دومین نشست «سرو چمان» با حضور شاعران آیینی برگزار شد
دومین نشست از دوره جدید نشست شعر «سرو چمان» با موضوع محرم روز دوشنبه یکم مهر در فرهنگسرای سرو برگزار شد.

به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، دومین نشست از دوره جدید نشست شعر «سرو چمان» با موضوع محرم روز دوشنبه یکم مهر در فرهنگسرای سرو برگزار شد. این نشست که با اجرای دو شاعر و طنزپرداز سعید بیابانکی و علیرضا لبش برگزار شد، میزبان شاعران آیینی و سوگواران حسینی بود.
سعید بیابانکی ابتدا با خواندن شعری از کتاب «گنجشک و جبرئیل» سروده سیدحسن حسینی نشست را آغاز کرد و ضمن تسلیت ایام سوگواری اباعبداللهالحسین(ع)، برای همه عاشقان آن حضرت قبولی عزاداریها و طاعات و عبادات را آرزو کرد. علیرضا لبش هم با خواندن شعری از زندهیاد عمران صلاحی، ایام عزاداری محرم را گرامی داشت.
در این نشست علی داودی به عنوان منتقد روی سن دعوت شد تا درباره کتاب «اماننامه» سروده سید اکبر میرجعفری صحبت کند تا بعد از صحبتهای وی از این کتاب رونمایی شود.
علی داودی درباره کتاب «اماننامه» گفت: به کتاب «اماننامه» از دو منظر میشود نگاه کرد. به لحاظ ادبی مسائلی از قبیل قالب شعر نو و کهن، ساختار و زبان، نوع تصاویر و یا عاطفه و مسائلی از این دست که اینجا موضوع سخن من نیست. منظر دوم اندیشه است که این کتاب بر مبنای آن شکل گرفته است. اندیشه صرفاً توجه به عاشورا نیست بلکه درگیری و مواجه شدن و زیستن با آن است. این وجه که اتفاقی تقریباً جدید در شعر است از آن جهت ارزشمند است که به عاشورا به عنوان یک مسئله نگاه میکند. داشتن مسئله برای شاعر نکتهای کلیدی است که ذهن او را فراتر از جنبه تاریخی میبرد و وارد حوزه تجربه وی میکند. اینجاست که جسارت شاعرانه و حضور واقعی وی به چشم میآید. در این موقعیت شاعر صرفاً به تکرار سخن پیشینیان نمیپردازد، بلکه تجربه میکند و به کشف نائل میشود. کشفهایی که نمونهاش در این کتاب کم نیست. مثلاً شاعر شعری دارد از زبان خنجری که سر امام حسین(ع) را جدا کرد و یا حضور شخصیتهایی را میبینیم که پیشتر بسیار کمتر به ایشان توجه شده مثل سلیمان صرد خزائی و یا قیس بن مسهر و عبیدالله بن حر جعفی. البته همه موارد صرفاً تاریخی نیستند، بلکه شاعر با مطالعه در حوزه هنر و ادبیات و تاریخ و فرهنگ نمادهایی را برگزیده و به واسطه آنها شعر سروده است. محض نمونه شعرهایی برای طاهره صفازاده و دکتر شریعتی و یاسین حجازی نویسنده کتاب آه.
داودی ادامه داد: کتاب اماننامه از این جهت نیز قابل تأمل است که شاعری یک موضوع اعتقادی را پروژه فعالیت خود دیده و بر خلاف نگاه سنتی منتظر یک حس لحظهای ننشسته، چرا که عاشورا حرکت است نه یک دم و یک روز و ساعت بلکه مسئله تمام عمر و تعیینکننده دنیا و آخرت است. پس در همه لحظات در کمین آن باش که تیر گریخته از کمان چه زمانی به تو خواهد رسید. البته این دست آثار پیشینه هم دارد و نمونه شاخص آن شعر موسوی گرمارودی ست که با لحن و نگاه قصیدهسرا فصلهای نویی در شعر مذهبی ارائه داد، البته با لحنی شعاری که اقتضای روزگارش بود. کتاب دیگر گنجشک و جبرئیل اثر مرحوم سیدحسن حسینی که ساختار و زبان آن منسجم اما غیر صمیمی بود.
شاعر کتاب «چاپ بیروت» در پایان تاکید کرد: کتاب اماننامه میرجعفری مدرن است، چرا که عاشورا را در زندگی مرور میکند. درهمریزی و همآمیزی پارههای مختلف مانند تعزیه، شعر، داستان، تاریخ و نمایش با گریزهای ناگهانی اثری مدرن فراهم آورده که گاه تلنگری فراتر از روضه و مجلس عزا دارد. با این رویکرد که عاشورا تنها خیمهای است که همه عناصر نامتجانس را زیر یک علم گرد هم میآورد از قدیم و جدید، سنتی و مدرن، ترک و عرب و هندو. برای همه و همه کربلا معیار یافتن و جستوجوی جایگاه خود است.
بعد از صحبتهای علی داودی، نوبت به حضور شاعر اماننامه روی سن رسید. سید اکبر میرجعفری ابتدا چند نکته درباره کتاب ذکر کرد و بعد شعری از کتاب اماننامه خواند که در ادامه میخوانید:
«...و عبیدالله را برای یاری فرا خواند.
عبیداللهِ حر گفت: به خداوند سوگند! می دانم هر کس تو را یاری رساند، در رستخیز کامکار بماند؛ اما من امید آن ندارم برای تو کاری کنم. در کوفه نیز برای تو یاوری نمیشناسم... این اسب من، نامش ملحقه است؛ آن آن تو باشد؛ بپذیر. امام فرمود: اینک که خویش از یاریمان باز میداری، به اسب تو نیازمان نیست!
به حسین بن علي(ع)
از عبیدالله بن حُرّ جعفی
دور
دورِ دور
دورِ دور دور میشوم از تو
و استوار میکنم
خرگاهم را در سراب.
اما نزدیکتر میشوند
چکاچاک شمشیرها.
نگاه میکنم:
بر درگاه خیمهام ایستادهای
با کودکی غرق خون در آغوش
که سپیدی گلویش
تشهد روشن توست.
شاعر بعدی که روی سن دعوت شد، محمود حبیبی کسبی بود. شاعر کتاب «عدم»، قصیدهای به نام سه پرده از عاشورا برای حاضران خواند که مورد توجه فراوان حاضران در سالن قرار گرفت:
جوش جنون به وادی خون میکشد مرا
خون میکشد مرا و جنون میکشد مرا
من خود به پای خویش به این راه میروم
بیهوده باز چرخ حرون میکشد مرا
شوق شهادت است، نه حرص خلافتم
کز مسجدالحرام برون میکشد مرا
...
شاعر بعدی ساجده جبارپور بود که دو غزل عاشورایی برای حاضران خواند:
چه نوری میخرامد در دل تاریکروشنها
چه خونی میدود در جان قبلاًها و بعداًها
مگر با بغض دارد میدمد در صورش اسرافیل
که برمیخیزد از هر سو صدای آه و شیونها؟
بیاور کودکان تشنه را تا آب بردارند
از این دریای اشکِ پرتلاطم روی دامنها
...
بعد از شعرخوانی جبارپور، نوبت به نینوازی رسید. مهدی داودوندی، قطعاتی زیبایی در دستگاههای شور، ماهور و همایون با آوای نی نواخت که حضار را به وجد و شور آورد.
بعد از نینوازی نوبت به شعرخوانی قاسم صرافان رسید که در وصف امام حسین(ع) خواند:
زندگی چیز دیگری شده است تا به نامت رسیدهایم حسین!
عشق سوغاتِ کربلاست اگر مزهاش را چشیدهایم حسین!
هر دلی را به دلبری دادند، هر سری را به سَروری دادند
ما که هر وقت گفتهایم خدا، از خدایت شنیدهایم: حسین!
...
بعد از صرافان شاعر جوان علی سلیمانی برای شعرخوانی روی سن آمد و شعرخوانی کرد.
من سیهپوشم ولی در فکر ماتم نیستم
من که مَحرم نیستم اهل مُحرم نیستم
باز وقت نوحه شد، در خلق عالم شورش است
من که آرامم شریک اشک عالم نیستم
...
در پایان نوبت به شعرخوانی علی داودی رسید که شعری در رثای امام زینالعابدین(ع) خواند:
شکفت آن همه گل در بهار کرب و بلا
فتاد آن همه سر در مدار کرب و بلا
تو راوی خبریای زلال آیینه
بگو چه دیده دلت در غبار کرب و بلا
تو دیدهای سر بر نی، لبی به نی مجروح
چه مانده ست تو را یادگار کرب و بلا
...
دومین نشست شعرخوانی سرو چمان با غزلی از سعید بیابانکی و امضای یادبود و عکس یادگاری شاعران به پایان رسید.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر