسوم شدن استفاده از ادبیات عاری از اخلاق اسلامی که اتفاقاً با آبروی افراد سر و کار دارد و احادیث اسلامی آبروی مسلمان را برابر با کعبه در نظر گرفته است در بستر بعضی از همین رسانهها رشد میکند و میتواند علاوه بر آسیبهای اجتماعی و انتشار فرهنگ بیاخلاقی و تهدید سلامت روانی جامعه مسیر صحیح تذکر و مطالبه از مسئولان را با موانع اساسی روبهرو کند.
همه اینها گفته شد تا به این نکته اشاره شود که امر به معروف و تذکر به مسئولان در جامعهای اتفاق میافتد که افکار عمومی در این موضوع اقناع شده باشد و انگیزه لازم را به دست آورده باشد. در سخنان امیرالمؤمنین(ع) و در نامه ایشان به مالک اشتر نیز به ضرورت تذکر به حاکمان و مسئولان اشاره شده اما این در صورتی است که حلقه امن برای مردم و حتی خبرنگاران و اصحاب رسانه وجود داشته باشد تا بدون نگرانی و ترس از برخوردهای اجتماعی بتوانند تذکر بدهند و مطالبه کنند و این امر میسر نمیشود، مگر با ضمانتهای قانونی توسط نهادهای مسئول و حمایت در ایجاد نیاز و اقناع افکار عمومی در ضرورت پرداختن به امر به معروف و نهی از منکر مسئولان و مدیران توسط رسانهها.