داستان اسرای کربلا و حضرت رقیه(س) به روایت نمایش «خاتون»
کارگردان نمایش «خاتون» عنوان کرد: جریانی که علیه نمایشهای دینی و مذهبی با واژگان نامناسب راهاندازی شده، ناراحتکننده است، خیلی از طرفداران تئاتر با تماشای کارهای مذهبی علاقهمند پر و پا قرص تئاتر شدهاند، زدودن این شائبهها از تئاتر نیاز به زمان دارد.

به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به نقل از خبرگزاری فارس، یکی از نمایشهایی که در ماه محرم امسال با موضوع اتفاقات پس از واقعه کربلا در خرابات شام به صحنه نمایش رفته است، نمایش «خاتون» به نویسندگی و کارگردانی حسین عالمبخش است. عالمبخش یکی از ۱۰ چهره برتر هنرمندان تئاتر انقلاب در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از سوی مرکز هنرهای نمایشی انتخاب شده است.
او نمایش خاتون را امسال در پردیس تئاتر تهران و در سه سال گذشته در تالار اندیشه و سالن اصلی تئاتر شهر به صحنه برده و با ۶۰ اجرا مخاطبان ۴۰ هزار نفره کسب کرده است. این نمایش امسال از ۲۸ شهریور آغاز شده و تا ۱۹ مهر ماه روی صحنه است.
«خاتون» با بهرهگیری از تاریخ اسلام و اسناد معتبر، اوضاع شهر شام را پس از بازگشت اسرای کربلا با محوریت داستان حضرت رقیه(س) روایت میکند و به بررسی وضعیت اجتماعی و سیاسی آن زمان میپردازد. خاتون از غفلت مردم و ناآشنایی آنها با اهلبیت عصمت و طهارت میگوید و چگونگی افشای دسیسههای حکومت بنیامیه توسط استقامت بانوی صبر و دردانه سیدالشهدا(ع) را به تصویر میکشد.
عطیه غبیشاوی، فرهاد بشارتی، کیمیا ملائی، بهار ارجمند، امید زندگانی، علی برجی و منوچهر علیپور بازیگران این اثر نمایشی هستند.
به مناسبت اجرای نمایش خاتون برای چهارمین سال و شرایطی که این نمایش در ماه محرم به صحنه رفته است، در میزگردی با حسین عالمبخش کارگردان نمایش و سرپرست پردیس تئاتر تهران، علی برجی، امید زندگانی و فرهاد بشارتی بازیگران نمایش و حمیدرضا تأملی فرماندار اردستان در خبرگزاری فارس به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در سالهای اخیر خیلی از کارهای نمایشی مذهبی از سوی عدهای با عناوینی چون کارهای بدون گیشه و بلیت فروشی با مخاطبان میهمان و کم کیفیت نامیده میشوند، شما سالهاست در ژانرهای مختلفی کار کردید و نمایش خاتون را هم در چهار سال گذشته مستمر به صحنه بردید، درباره این مفاهیم چه نظری دارید؟
عالمبخش: واقعیت این است که آنچه درباره نمایشهای دینی و مذهبی در این دههها با واژگان این چنینی نامیده میشود، جریانی غیر قابل اجتناب است. عده زیادی از مخاطبان تئاتر با همین سبک نمایشها علاقهمند به تئاتر شده و جزو مخاطبان پر و پا قرص تئاتر شدند. بارها در این سالها گفتهام که ما نیاز به اتحاد، انسجام و دقت نظر بین اهالی هنر تئاتر داریم. اگر قرار است نهادها و ارگانها نمایشهایی با مضمون دین را به صحنه تئاتر ببرند نیاز به یک هماهنگی است تا آهسته آهسته فرهنگ خرید بلیت تئاتر ایجاد شود. این کار با یک روز و دو روز تصحیحشدنی نیست چون از ابتدا همینگونه با این خاصیت شروع شده است.
مثال بیاورم از هنر نقالی و پرده خوانی که از قدیم مبتنی بر اقتصاد خودش بوده و نقال و پردهخوان هر چه درباره وقایع عاشورا و ائمه اطهار و حتی شاهنامه نقالی میکرده، خودش هزینهاش را از بین مستعمین جمع میکرده است، اما در حال حاضر این هنرها اینگونه نیست چرا که این فرهنگ از بین رفته و بیشتر موزهای شده است. حال زمانی که یک هنر را تبدیل به هنر موزهای کردهایم باید کار سفارش بدهیم تا تولید شود و این هم اشتباه است.
تئاتر دینی هم پیش از انقلاب به طور خیلی محدود و با شرایط خاص موجود بوده است؛ مثلا در اعیادی چون نیمه شعبان اجرا میشده است. اما پس از انقلاب در این سی و اندی سال که تئاتری به نام دینی فعال شده، سالنهای تئاتر شرایط متفاوتی پیدا کردهاند. در گذشته خیلی از سالنهای نمایش ما خالی بودند، شاید در طول سال یک نمایش پیدا میشد که گل میکرد، حتی خود جشنواره تئاتر فجر هم چون الان سنگین و جدی دنبال نمیشد. در آن دوره نشاندن مخاطب روی صندلی تئاتر تبحر خاصی میخواست. اینطور شد که نمایش به دلیل داشتن مخاطب بالا مورد حمایت نهادها و ارگانها قرار گرفت و این حمایتها باعث شد که اقتصاد مبتنی بر خودش را پیدا نکند، همان طور که الان خیلی تئاترهای در حال اجرا اینگونه هستند. خیلی نمایشهایی که با موضوعات مختف الان روی صحنه میرود، باز هم کمک هزینه حمایتی دارند چرا که تئاتر ذاتا نیاز به حمایت در تمام جوامع دارد و یک هنر خاص و استراتژیک است. بنابراین به نظر من اینکه الان تشکیک کنیم چرا کارهای دینی فروش بلیت ندارند قدری غیرمنصفانه است، حتی نمایش خاتون هم در جایی به بلیتفروشی رسید اما چون وفاق کلی درباره آن وجود نداشت، باز به شرایط قبل بازگشت. به هر حال اینکه بخواهیم خلاف جهت آب حرکت کنیم قطعا شکست میخوریم، باید آهسته این روند شکل بگیرد.
من فکر میکنم نیاز به کانون فعالی در زمینه تئاتر دینی داریم که متشکل از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مرکز هنرهای نمایشی، سازمانهای مربوطه و نمایندگانشان باشد تا در شرایط مناسب و با هماهنگی این کارها را به بلیتفروشی برساند و این فرهنگ جا بیافتد و کارهای دینی و مذهبی مورد آماج اتهام و انگشتنمایی قرار نگیرند.
مقوله اقتصاد در عرصه هنرهای نمایشی الان خیلی مهم است. بالاخره با وضعیت اقتصادی موجود مگر چقدر ارگانها میتوانند از نمایشها حمایت کنند؟ اگر هم خاتون تا کنون توانسته جلو برود، به مدد همین پشتوانه مخاطبان و مردم بوده که کار را دیدند، یک عده تصمیم به نذر فرهنگی برای امام حسین(ع) گرفتند و تعدادی بلیت تهیه کردند و در اختیار مخاطبان گذاشتهاند، ما الان این اقتصاد را راه انداختهایم اما به شیوه دیگری.
گروه نمایشی حواریون برای نمایش دهکده هاپوخان سال گذشته ویژه کودک و نوجوان ثابت کرد که توان بلیتفروشی میلیونی هم دارد، اما برای کارهای مذهبی هنوز موانعی وجود دارد که باید حل شود تا اتفاقات بهتری در این عرصه بیافتد.
شاید در عرصه نمایشهای مذهبی بتوان گفت که خورشید کاروان بیست و هفت هشت سال است که در حال اجراست و هنوز هم با همه فراز و نشیبهای خاصش ادامه دارد، حتی برخی نمایشهایش چون پنجره فولاد که مفاهیم عمیق مذهبی هم دارد میتوانست بلیتفروشی هم داشته باشد. بنابراین میتوان کارهایی کرد که آهسته آهسته گیشه هم برای نمایشهای مذهبی رقم بخورد در صورتی که فرهنگ آن ایجاد شود.
برگردیم به خود نمایش خاتون، چطور شد که این کار را به اجرا رساندید، با چه هدف و نیتی؟
عالمبخش: نمایش خاتون امسال چهارمین سال اجرایش را تجربه میکند که در سه سال گذشته در تالار اندیشه و تئاتر شهر با بیش از ۴۰ هزار تماشاگر از عموم جامعه اجرا شده است. امسال ما پیشنهاد از تالار سنگلج داشتیم که قدری به تداخل زمانی برایمان خورد و نتوانستیم آنجا اجرا برویم، پیشنهادی برای کار در تالار وحدت و بنیاد رودکی داشتیم که قرار شد آنجا اجرا برویم اما بر اساس نظر وتاکید رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران این کار را در پردیس تئاتر تهران به اجرا رساندیم، با اینکه میدانستیم ممکن است شائبههایی در این زمینه برای برخی ایجاد شود.
علت اجرای مجدد این کار نیز مخاطبان گسترده آن بودند، خوشبختانه اقبال عمومی هنرمندان و مردم برای این کار زیاد بود. به هر حال ما در صحنه تئاتر موظف به اجرای تئاتر هستیم. اگر نمایشی هم میخواهیم به صحنه ببریم، میبایست همه ویژگیهای تئاتر را داشته باشد. تمام سعیمان در این بود که در این سالها به غیر از ارتقای سطح معنوی کار، از لحاظ کیفیت فنی نیز کمبودی نداشته باشیم. بنابراین انتقادها را هم به جان خریدیم.
همه تلاشمان این بود که نمایشی خوب به لحاظ فنی و حرکتی با کنشهای درست به صحنه ببریم، داستانی هم که این نمایش از خرابه معروف شام روایت میکند در صفحات تاریخ مغفول و خاک خورده است و هیچ تلاشی برای بیان آن در ژانرهای مختلف نشده است.
یک اتفاقی در این نمایش رقم خورده که جای دیگری دیده نمیشود و موضوعات و چراییهایی که برای مخاطب ایجاد میشود هم برایمان خیلی جالب بود، چرا که اسرار پنهان زیادی از واقعه عاشورا، قبل و بعد از آن وجود دارد که هنوز هم دربارهشان کار نشده است.
خاتون طرح یک سریال سیزده قسمتی است که قرار به ساختنش هم بود، اما یک جاهایی به مشکل برخورد. طرح سینمایی خاتون هم نوشته شده که فیلمنامه خوبی از آب درآمده و سال گذشته هم با چند تهیه کننده سینمایی صحبت کردیم که البته به دلیل شرایط اقتصادی فعلا امکانات ساخت آن فراهم نشده است. همچنین نمایش بلند خاتون که دو ساعت هم هست نوشته شده. الان کاری که اجرا میشود یک ساعت و ده دقیقه است، کار دوساعته سایهای از فیلم سینمایی است. مثلا ما الان شش هفت شخصیت سینمایی را در این کار میبینیم که از بین ۱۱ شخصیت سینمایی هستند. امسال نیت داشتیم اجرای خاتون را با نمایش بلند کار کنیم ولی امکانش فراهم نشد اما شاید برای سال دیگر شرایط تولید سینمایی کار فراهم شود و آن را بر پرده سینما ببینیم.
آقای برجی شما برای چندمین سال است که تجربه حضور در کار خاتون را دارید، چطور شد که تصمیم گرفتید در یک کار سالها حضور داشته باشید و چه تجربهای از این کار برایتان رقم خورده است؟
علی برجی: این سعادت و افتخار نصیبم شده که برای سومین سال متوالی در نمایش خاتون ایفای نقش کنم و به نوعی نذرم را ادا کنم. خوشحالم که امسال هم خیمه حضرت رقیه برپا شد و ما در آن حضور پیدا کردیم و نقش کوچکی داریم. امسال هم من همان نقش طاهر دمشقی را در نمایش دارم که به نوعی نمادی از خود یزید، فردی چاپلوس، شاعرپیشه و در عین حال ستمگر و غاصب است.
این نقش برای من به عنوان یک بازیگر جذابیت زیادی داشته و همیشه از آن لذت بردم. امسال هم ما تغییراتی در بازیگران داشتیم و این برایم جالب بود که عدهای با فکرها و ایدههای جدید در کار حضور پیدا کنند. همیشه هم خود آقای عالمبخش از فکرهای جدید استقبال میکنند و خود همین باعث میشود نمایش شادابی خود را داشته باشد. خوشحالم فضا برای اجرای مهیا شد که در شهرهای دیگر هم اجرا شود چرا که این قابلیت را داشت که کار در شهرهای دیگر اسلامی به صحنه برود، همیشه این آرزوی من بوده که نمایش در خود شهر دمشق اجرا شود و مطمئنا در دل خودم میگفتم که یک روزی این اتفاق خواهد افتاد و ما روزی این نمایش را در کنار مقبره خود حضرت رقیه(س) اجرا خواهیم کرد.

تئاتر فرهنگساز است، به نظر من این اثر یک کتاب فرهنگسازی برای مخاطب است. حال فرماندار اردستان هم در این نشست حضور دارند و از لطفشان سپاسگزارم که پذیرای این گروه در شهرشان شدند. امیدوارم ما از استانهای دیگر هم دعوت داشته باشیم تا گروه در شهرهای بزرگ هم کار را اجرا ببرد و بستری بشود که مخاطبان بیشتری از این اثر مذهبی و نمایش آیینی استفاده ببرند.
کاراکتر شما در نقش «طاهر دمشقی» علاوه بر اینکه نقش منفی محسوب میشود اما حالت کمدی هم دارد، این ایده خودتان بود که چنین تناقضی در شخصیتتان در کار باشد؟
برجی: یک بخش به خاطر تعاملی که با آقای عالمبخش داشتیم این اتفاق افتاد، مخصوصا در بخشهای ابتدایی نمایش تلاش داشتیم شکل و رنگ کمدی کلامی با بحث فیزیکال این شخصیت به عنوان یک آدم شاعرپیشه با ادا و اطوارهایش داشته باشیم که به جذابیت کار برای مخاطب هم بیافزاید. به هر حال مخاطبی که بخندد راحتتر هم با کار ارتباط میگیرد و نمایش را لمس میکند و به اصطلاح ما بهتر هم میتوان با احساساتش کلنجار رفت. این اتفاق در نمایش ما هم میافتد، وقتی مخاطب میخندد با کار همذاتپنداری بهتری میکند و انتقال مفاهیم هم بهتر و راحتتر انجام میشود.
آقای بشارتی امسال اولین سالی بود که شما در کار خاتون حضور داشتید، آیا باب آشناییتان در «خورشید کاروان» باعث پذیرش این نقش شد؟
فرهاد بشارتی: من اگر بخواهم کارهای تئاتری که برای مناسبتهای مختلف از امام حسین(ع)، حضرت فاطمه(س)، حضرت علی(ع) و... انجام دادم را بشمارم، خیلی زیاد است. امسال هم که سعادت داشتیم در نمایش خاتون و برای حضرت رقیه(س) نمایش اجرا کنیم. آشنایی ما با آقای عالمبخش از سالها پیش با نمایش خورشید کاروان صورت گرفت، از شهرستانها شروع کردیم و بعد به خارج از کشور رفتیم و در چند کشور آن را به اجرا رساندیم. انشاءالله که این کار هم از شهر تهران و شهرستان اردستان که شروع شده، بابی برای حضور در دیگر شهرها و کشورهای دیگر شود که به نوعی ایرانیهای مقیم دیگر کشورها هم در این ایام از نمایش بهره ببرند.
امسال من سعادت داشتم نقش جابر خزانهدار را در این کار بازی کنم، در سالهای قبل فقط تماشاگر کار بودم و دوستان لطف داشتند و من را برای تماشا دعوت میکردند. به هر حال ما چون سالها خورشید کاروان را بازی کرده بودیم و در حال و هوایش بودیم، به نوعی میتوان گفت که این کار به لحاظ گروه بازیگری، محتوا و نمایشنامه حرفهایتر از آن کار هم محسوب میشود.
منطقه شهید محلاتی به لحاظ امکاناتی فرهنگی و دسترسی به مکانهای فرهنگی قدری محروم است، البته فرهنگسرای خاوران هست، اما همیشه تئاتر ندارد، به نوعی این کار میتواند خوراک خوبی برای مردم منطقه باشد تا به نوعی با کار تئاتر و نمایش مذهبی آشنا شوند و بیننده برای تماشای کار نمایش پرورش داده شود و بعدها هم برای این دست کارها بلیتفروشی شود.

درباره شخصیت نمایشیتان بیشتر توضیح دهید.
بشارتی: یکی از خزانهدارهای یزید بن معاویه هستم که زیرکیهای خاصی دارد، نسبت به سایر شخصیتها با تعاملی که با بیبی آسیه و رفتوآمدهایی که در خرابه دارد، به نوعی میخواهد بیبی را مجبور کند ملک را بفروشد و جلوی یزید خودشیرینی کند، اما تقابل او با بیبی آسیه باعث میشود که موفق به این کار نشود چرا که زود عصبانی و دست به شمشیر میشود و نسبت به شخصیت طاهر دمشقی که شیطنتهای خاص خود را دارد، عصبیتر است. شخصیت جابر به نظر من خاکستری است، سعی هم کردیم از مخاطب در جاهایی خنده هم بگیریم، وقتی راحت بتوانیم مخاطب را به خنده بیاندازیم راحت هم میتوانیم او را متأثر کنیم و قطعا ما میبینیم از دو سوم آخر نمایش این فضا را با رنگ، نور، حرکات و خود قصه ایجاد کردیم. بنابراین شرایط را در نمایش به جایی میرسانیم که مخاطب آرزو میکند هر چه سریعتر به مکان مقدس دمشق و شام سفر کند و از نزدیک آن فضا را ببیند.
آقای بشارتی نخستین اولویت شما برای پذیرش یک کار نمایشی چیست؟
بشارتی: من این سالها شاید تنها یکی دو کار تئاتر در سال انجام دادم و آن هم مذهبی بوده است. علتش هم این است که نمایشهای مذهبی مخاطب خاص خود را دارد، سالن همیشه پُر است و دغدغه بلیتفروشی و استقبال مردم را نداریم، یا اینکه کار بعد از چند ماه تمرین و بازبینی، رد شود. کارهای مذهبی این مزیت را دارد که جدا از بازبینیهای قبل و شرایطی که دارد قطعا به اجرا خواهد رسید. مخاطب همیشه زیاد است و بازیگر هم همیشه پرانرژی است، به هر حال بازیگر وقتی سالن پُر را میبیند انرژی میگیرد و خود را تمام و کمال در اختیار کار قرار میدهد. من معمولا سعی میکنم این دست کارهای مذهبی و مناسبتی را انجام دهم تا کارهایی که هم چالششان بیشتر است و هم اینکه تکلیفشان روشن نیست که کار به اجرا میرسد یا خیر. درست است که برای کار خاتون زمان برای تمرین کم داشتیم اما در زمان کمتر از یک ماه خود را رساندیم، البته هنوز هم عیب و نقصهایی داریم که آنها را هم رفع میکنیم تا در اردستان هم تمام و کمال کار کنیم. من سعی میکنم بیشتر کاری را انجام دهم که مطمئن باشم به اجرا میرسد، حال دستمزدش هر اندازه که باشد. نمیگویم کارهای مذهبی دستمزدهایشان بالاست، اما به هر حال حسابشده است و سر وقت دستمزدها پرداخت میشود.
آقای زندگانی شما چطور خود را به نقش رساندید و آیا فکر میکنید استانداردهای لازم در نقشتان را ایجاد کردهاید؟
امید زندگانی: امسال من این افتخار را پیدا کردم که با پیشنهاد علی برجی به آقای عالمبخش معرفی شوم و ایشان هم با تأمل پذیرفتند که نقش نسبتا خاص این کار را که نه کمدی و نه تکبعدی است را به من پیشنهاد کردند و با وجود اینکه زمان هم کم بود اما با تبحری که ایشان داشتند، خودم را توانستم حداقل تا نیمه استاندارد به نقش برسانم، به هر حال بازیگران باتجربهای کنار من هستند که ید طولایی در تئاتر و همین طور در این نمایش دارند و با زیر و بم کار آشنایی داشتند.
یک چیزی که در نمایشهای آیینی من احساس میکنم این است که عدهای در این حوزه نان به نرخ روز میخورند، این است که ما در آموزش هنرپیشه در آموزشگاهها به هنرجویان میگوییم که هنرپیشه باید با نقش ارتباط برقرار کند، در نمایشهای آیینی به ویژه مذهبی که دین و مذهب بخش عمده فرهنگ زندگی هنرپیشه هم هست، این باورپذیری و آموزش از قبل در این شخص وجود دارد. یعنی او یک جور رسالت و تعهد میبیند که نقش را خیلی سریعتر باور کند و این باورپذیری را هم خیلی راحتتر انجام میدهد اما مشکلی که در نمایشهای مذهبی برای هنرپیشه ایجاد میشود این است که چطور در طول تاریخ قدم بزند تا به نقش مثبت یا منفی خود برسد و آن را امروزی کند و اجرا کند که نمایشنامه در این عرصه خیلی مهم است.

آقای عالمبخش با نمایشنامه و کارگردانی توانستند این قلاب را درست بیاندازند و چیزی که باعث شد من سریعتر به نقش یوحنا در نمایش برسم، فکر میکنم بستری بود که من راحتتر با اعتقادات و آزمون و خطاها با نمایشنامه، کارگردانی و بازیگران استخواندار فراهم دیدم و تا الان توانستم روی صحنه ابراز وجود کنم.
شما سالهاست در عرصه نمایشهای مذهبی حضور دارید. تا به حال شده کاری در این عرصه انجام داده باشید که بعد به علل مختلف احساس پشیمانی داشته باشید؟
زندگانی: نمایشهای آیینی به دور از برخی شعارها خودش راه خود را پیدا میکند، چیزی که من در این نوع نمایشها بازی و احساس کردم، تمام غیرممکنها از دید منِ سختنگر و بدقلق در کار، تبدیل به یک مسیر سهلالوصول شده و همه اتفاقات به آنی شکل گرفته است. حتی در نمایش خاتون گروه فرم و فرشتههایی اضافه شدند و چند شب با هم کار کردیم اما بدون اغراق اجرای اولین شب با اجرای دهمین شب ما تفاوتی نداشت و همه چیز درست شد، با اینکه من به شدت نگران و ناامید بودم اما با تجربه گذشته میدانستم انگار خیلی اتفاقات وقتی آغاز میشود، نفس و انرژی قصه خود مصائب را برطرف میکند و یک فضای آرامبخش، نرم و متداولی را ایجاد میکند. من خاطرم نمیآید که در این دست نمایشها به پشیمانی رسیده باشم.
در ارتباط با دستمزدها صحبتهایی شد، نظر شما در این زمینه چیست و چقدر برایتان اولویت دارد؟
زندگانی: ابتدا این را بگویم که در هیچ نهاد و سیستمی هنرپیشه را به عنوان شاغل نگاه نمیکنند و کار هنری به عنوان شغل تعریف نشده و بازیگری انگار یک کار مفرح برای اشخاص است. به نوعی که بازیگر انگار سرش را گرم کرده است، اما واقعا اینطور نیست، بازیگری یک شغل است. ابزار هنرپیشه تمام وجودش است که همیشه با خودش است. ابزار پزشک تیغ جراحی است، مکانیک آچارش به دیوار مغازهاش است، اما ما همه ابزارمان که چهره، بدن و احساسمان است، همیشه همراهمان است اما کار ما هنوز به عنوان شغل دیده نمیشود. این محدود به نمایش و تئاتر نیست، در حوزه تلویزیون و سینما هم همین طور است و ناخودآگاه وقتی ما با محدودیتهای بودجه روبهرو میشویم، مافیا و... ناامیدمان میکند و بر عمومیت درآمدزایی بازیگران کلان ما تأثیر میگذارد.
در عرصه تئاتر متأسفانه با اینکه پایه اصلی هنر بازیگری است، بحث مالی و مادی از سوی مدیران، تأثیرگذاران و برنامهریزان مورد توجه قرار نمیگیرد و بودجه آخرین چیزی است که به آن فکر میشود، به خصوص که اخیرا هم یک سری بلکباکسها و تئاترکهایی باز شده و جوانهایی برای کسب تجربه آنجا کار میکنند. اینکه تئاتر یک فعالیت حرفهای است و حرفه یعنی درآمدزایی برای هنرپیشه قدری به ورطه فراموشی رفته است.
زمانی که ما دانشجو بودیم زندهیاد داود رشیدی تئاتر شهر را ایزوله کردند و گفتند که دانشجوها حق ندارند اینجا کار کنند، به رودکی یا مولوی بروند و اجرا کنند، ما هم جوانک بودیم و اعتراض کردیم اما ایشان یک جمله گفتند که ما ساکت شدیم و جمله هم این بود که اینجا مکان حرفهای است، یعنی کسی که درس خوانده و آزمون و خطا کرده و تاوان داده حال میخواهد از این راه زندگیاش را تأمین کند، ما هم فهمیدیم که صحبت درستی است.
من صحبتم را درباره بودجه میبندم، چون میدانم شرایط اقتصادی امروز ما این برنامهریزی را نداشته که توجه خاصی به هنرپیشگان عرصه صحنه، تلویزیون و سینما بشود تا زندگیشان تکانی بخورد. در حوزه فرهنگسازی افتخار میکنم که فرماندار اردستان اینجا هستند و به پیشواز ما در تهران و همین خبرگزاری آمدند و از او تشکر میکنم و امیدوارم این چراغی شود که دیگر شهرها و استانها هم بابی برای کار در این عرصه را باز کنند.
آقای عالمبخش درباره اجرای کارتان در پردیس تئاتر تهران هم توضیح دهید. عدهای معتقدند که شما از رانت حضور در پردیس برای اجرای کار استفاده کردید، خودتان در این زمینه چه توضیحی دارید؟
عالمبخش: در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران خیلی هنرمندان خوبی هستند که میتوانند کار به صحنه ببرند، اما به خاطر همین شائبه این کار را نمیکنند. حال ما خطشکن شدیم که انشالله این کار را انجام دهیم. همین الان آقای بابک تن یک کار برای بچههای سندرم دان به صحنه برده که بینظیر بود، سعید خمان حاتمی، محراب رستمی، احسان بیرامی و... در حال کار هستند و در فرهنگسراهای دیگر هم چراغ را با خود تئاتریهایشان روشن میکنیم. به هر حال ما از ابتدا هم میدانستیم چه خبر است و دلیلی هم که قبلا توضیح دادم نمیخواستم در پردیس اجرا بروم همین بود؛ اما حسب تاکید رییس سازمان کار را در پردیس به صحنه بردیم. شکر خدا هم هنرمندانی که در این مجموعه هستند، شاهد و گواه هستند و هم مردم و مخاطبانی که کار را میبینند.
نمایش خاتون در هر سال اجرا نخواهد شد، مگر به همت یک سری دوستانی که هیچ وقت دیده نشدند. در اصل اینها پشت نمایش خاتون در جاهای مختلف به عنوان مدیران مختلف گروه حواریون در بخشهای متفاوت در حال کار هستند و صادقانه اکثرشان برای نمایش خاتون بدون دستمزد کار میکنند. وقتی نمایش هاپوخان اجرا رفت این موضوع (دستمزد تمام عوامل) هم مطرح بود و بحث گیشه وجود داشت، هر چند حمایت هم از جاهایی داشتیم اما این نمایش بیشتر هزینه خود را از گیشه کسب کرد.
اما در نمایش خاتون بحث این است که در سال این گروه حداقل یک کار را برای اهل بیت عصمت و طهارت انجام دهد و آن کار را جزو وظایف دینی خود میبینند، غیر از آن هم هنرمندان مختلفی که حضور دارند با گشادهرویی و در نظر نگرفتن المانهای مالی کار میکنند. حقیقت این است که دستمزد این کار دستمزد حرفه ای نیست، بلکه ما فقط هدیهای از امام حسین(ع) تقدیم هنرمندان میکنیم و خدا را شکر هم همه بچههایی که با ما کار کردند گفتند که این مبلغ برکت داشته و از جان و دل هم برای ما مایه گذاشتند و به خاطر همین هم کار نتیجه میگیرد، چرا که انرژی مثبتی بین همه جریان دارد. هر زمان قطار بایستد کسی با جریان مورد نظر کاری ندارد اما زمانی که حرکت کند سنگها را شروع به زدن میکنند، البته منظور من نقد کردن نیست چون نقد با تخریب متفاوت است.
به اعتقاد من یکی از وظایف اصلی اهالی رسانه و خبر تقوا و امانتداری است. من یک مصاحبه با روزنامهای انجام دادم که سوال دیگر مرا برای جواب دیگری گذاشته که برای همه دردسر میشود و جریان بدی هم راه میافتد. چرا مردم باید چوب برخی هیجانات رسانهای را بخورند. در نهایت وقتی کار میکنیم و حرکت میکنیم سختی خواهیم داشت و این اتفاقات هم خواهد افتاد اما چیزی که مهم است اینکه تیم منسجمی از معتقدان یک جا کار میکنند و خدمت فرهنگی، هنری، اعتقادی به مخاطبان خود ارائه میدهند، این وسط چند حرف هم بشنویم اشکالی ندارد اما حرف دروغ نشنویم حداقل نقد بشنویم.
سازمان فرهنگی هنری با شعار هنر برای همه از سال گذشته فعالیت میکند و با همین شعار و هدف خاتون را مجاب کردند که در پردیس به صحنه برویم. ما هم میدانستیم که این حرفها زده خواهد شد اما ما هم حساب و کتابمان مشخص بود و امیدواریم که این کار هم اثر معنوی خود را چند برابر بدهد. به غیر از این چرا باید مردم مناطق ۱۴، ۱۵ و ۱۶ برای دیدن یک کار خوب از اینجا تا برج میلاد یا سایر سالنها در این ترافیک و مرکز شهر به زحمت بیافتند.
من روزی که حکمم به عنوان سرپرست پردیس تئاتر تهران خورد، اولین نامهای که در کارتابل مدیریتی خودم بود نامه نمایش زن همسایه بود که از قبل قرار بود در پردیس به صحنه برود و آقای اوحدی هم پاراف کرده بود که این درام عاشقانه را به صحنه ببریم، کار بسیار نویی است اما من آن را رد کردم چون کار خودم بود. اما در بحث خاتون با اینکه سالنهای دیگر هم منتظر اجرای ما بودند با صلاحدید دوستان در پردیس به صحنه رفتیم.
درباره تعاملتان با شهرستان اردستان و اجرای ۱۰ روزه در این شهر هم توضیح بفرمایید.
عالمبخش: ببینید ما سالهای قبل پیشنهادهایی از شهرهای مختلف برای اجرای خاتون داشتیم، حتی تصمیم داشتیم کار را در عراق هم به صحنه ببریم که متأسفانه فرصتش فراهم نشد، خوشبختانه که یک تعداد دوستان پرچم جمهوری اسلامی را در این عرصه بالا نگه داشتند. درباره شهرستان اردستان هم باید بگویم که به دلیل ارتباطات و آشنایی که داشتیم تصمیم به اجرای این کار در شهرستان گرفتیم و با آقای تاملی جلساتی برگزار کردیم و قرار شد نمایشی فاخر برای مردم شهرستان که دورتر از کلانشهرها هستند، در ۱۰ شب اجرا کنیم، امیدواریم این کار راهاندازی یک حرکت خوب در عرصه فرهنگ و هنر در این شهر شود.
حمیدرضا تأملی: من هم این را اضافه کنم که متأسفانه اردستان سالن تئاتر ندارد لذا یک فضای ورزشی را دوستان بازدید کردند که حداقل استانداردهایی را دارد. تمام تجهیزات نور، صدا و سایر امکانات هم از تهران میآید. امیدواریم این کار بابی برای راهاندازی مجموعه سینمایی هنری که نیمهکاره در این شهر مانده، شود.
نمایش «خاتون» هر شب ساعت ۲۰ در سالن اصلی پردیس تئاتر تهران روی صحنه میرود.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر