جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۳۰
کد خبر: ۱۰۶۵۰۶
|
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۸
ناگفته‌های رییس دفتر شهید چمران:

چمران تنها عضو دولت موقت بود که امام را تنها نگذاشت

احمد کاویانی رییس دفتر شهید چمران در گفت‌وگو با فرهنگ‌سرای رسانه از ارادت ویژه شهید چمران به امام خمینی(ره) گفت و از اینکه او تنها عضو دولت موقت بود که هیچ‌گاه امام را تنها نگذاشت.
به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی فرهنگ و هنر، ۳۱ خردادماه سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران است. شخصیتی تحصیل‌کرده و وارسته که نقش بسیار مهمی در روزهای پس از انقلاب و جنگ داشت. شاید برای کمتر کسی باورپذیر باشد که ایشان دانش‌آموخته رشته فیزیک پلاسما از یک دانشگاه معتبر آمریکایی است که با شنیدن ندای انقلاب اسلامی و فریاد آزادی‌خواهی، تمام امکاناتی که برایش مهیا بود را رها کرده تا به جمع یاران امام برسد. حضور شهید چمران در لبنان یکی از نقاط کلیدی مبارزات ایشان است که هنوز هم پس از گذشت بیش از چهار دهه اثرات زیادی را به همراه داشته است. حضور در دولت موقت به عنوان معاون نخست‌وزیر، فرماندهی ستاد جنگ‌های نامنظم و شهادت در راه دفاع از ایران و انقلاب گوشه‌هایی از خدمات دکتر چمران است. به مناسبت سالروز شهادت این شهید بزرگوار، در گفت‌وگوی متفاوت فرهنگ‌سرای رسانه با احمد کاویانی، که از همان روزهای ابتدایی انقلاب تا لحظه شهادت دوشادوش شهید چمران بوده، خاطرات ناگفته‌ای از ایشان برای اولین بار منتشر می‌شود.

اولین بار کجا شهید چمران را دیدید و چگونه با هم آشنا شدید؟ 

وقتی شهید چمران در ابتدای انقلاب به ایران آمدند و معاون در امور انقلاب شدند، ایشان را در دفتر نخست‌وزیری دیدم و مسئول دفتر ایشان شدم. این توفیق را داشتم که تا لحظه شهادت همراه ایشان باشم. 

ارتباط بین شهید چمران و امام خمینی(ره) یکی از نقاط کلیدی در شناخت این شهید بزرگوار است. این رابطه چگونه است و چه ابعادی دارد؟ 

به نظرم شهید چمران همه زندگی خود را در مسیر الهی، جهاد و شهادت وقف کرده بود. او با خود مبارزه می‌کرد تا دل از همه جاذبه‌ها و تعلقات دنیا بکند و خالصانه برای خدا کار کند. ایشان امام خمینی را رهبر و پیشوای مسیر الهی می‌دانست و به همین دلیل ارادت قلبی و عملی خاصی به ایشان داشت. شهید چمران در روزهای ابتدایی جنگ برخلاف بسیاری از ما جوانی نورس نبود. ایشان سابقه طولانی در مبارزات سیاسی در داخل و خارج کشور داشت و با گروه‌های زیادی همراه شده بود. 
افراد زیادی همراه با امام خمینی بودند که آرام‌آرام کنار رفتند، اما شهید چمران هر چه قدر که جلوتر می‌رفت بیشتر در امام ذوب می‌شد و ارادت خود به ایشان را بیشتر نشان می‌داد. همان‌طور که می‌دانید کسانی که در دولت موقت بودند و از قضا دوستان شهید چمران هم بودند به صورت دسته‌جمعی استعفا دادند و رفتند. فقط یک نفر ماند و آن هم شهید چمران بود. ایشان اعتقاد داشت که مسیر صحیح مسیر امام است و همه باید حول ایشان کار کنند. ایشان در جمله‌ای فرمود که من می‌مانم و امام خمینی را تنها نمی‌گذارم. امام خمینی هم ایشان را به خوبی شناختند. به همین جهت ایشان را به عنوان وزیر دفاع و نماینده خود در شورای عالی دفاع منصوب کردند. 
هنگامی که دکتر چمران به شهادت رسید، پیامی که امام خمینی برایش صادر کرد، پیامی از روی تعارف نبود. امام به عنوان یک رهبر دینی و مجتهدی خبره فرمودند که شهید چمران همه زندگی خود را در مسیر خداوند قرار داد و ایثارگرانه کار کرد. حتی به بقیه می‌فرمایند که بروید از ایشان یاد بگیرید.

حراست از خوزستان، نقطه طلایی ستاد جنگ‌های نامنظم

یکی از اقدامات ماندگار شهید چمران در هشت سال دفاع مقدس، راه‌اندازی ستاد جنگ‌های نامنظم است که نقش بسزایی در مقابله با نیروهای رژیم بعث در روزهای ابتدایی جنگ داشت. این ستاد چگونه و با چه هدفی راه‌اندازی شد؟ 

یکی از حساس‌ترین نقاط برای دفاع در برابر نیروهای دشمن در روزهای ابتدایی جنگ، خوزستان و مرکز آن یعنی اهواز بود. همان‌طور که می‌دانید یکی از اهداف اصلی صدام در حمله به ایران جدا کردن خوزستان بود و بدون شک جدا کردن آن می‌توانست ضربات جبران‌ناپذیری را به همراه داشته باشد. صدام در روزهای ابتدایی جنگ، از چند جهت به اهواز نزدیک می‌شد و هر روز با توپخانه میان‌برد خود که بردی حدود ۲۰ کیلومتر داشت، اهواز را به توپ می‌بست. 
مطمئناً اگر اهواز از دست می‌رفت، مردم ما ضربه روحی بسیار سنگینی می‌خوردند، به همین جهت شهید چمران این محل را انتخاب کردند و با همراهی یار دیگر امام خمینی در شورای عالی دفاع یعنی مقام معظم رهبری به اهواز رفتند و در آنجا مستقر شدند. هدفشان ساماندهی مدیریتی و رفع کم و کسری‌های عملیاتی آن نقطه بود. اهواز نیاز به تقویت در حوزه فرماندهی و تشکیلاتی داشت. اهواز مرکز لشگر ۹۲ زرهی بود و این لشگر قبل از جنگ در اثر کودتایی که رخ داده بود ضربه تشکیلاتی و فرماندهی سنگینی خورده بود. اهواز علاوه بر این یکی دو ماجرای سنگین مثل خلق عرب را نیز پشت سر گذاشته بود. 
آقای دکتر چمران از همان ابتدا وارد اهواز شدند تا آن شهر را از نظر دفاعی تقویت کنند. مرکز فرماندهی ستاد جنگ‌های نامنظم در اهواز بود و حوزه ماموریتی آن شامل تمام جبهه‌های اطرافش می‌شد. از همین رو ایشان به جبهه‌های خرمشهر، آبادان و... نیرو و تسلیحات می‌فرستادند و در زمینه هماهنگی بین نیروهای ارتش و سپاه نقش داشتند. این مسئله سبب شد دیواره‌های دفاعی شهر اهواز شکل بگیرد، تقویت شود و عراقی‌ها مجبور به عقب‌نشینی شوند به گونه‌ای که برد توپخانه‌شان به اهواز نمی‌رسید. 

شهید چمران هماهنگ‌کننده نیروها در اهواز بود

به نظر شما اگر ستاد جنگ‌های نامنظم توسط شهید چمران تشکیل نمی‌شد چه سرنوشتی برای جنگ ایران و عراق شکل می‌گرفت؟ 

نقش ستاد جنگ‌های نامنظم نقشی چندگانه است؛ اولی نقش عملیاتی در حد توان خودش است و دیگری نقش هماهنگی است. وجود شخصی مثل شهید چمران با آن عقبه درخشان تأثیر مهمی در ایجاد هماهنگی، شکل‌گیری دیواره دفاعی و تشکیل آفندی آن نقطه داشت. باید تاکید کنم همراهی مقام معظم رهبری و شهید چمران در فرماندهی نیروها در اهواز، دفاع در برابر دشمنان و سپس حمله به آنان برای عقب‌نشینی بسیار مؤثر و حیاتی بود. 
اخیراً فیلم مستندی از شهید چمران منتشر شده است که شما هم در آن صحبت می‌کنید. آن مستند درباره گروهی از موتورسواران است که به دعوت شهید چمران به ایشان می‌پیوندند و نقش بسیار مهمی در ستاد جنگ‌های نامنظم دارند. این بچه‌ها اذعان می‌کنند که شهید چمران دل آنان را برد که حاضر شدند همراه ایشان به جبهه بروند. به نظر می‌رسد که شهید چمران در کنار اینکه یک فرمانده نظامی است، یک دوست واقعی برای رزمندگان است. 
یکی از وجوه بارز شخصیتی شهید چمران کاریزمای ایشان بود. شهید چمران در جذب کردن افراد بسیار موفق عمل می‌کرد، او دیدِ بسیار وسیعی داشت و همه را جذب خود می‌کرد. دلیل این مسئله هم این بود که ایشان همه را دوست می‌داشت. نوع رفتارش با رزمندها و نیروهای زیر دستش در جبهه مصداقی برای رفتار محبت‌آمیز او است.
وقتی که جنگ رخ داد ستاد جنگ نامنظم وجود نداشت، پس چگونه در مدت زمان کوتاهی این همه نیرو به ایشان پیوستند و در تشکیلاتی نظامی ساختار پیدا کردند؟ این کار احتیاج به آهنربای قوی‌ای داشت که بتواند همه افراد را از طیف‌های مختلف به خود جذب کند. شهید چمران هر کسی که احساس مسئولیت برای کشور و دین خود داشت را جذب می‌کرد، نه تنها موتورسواران بلکه بسیاری از گروه‌های دیگر جذب ایشان شدند. افرادی که در نگاه اول احساس شود خیلی میانه‌ای با انقلاب و دفاع مقدس ندارند. همه اطرافیان شهید چمران او را از ته قلبشان دوست می‌داشتند. موتورسواران، قایق‌سواران، دانشجوها، استادان دانشگاه و حتی مردم کوچه و خیابان جذب ستاد ایشان شده بودند و ایثارگرانه برای امری مقدس می‌جنگیدند. 

چمران خودش را برای امام می‌خواست

در انتها خاطره‌ای از ایشان را برایمان تعریف کنید که تا کنون کمتر بیان شده باشد. 

در روزهای ابتدایی جنگ در اهواز، ممکن بود ناهماهنگی‌هایی به وجود بیاید و لازم بود در مواردی از حضرت امام دستوراتی گرفته شود. خاطرم هست هر بار که دکتر به تهران می‌آمدند از ایشان خواهش می‌کردیم که در مورد تعدادی از مشکلات با امام مشورت کنند و دستور بگیرند. هر بار که ایشان برمی‌گشت و ما نتیجه را جویا می‌شدیم ایشان می‌گفت که امام این قدر وظیفه سنگین انقلاب اسلامی را به دوش دارد که ما نباید باری به ایشان اضافه کنیم. باید خودمان این مشکل را حل کنیم و مشکلی به ایشان اضافه نکنیم. ایشان امام را برای خودش نمی‌خواست بلکه خودش را برای امام می‌خواست. همین دیدگاه سبب شده بود که امام چنین علاقه‌ای به ایشان داشته باشند و آن پیام تاریخی را برای شهادت ایشان بدهند. 
امروز ببینید که رهبر معظم انقلاب در رثای دکتر چمران، مواضع سیاسی ایشان، سلوک و رفتار ایشان چه پیام‌های قوی را مطرح می‌کنند و روز شهادت ایشان یعنی ۳۱ خردادماه را به عنوان روز بسیج اساتید نام نهادند. ایشان خطاب به استادان فرمودند که امروز نیاز داریم استادی همانند شهید چمران تربیت کنیم تا کشور بتواند به اهداف بلند خود برسد. 
نظر شما