پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۲۱:۵۴
کد خبر: ۱۱۵۱۰۸
|
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۶
شاعری که پزشک است؛وحید سیاوشان

شعر لایه‌های حقیقت را کنار می‌زند/ کرونا پایه‌گذار ادبیاتی جدید خواهد شد

شعر قرار است لایه‌هایی از حقیقت را کنار بزند و مخاطب را با مفاهیم و عمق بیشتری از یک پدیده مواجه کند.
شعر لایه‌های حقیقت را کنار می‌زند/ کرونا پایه‌گذار ادبیاتی جدید خواهد شدبه گزارش پایگاه تحلیلی خبری فرهنگ و هنر، وحید سیاوشان شاعری که شغلش پزشکی است  درباره حال شعر و ادبیات در روزهای کرونایی گفته است  اگر بخواهیم به طور کلی در این زمینه صحبت کنیم می‌توانیم پا را کمی فراتر گذاشته و نگاه جهانی داشته باشیم. از این رو شاید شعر در دهه‌های گذشته به عنوان یک مدیا و رسانه محسوب می‌شد، اما پیشرفت و تکنولوژی باعث رواج مدیاهای دیگری شده و به نظر می‌رسد جایگاه خود را از دست داده است و مخاطبان کمتر سراغ شعر می‌روند.

 شعر می‌تواند در دوران افسردگی و رخوت و رکود در نگاه مخاطب به جهان پیرامونش تأثیر داشته باشد و قطعاً اثرگذار است. مخاطبانی هم هستند که شعر می‌خوانند و به آن علاقه‌مند هستند. بنابراین به آینده شعر خوشبینم و احساس می‌کنم بیشتر شاعران با ساختارهای قوی‌تر، تخیل غنی‌تر و نگاه متفاوت به شعر می‌پردازند و آینده پیش روی شعر ایران درخشان خواهد بود. 

در دوران کرونا که جامعه دچار رخوت و کسالت است، شعر می‌تواند کارکرد خود را بازیافته و در رهایی از این رخوت و افسردگی اثرگذار باشد اما شعر قرار نیست شادی ایجاد کند و سرگرمی نیست. اگر اینطور باشد دیگر شعر نیست. شاید به همین دلیل است که بیشتر مخاطبان امروز سراغ داستان می‌روند که یک نوع سرگرمی هم محسوب می‌شود.
 شعر قرار است لایه‌هایی از حقیقت را کنار بزند و مخاطب را با مفاهیم و عمق بیشتری از یک پدیده مواجه کند؛ از این رو شعر باعث شادی نخواهد شد و اگر شعر قدرتمندی باشد، دریچه‌های جدیدی از جهان را به روی مخاطب باز خواهد کرد.

این شاعر و پزشک در گفتگو با ایکنا گفته است  : من هنوز مواجهه خاصی با داستان کرونا در قالب هنر و ادبیات نداشتم. کرونایی که عالمگیر شده، نیاز به زمان بیشتری دارد و باید در پساکرونا به آن پرداخت. به عنوان مثال مارکز در کتاب «عشق سال‌های وبا» از وبا یک کارکرد استعاری گرفته و آن را به خاطر امراضی که ایجاد می‌کند به عشق تشبیه کرده است. نگاه نویسنده به این بیماری باعث شده، این اثر به رمان درخشان تبدیل شود اما ما در دنیای کنونی زندگی می‌کنیم که بی‌اندازه از محتوا خالی شده و کرونا همه راه‌های ارتباطی را قطع و محدودیت و انزوا ایجاد کرده است.

 گاهی به این فکر می‌کنم که آیا استفاده از کرونا به عنوان یک پاندمی در قالب هنر و ادبیات ممکن است یا نه؟ آیا به اندازه طاعونی که قرون وسطا را درگیر کرد و خود پایه‌گذار رنسانس شد، کرونا در هیبت یک بیماری همه‌گیر می‌تواند تولید محتوای هنری و ادبی کند؟

 به نظرم شاید به کسی که در دل ماجرا و هر روز رویارو با این بیماری هستم، باید قدری زمان بگذرد و بتوان از آن فاصله گرفت تا درباره آن نوشت. دوران پساکرونا می‌تواند فرصت مناسبی برای پرداختن به این مسئله باشد. 
نظر شما