محمدعلی صمدی در برنامه «سپهر نور»:
امام(ره) میدانست که سرمایهای جز باور مردم به یک ساختار وجود ندارد
محمدعلی صمدی پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در گفتوگو با برنامه «سپهر نور» که به مناسبت سالروز ارتحال امام خمینی (ره) توسط فرهنگسرای امام (ره) برگزار میشود، عنوان کرد: امام (ره) میدانست که سرمایهای جز باور مردم به یک ساختار وجود ندارد و در این دنیای بههمریخته که قانون جنگل حکم فرماست، چیزی جز قدرت توده مردم نمیتواند حفظکننده یک ساختار باشد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، در آستانه فرا رسیدن ایام ملکوتی ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره)، فرهنگسرای امام (ره) برنامه گفتوگو محور «سپهر نور» را برای واکاوی مصلحتاندیشی و تدابیر امام (ره) و رویدادهای دهه ۶۰ با حضور محمدعلی صمدی پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار میکند. محمدعلی صمدی نویسنده کتابهایی درباره شهدا و فرماندهان جنگ است و در این نشست مباحثی چون امام خمینی (ره) و پایان جنگ (قطعنامه ۵۹۸)، حاج قاسم سلیمانی امتداد مکتب حضرت امام خمینی (ره)، رهبری جهانی، امام خمینی (ره) و باور عمیق به نقش مردم، تصمیمات مهم حضرت امام (ره) در سال منتهی به ارتحال، امام خمینی (ره) و روز قدس و سبک زندگی و آرامش حضرت امام (ره) در شرایط سخت و دشوار دهه ۶۰ را مطرح کرده است. گزیده این گفتوگو را در ادامه مشاهده میکنید.
واژه کلیدی «مردم» در تفکر امام (ره) چه جایگاهی دارد؟
امام(ره) از همان بدو ورود به کشور در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ رفتارهایی از خود نشان دادند که معلوم بود توجهشان به احزاب و گروههای سیاسی نیست و این در شرایطی بود که دسته بندیهای سیاسی آن روز در فرودگاه هم دیده میشد و هر یک سعی داشتند بروز و تاثیرگذاری بیشتری در مسیر انقلاب داشته باشند. البته فضای مردمی آن روز انقلاب، اکنون چندان قابل درک نیست و اینکه بعضی گروههای خاص به هر شکلی میخواستند خود را به امام (ره) نزدیک کنند. اما امام (ره) با استادی از این کار شانه خالی میکرد و حتی در عکسها هم این هست که امام (ره) سعی داشتند کسی پیش ایشان ننشیند. امام (ره) میدانست که سرمایهای جز باور مردم به یک ساختار وجود ندارد و در این دنیای بههمریخته که قانون جنگل حکم فرماست، چیزی جز قدرت توده مردم نمیتواند حفظکننده یک ساختار باشد.
تحلیل شما از آرامش حضرت امام (ره) در همه روزهای پر فراز و نشیب انقلاب و پس از آن چیست؟
آرامش حاصل شناخت است و هر چه معرفت شما به محیط بیشتر باشد، آرامش بیشتر میشود. البته گاهی ترس مقدس است و منشأ خیر است، اما امام (ره) به یک آرامشی رسیده بود که به اقتضای بالا رفتن سن، این آرامش بیشتر میشود و وقتی انقلاب به ۱۲ بهمن رسید، در هواپیما در جواب خبرنگاران که میپرسند اکنون که بالای خاک ایران هستید چه احساسی دارید، میگوید هیچ. این شاید قابل فهم هم نباشد، چون فضای فکری سیاسی آن زمان بیشتر معطوف به پوپولیست های چپی بود، اما ایشان اعتنایی به این محیط نداشت و نگاهش این نبود و بیشتر مشغول مراقبه بود. بعد شواهد تاریخی هم نشان داد که همین بوده و اگر امام (ره) توانست تاثیرگذار باشد، اول روی مراقبت نفس خودش بوده و بعد بر مردم تأثیر گذاشت. ایشان حواسش روی خودش بود که در دام بزنگاههای تاریخی نیفتد.
اهمیت نامگذاری روزی به عنوان روز قدس درباره فلسطین چیست؟
ماجرای فلسطین قرار بود در دهه ۱۹۷۰ میلادی با نقشههای غرب و آمریکا به پایان خود برسد و آن زمانی بود که انور سادات رییسجمهور وقت مصر به اسرائیل سفر کرد. چون مصر در آن زمان بزرگترین حامی مقاومت بود که عقبنشینی کرده بود، اما همان زمان انقلاب اسلامی رخ داد و معادله را بر هم زد و ایران که پیش از انقلاب، اصلیترین حامی غیرعرب اسرائیل در منطقه بود، حالا سفارت اسرائیل در تهران را به سفارت فلسطین تغییر داده بود. در همان نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین به ایران آمد و در محل اقامت امام (ره) در مدرسه علوی کنار امام (ره) ایستاد، عکس گرفت و دیدار کرد. این بر هم خوردن موازنه باید یک نمادی هم پیدا میکرد و نامگذاری روز قدس از سوی امام (ره) این نماد بود. تعیین آخرین جمعه ماه رمضان که اساساً یک جور شب قدر و یک فرصت آمرزش از نظر اهل سنت هم هست، خیلی زیرکانه و از هوشمندی امام (ره) بود و من این را ناشی از عقلانیت قدسی امام (ره) میدانم. ضمن اینکه تا قبل از این اتفاقات بزرگترین امتیاز اسرائیل و متحدانش در رویارویی با مردم فلسطین این بود که جهان اسلام به تمامی درگیر ماجرای فلسطین نبود و تعیین یک نماد مشترک برای مقابله با اسرائیل خیلی مؤثر واقع شد و این در شرایطی بود که پرچم مبارزه با آمریکا و متحدانش در دست چپها بود و این گامی در جهت تغییر طرف مبارزه هم بود، چون بخش جنگنده جهان اسلام که شیعیان بودند از ماجرای فلسطین جدا شده بودند و با این حرکت حضرت امام (ره) به صحنه آمدند که امروز نتایجش را میبینیم.
در مورد نقش و جایگاه شهید سردار سلیمانی و آنچه که امروز به عنوان مکتب شهید سلیمانی مطرح است، بفرمایید.
حاج قاسم در زمان جنگ اتفاقاً از فرماندهان چندان معروف نبود. مثلاً پس از فرماندهانی چون همت، باکری و زینالدین قرار داشت، اما آنچه مسیر رشد حاج قاسم بود تا آنجا که سردار دلها شد، مسیری ۳۰ ساله است و خداوند به ایشان توفیق داد که انبوه تجربیات همرزمانش را جمع کرده و به اینجا برسد. اساساً تبیین شرایط دهه ۶۰ در اثرگذاری آن بر بچههایی که در دامن امام (ره) رشد کردند، سخت است و این بچههایی که با امام (ره) وارد صحنه شدند، هیچ سرمایهای جز امام (ره) نداشتند، در حالی که امام (ره) پیرمردی بود که هر روز امکان داشت عمرش به پایان برسد. شهید احمد متوسلیان میگوید وقتی خبر آزادی خرمشهر را به امام (ره) دادند، امام (ره) فقط لبخندی زدند و این خیلی معنا داشت و متوسلیان به عنوان یک شخصیت قدرتمند نظامی این حرف را بر اساس باور نظامیاش میزد. به هر حال پیوندی بین حضرت امام (ره) و این بچهها بود و خدا قسمت ایشان کرد که بماند و این مسیر را بپیماید. آن محبتی که از مردم نسبت به حاج قاسم دیدیم، در حالی بود که از سال ۹۰ و ۹۱ به بعد نسبت به مطرح کردن حاج قاسم نگران بودیم، چون ایشان نمادی از انقلاب اسلامی در کشورهایی بود که به انقلاب اسلامی وفاداری داشتند. اما تجربه شهادت ایشان نشان داد که اینطور نیست و مردم بیشتر از ما ایشان را میشناسند. معتقدم حاج قاسم هیچ چیزی جز امام (ره) در دستش نیست و شکل سلوکش با مردم و با نیروهای نظامی همان مشی امام (ره) بود.
نقش و جایگاه حضرت امام (ره) در دوران هشت ساله دفاع مقدس و نقش کاریزماتیک امام (ره) را در این دوران چگونه تحلیل میکنید؟
امام(ره) در ابتدای جنگ یعنی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ طبق رویه همیشگی خودش وارد جزئیات مسئله نشد و فرمانده کل قوا بنیصدر بود و تمام اختیارات نظامی رهبری هم به او داده شده بود. اما امام (ره) دید اتفاقی نمیافتد و در روز پنجم جنگ امام (ره) ورود طوفانی میکند و در دیدار با فرماندهان نظامی میگوید که مناطق اشغالشده باید آزاد شوند و از این به بعد امام (ره) به صورت مقتضی وارد جنگ میشود. نقش دیگر امام (ره) زنده نگه داشتن روحیه جهادی بین مردم است و در عملیاتها هم هر جا از امام (ره) کسب تکلیف شد، مسائل نظامی را ایشان به خود رزمندگان واگذار کردند. امام (ره) با آن آرامش خود بازسازی روحیه میکرد و تأثیر ایشان بیشتر دلجویی از رزمندگان بود که بروز آن را بیشتر میبینیم، در حالی که در آزادسازی شهرها یا مناطق، رزمندگان کار میکردند و ممکن بود به پیروزی برسند یا نرسند و از نظر امام (ره) این سر پا نگه داشتن روحیه مهمتر بود تا تشجیع آنها و امام (ره) با آن نفس قدسیاش توانست کار خود را انجام دهد.
درباره پایان جنگ و قطعنامه ۵۹۸ و تأثیر امام (ره) در این موضوع بفرمایید.
مقطع پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ قطعاً از تلخترین مراحل انقلاب اسلامی بود و اگر بیان امام (ره) نبود به اینکه جام زهر را نوشیدم، نمیتوانستیم سریع از بحران عبور کنیم. ضمن اینکه بیان ایشان دست ما را باز گذاشته که مسائل را بگوییم. تجربه هشت سال جنگ نشان داد که امام (ره) نسبت به این قبیل مسائل واکنشی اینگونه نداشت. امامی که در سختترین ها، واکنش ندارد آیا با صلح مشکل دارد؟ و این از مواردی است که همچنان جای بررسی دارد. روی هم رفته مقطع قطعنامه را نمیتوان از جنگ جدا کرد و در هر دو مردم بودند و من قائل به این نیستم آن گونه که برخی میگویند امام (ره) به خاطر خستگی مردم از جنگ این تصمیم را گرفتند.
کمی درباره تصمیمات مهم امام (ره) در یک سال منتهی به جنگ توضیح دهید.
سال آخر حیات امام (ره) یعنی از بهار ۱۳۶۷ تا بهار ۱۳۶۸ مصادف با تحولات بعد از جنگ است. یک سلسله تغییر رویهها ایجاد میشود و رویکردی در کشور وجود دارد که رویههای قبلی به نتیجه نرسیده، ضمن اینکه در این سال وضعیت جسمی امام (ره) هم بر تصمیمات تأثیر داشت و به موازات آن بحث قائممقامی امام (ره) هم با توجه به تشدید بیماری ایشان پررنگ شده بود. بر این اساس ایشان خواست یک سری ایرادهایی را اصلاح کند و سعی کرد هزینههایش را پایین بیاورد، از جمله در مسئله قانون اساسی و اختیارات رییسجمهور و نخستوزیر که چالشهایی ایجاد کرده بود که عموماً با کوتاه آمدن رییسجمهور حل میشد. ضمن اینکه ایشان میدانست بعدها به قانون اساسی که زمان امام (ره) تنظیم شده سخت میتوان دست زد و خودش پیگیر شد که قانون اساسی تغییر کند. به نظر من جدیترین وجه قانون اساسی همان رفع اختلاف بین رییسجمهور و نخستوزیر بود. اما سختترین و ناراحتکنندهترین این وقایع عزل آقای منتظری از قائممقامی بود که بیشتر از همه خود امام (ره) ناراحت شدند، و گر نه که مردم تابع امام (ره) بودند و شاید آنچه بیماری ایشان را تشدید کرد، همین ماجرا بود. مسئله مهمتر از آن روحیه جهادی مردم بود و امام (ره) انتظار داشت سایر مسئولان هم توان داشته باشند که روحیه جهادی را جلو ببرند، اما دید اینگونه نیست و کار به جایی رسید که ایشان از طرف مسئولان از مردم عذرخواهی هم کرد.
درباره ارتحال امام (ره) و تاثیرات آن بر مردم بگویید.
برای مردم طبیعی نبود که این پیرمرد رحلت کند، چون وقتی میگفتند خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار، واقعاً به این دعای خود باور داشتند. توده مردم تصور مرگ امام (ره) را نداشتند، اگر چه من کاری به جامعه مسئولان و نخبگان ندارم. توده مردم خود را مستوجب این نعمت میدانستند و اینکه چرا پس از ۱۴۰۰ سال که چنین نعمتی آمده باید فوت کند. واکنش احساسی مردم در ۱۴ خرداد هم همین را نشان داد. مردم فکر میکردند به آنها ظلم شده و حقشان را دزدیدهاند. برخی حتی با سر بر دیوار میکوبیدند که واقعاً قابل درک نبود و خشم عجیبی بود که پس چرا الان و انقلاب مهدی (عج) چه شد.
درباره بحث نگرانی مردم و مسئولان از ارتحال و در نهایت انتخاب رهبری چه ارزیابیای دارید؟
کسی انتظار انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبری را نداشت چون اکثریت کسانی که در قدرت بودند مخالف ایشان بودند، چه در دولت، چه مجلس و حتی مجلس خبرگان. این مسیری که تعریف میشود که برخی افراد برای رهبری تاثیرگذاری کردند هم درست نیست، حتی درباره نقش کسانی چون آقای هاشمی و مرحوم سید احمد خمینی. در نهایت خداوند این مقام رهبری را نصیب ایشان کرد که حتی خود ایشان هم تصورش را نداشت. البته من این را محصول بسترسازی امام (ره) میدانم که اقیانوس متلاطمی درست کرده بود که این افراد علیرغم آن طوفان توانستند جایگاه قانونی رهبری را مجدداً پر کنند و جز عنایت خدا چیزی نمیبینم. انتخاب رهبری را هم صرف نظر از شخصیت ایشان، لطف خدا میدانم و این انتخاب با کمترین اختلاف انجام شد.
در آستانه ۲۸ خرداد هستیم، بر اساس تجربه آن سالها توصیههای امام (ره) به مردم و مسئولان درباره انتخابات چه بود؟
من توصیه خاصی به جز شرکت در انتخابات از امام (ره) به یاد ندارم و آن هم به عنوان تکلیف حتی در حد نماز. ما از امام (ره) یاد گرفتیم که نه تنها رأی دادن، بلکه هر فعلی را که انجام میدهیم و در سرنوشت ما تأثیر میگذارد، باید یک جایی جواب بدهیم و جایی برای توجیه ندارد. ایشان هم در انتخاباتها همین رویه را داشتند و باید در همین چارچوب وارد شده و رأی دهیم.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر