کد خبر: ۱۱۳۲۲۶

اختصاصی/همسر شهید علیمحمدی نقل کرد

خاطره جالب از هدیه ای که شهید علیمحمدی برای شهید فخری‌زاده از مکه آورد

وقتی به تهران برگشتیم از ایشان خواستم راز این تسبیح های ویژه را بگوید. گفت برای محسن خریده ام. گفتم کدام محسن گفت محسن فخری زاده. گفتم حالا چرا ویژه؟. گفت: ایشان هیچ وقت نمی توانند به مکه بروند. جزو آرزوهایشان هست . اینها را گرفتم تا بداند من آنجا برایش نماز خواندم،دعا کردم و برایش طواف کردم. بداند که بیادش بودم.

کد ویدیو


به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، منصوره کرمی همسر شهید مسعود علیمحمدی در جریان دیدار مسئولان فرهنگسرای رسانه از منزل شهید در چارچوب ویژه برنامه مهرآیین خاطره ای را از رابطه دو شهید بزرگوار علیمحمدی و فخری زاده نقل کرد که خاطره ای جالب و شنیدنی است.

همسر شهید علیمحمدی گفت: سال 87 (دقیقا یکسال پیش از شهادت ایشان) با شهید علیمحمدی به حج عمره مشرف شده بودیم. یادم می اید یک روز از من خواست برای خرید تسبیح به بازار برویم. آن روز خیلی تسبیح خریدند بعد به من گفتند که می خواهم  دو تا تسبیح ویژه بخرم. گفتم: یعنی چه؟ مگر اینها تسیح ویژه نیستند اینها که همه خوب بودند.و گفتند: نه برای یک آدم خاص می خواهم.  ایشان سه تسبیح عقیق خریدند. مسعود خیلی تسبیح باز بود. وقتی به تهران برگشتیم از ایشان خواستم راز این تسبیح های ویژه را بگوید. گفت برای محسن خریده ام. گفتم کدام محسن گفت محسن فخری زاده. گفتم حالا چرا ویژه؟.  گفت: ایشان هیچ وقت نمی توانند به مکه بروند. جزو آرزوهایشان هست . اینها را گرفتم تا بداند من آنجا برایش نماز خواندم،دعا کردم و برایش طواف کردم. بداند که بیادش بودم.

همسر شهید علیمحمدی ادامه داد: یک روز که به دیدن خانم شهید فخری زاده رفته بودم ایشان تعریف می کرد که   یک روز محسن آمد خانه به من تسبیحی نشان داد و گفت این را مسعود از خانه خدا اورده و اصرار کرده که سریع بازش کنم من هم باز کردم . همسر شهید فخری زاده می گفت که ایشان آن تسبیح را در سجاده نمازش گذاشت و هنوز هم هست.

خانم کرمی افزد: نکته ای که می خواهم عرض کنم این است که ویژگی همه این شهدا اعتقاد قلبی به خدا و راهی که در پیش گرفتند، بود.  و این اعتقاد باعث شده بود که از هیچ چیزی نمی ترسیدند. به گفته فرزندان شهید فخری زاده از سال 77 ایشان می دانستند که پدرشان در خطر هستند ولی هرگز نترسیدند چون توکلشان به خدا بود و برای رضای خدا کار می کرد، هدفش هم رضای خدا و پیشرفت مردم کشورش بود. چیزی که دوست دارم به مردم عزیز بگویم این است که این شهدا همه شان دل داشتند، اهل سفر و تفریح بودند، معنی عشق و علاقه را خوب می فهمیدند اما بخاطر هدفشان و اعتقادشان از این علایق و حتی زن و بچه خودشان گذشتند تا میهمن و مردمشان سربلند باشند، این خونهایی که پای این انقلاب رفته برای این بوده که انقلاب سرپا بماند.

انتهای پیام/
گزارش خطا
ارسال نظر
آخرین اخبار
کارگاه آموزشی دیابت و راه پیشگیری و درمان آن
سومین جلسه شورای مدیران ارشد سازمان فرهنگی هنری برگزار شد
سینما می‌تواند برای همه پناه باشد/ «سینما متروپل» در کل کشور ۱۸ سانس دارد
نمایش «پای پنهان لک لک» در فرهنگسرای ارسباران روی صحنه می‌رود
هفتاد و چهارمین نشست دورهمی بچه‌کتابخون‌ها با عنوان «با آتش می‌رقصند»
نمایشگاه بین‌المللی کارتون «محیط زیست ۲» در خانه کاریکاتور ایران
ثبت نام کارگاه داستان‌نویسی فرهنگسرای خانواده آغاز شد
اکران و نقد «تابستانی که برف آمد» در سینما اندیشه
صفحه اول روزنامه‌ها- دوشنبه ۲۱ مهرماه ۱۴۰۴
شصت و پنجمین نشست کانون عکاسی شفق با محوریت نقد عکس‌های خیابانی تهران
«طعم اصالت»؛ جشنی برای مزه کردن فرهنگ تهرانی در فرهنگسرای امید
«عملیات نجات مادربزرگ»؛ داستانی به مناسبت روز جهانی سالمندان
یادمان بهمن رجبی در فرهنگسرای ارسباران برگزار می‌شود
نمایشگاه انفرادی نقاشی «رنگ‌های پاییزی» در نگارخانه کلک خیال گشایش یافت
آب و رنگ معماری ایرانی در نمایشگاه گروهی نقاشی نگارخانه آفرینش نور
حافظ‌خوانی در محفل ادبی «قافیه‌گردی» کتابخانه هنر
بازی‌واره‌ی تعاملی و تاریخی «باتا» آغاز به‌کار کرد
محمد کاسبی درگذشت
یادمانی از ظلم پهلوی و استقامت ملت؛ رونمایی از محل بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران پهلوی
صفحه اول روزنامه‌ها- یکشنبه ۲۰ مهرماه ۱۴۰۴
فراخوان نخستین جایزه ملی سنتورنوازی پایور منتشر شد
«موزیکالیته» در راه پردیس تئاتر تهران
دومین کارگاه مهارت‌افزایی خانواده در فرهنگسرای خانواده برگزار می‌شود
گزارش آماری مخاطبان تماشاخانه ایران‌شهر اعلام شد
جشن یک میلیونی شدن شمارگان مجموعه «قصه ما مثل شد» در باغ کتاب برگزار شد