به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، نشست گفتوگو درباره کتاب «نقد تحریف مدرن امام خمینی (ره) (جنگ عراق و ایران)» نوشته عطاءالله مهاجرانی صبح دوشنبه یکم شهریورماه در فرهنگسرای امام (ره) برگزار شد. این نشست با مشارکت فرهنگسرای رازی و با حضور حجتالاسلام سید محمود دعایی، سردار حسین علایی، محمدعلی صمدی و حسین جودوی به عنوان دبیر نشست برگزار شد.
این نشست در ادامه نشستهای گفتوگو محور فرهنگسرای امام (ره) با محوریت کتابهای تازه منتشرشده با موضوع حضرت امام (ره) برگزار شد و در آن کتاب «نقد تحریف مدرن امام خمینی (ره) (جنگ عراق و ایران)» که توسط نشر امید ایرانیان منتشر شده، نقد شد و همچنین روایتهای مختلف درباره چگونگی آغاز جنگ تحمیلی و نقش امام خمینی (ره) در این باره مورد بررسی قرار گرفت.
ابتدا حجتالاسلام سید محمود دعایی مدیرمسئول موسسه اطلاعات و اولین سفیر ایران در عراق پس از پیروزی انقلاب اسلامی ضمن توضیحاتی به چگونگی شکلگیری این کتاب پرداخت و گفت: انگیزه اصلی نگارش کتاب «نقد تحریف مدرن امام خمینی (ره) (جنگ عراق و ایران)» به این نکته بر میگردد که من پس از انقلاب اسلامی به دستور امام خمینی (ره) به عنوان سفیر ایران به عراق رفتم و تا پایان اسفند ماه ۱۳۵۸ آنجا بودم. بعد فراخوانده شدم تا اینکه سال ۱۳۵۹ جنگ عراق علیه ایران آغاز شد. بنابراین به دلیل حضورم در عراق و همچنین اقامت گذشتهام در این کشور مسائلی مطرح بود از جمله اینکه آیا واقعاً این جنگ قابل پیشگیری بود و پس از جنگ هم این شبهه ایجاد شده بود که آیا برخی روشها و منشهای برخی بلندپایگان نظام ما باعث شد که شعله جنگ برافروخته شود؟ بر این اساس میتوان گفت حتی تحقیقی که آقای مهاجرانی در این کتاب انجام دادند و حتی خبرهای دیگری که در این باره وجود دارد کمتر از آنهایی است که تا حالا گفته شده است.
حجتالاسلام دعایی با بیان اینکه واقعیت این است که ما در شرایطی قرار گرفته بودیم که یا باید تسلیم آمریکا میشدیم یا میجنگیدیم، اظهار کرد: بعد از رحلت امام خمینی (ره)، طیفی که از امام (ره) سرخورده شده بودند، سناریویی تنظیم کردند که بر اساس آن سناریو من در دوران سفارت عراق در بغداد مأمور شدم پیامی از طرف صدام برای امام (ره) ببرم که گفته بود یا شما شخصیتهایی را برای مذاکره به عراق بفرستید و یا اینکه خود من برای گفتوگو با شما به ایران بیایم و در مورد اختلافات موجود به توافقی برسیم. من بعد از اینکه این پیام را به امام (ره) رساندم، برخوردی که امام (ره) در جواب این پیام کردند ملاک سناریوسازیهای این گروه بود. طبق این سناریو امام (ره) در پاسخ بدون اینکه تأمل کنند گفتند «گوش به حرفش ندهید».
وی در تشریح این اتفاق تاریخی افزود: من به اتفاق شهید بهشتی و مرحوم بازرگان برای ارائه پیام صدام خدمت امام (ره) رسیدیم و سناریویی که گفته شده این است که امام (ره) با خشکی میگویند گوش به حرفش ندهید و علیرغم اینکه آن دو بزرگوار هم اصرار میکنند، باز امام (ره) میگوید گوش به حرفش ندهید و من گریه میکنم و به امام (ره) میگویم که پس من دیگر به عراق برنمیگردم، اما امام (ره) میگویند که نه شما باید برگردید.
مدیر موسسه اطلاعات ادامه داد: در این سناریو از من چهرهای خیرخواهانه و علاقهمند به جلوگیری از جنگ ترسیم شده و بنابراین بر اساس این چهره من هم باید سکوت کنم. این سناریو را در فضای مجازی مکرراً مطرح میکردند و فوری نتیجه میگرفتند که امام (ره) باعث جنگ بوده. اگرچه هر وقت از من سؤال میشد، من این حرفها را تکذیب میکردم. این شرایط ادامه داشت تا اینکه سال ۱۳۹۸ از من برای یک سخنرانی در یزد دعوت شد تا در مراسم سالگرد رحلت مرحوم اعتمادیان که انسان وارستهای بود، شرکت کنم. بنا داشتم خاطراتی نقل کنم و برای رد این سناریو در همان مجلس یک صحبت مفصل و ماندگار انجام دادم و انگیزه صدام از جنگ را بیان کردم. اما به دلیل اینکه بیشتر از ۵۰۰ نفر مخاطب در آن جلسه حضور نداشت و تلویزیون هم عموماً صحبتهای مرا پخش نمیکند، این سخنرانی بازتاب شایسته را پیدا نکرد.
حجتالاسلام دعایی در پایان گفت: من دلم میخواست همان گونه که حرفهای مخالفان در فضای مجازی پخش میشود، صحبتهای من هم بازتاب داشته باشد، لذا بر اساس یک اتفاق که عبارت از حضور سرکار خانم جمیله کدیور همسر آقای مهاجرانی در روزنامه اطلاعات بود، به صورت تصویری با آقای مهاجرانی تماس گرفتیم و این مقدمهای شد که فایل سخنرانی یزد را برای آقای مهاجرانی فرستادم. ایشان هم بعد از دیدن سخنرانی من نامهای برایم نوشت و گفت میخواستم یادداشت کوتاهی بر این سخنرانی بنویسم، اما جاذبه امام خمینی (ره) مرا گرفت و با خود برد و خاطرهای از دیدار با امام (ره) تعریف کرد و گفت این بار باید درباره تحریف مدرن شخصیت امام (ره) مطلبی بنویسم. این انگیزهای برای نوشتن این کتاب بود و همچنین انگیزهای برای کشف حقیقت که این کتاب نوشته شد. آقای مهاجرانی موفق شد به اسنادی دست یابد که آمریکاییها پس از اشغال عراق از آرشیوهای محرمانه عراق به دست آورده بودند و بر اساس این اسناد توانست مستندات این کتاب را بنویسد.
در ادامه نشست سردار حسین علایی اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به دلایل شروع جنگ عراق علیه ایران به بحث چگونگی شروع جنگها پرداخت و گفت: اصولاً زمانی که موازنه قوا بین دو کشور بر هم بخورد، احتمال جنگ بالا میرود و بر هم خوردن موازنه قوا یکی از دلایل اصلی جنگهاست. اگرچه شروع هر جنگی دلایل دیگری هم میتواند داشته باشد. مثلاً اینکه یک طرف فکر کند میتواند برنده جنگ باشد و یا اینکه برعکس، فکر کند اگر جنگ را شروع نکند شکست خواهد خورد. همه اینها میتواند بازیگران را به طرف جنگ سوق دهد.
سردار علایی افزود: صدام حسین سه مسئله را برای شروع جنگ مطرح کرد که عبارت بود از نخست عدم قبول معاهده ۱۹۷۵ الجزایر درباره تعیین خطوط مرزی و میگفت که قبول ندارد، چون شاه سابق آن را منعقد کرده در حالی که این معاهده نتیجه ثمربخش حل مشکلات مرزی ایران و عراق بود و طرفین زورشان را زده بودند و هیچ حکومتی نمیتوانست آن را باطل کند. دوم اینکه سه جزیره ابوموسی و تنبهای بزرگ و کوچک در خلیج فارس که در طول تاریخ بخشی از ایران بودند، به اعراب داده شود و سوم اینکه ایران خوزستان را رها کند تا یک دولت خودمختار به نام عربستان در آن تشکیل شود، به این دلیل که بخشی از مردم خوزستان عرب هستند. این گونه بود که از همان اوایل پیروزی انقلاب، عراق شروع به ارسال سلاح برای برخی عشایر عرب در ایران کرد و بعد از انقلاب آنها عملیات مسلحانه علیه کشور انجام میدادند. دیگر اینکه حزب دمکرات کردستان را مسلح کرد و آنها بعد از انقلاب اقدامات مسلحانه علیه ایران را شروع کردند.
وی در ادامه عنوان کرد: اما آنچه به کتاب آقای مهاجرانی مربوط میشود، این نکته است که آیا ایران میتوانست اقداماتی انجام دهد که جنگ نشود؟ جای این موضوع در کتاب ایشان خالی است. اما من در کتاب خودم به این موضوع پرداختهام که اگر شما یک قدرت نظامی بازدارنده از خود بروز بدهید، این کمک میکند و دوم اینکه با واسطهها صحبت کنید که طرف مقابل جنگ را شروع نکند و سوم برای جلوگیری از جنگ اقدامات مخفی انجام شود از جمله اینکه مثلاً داخل ارتش کشور دشمن تحریک کنند و کودتا یا اقدامات تخریبی دیگر انجام دهند.
سردار علایی در تشریح وضعیت ایران پیش از شروع جنگ گفت: اما ایران در هر سه حوزه توانمندیهای لازم را نداشت و ارتش که بازمانده دوره شاهنشاهی بود و نمیدانست که باقی میماند یا نه و اولویت اصلی کشور هم تشکیل نظام جدید بود و ایران نمیتوانست به تهدیدات خارجی فکر کند. البته ایران بعد از اشغال سفارت آمریکا این حدس را میزد که ممکن هست آمریکاییها در ایران اقدام نظامی انجام دهند و به همین دلیل بود که امام (ره) به مردم گفت بسیج شوند و بعد از آن بود که بسیج مستضعفین درست شد، اما در مجموع ایران قدرت نمایش قدرت نظامی به عراق را نداشت. در مورد مذاکره هم صدام اتفاقاً بعد از یک گفتوگو که با دکتر یزدی و بازرگان انجام داد، بر تصمیمش برای حمله به ایران مصممتر شد و گفت اتفاقاً الان زمان اقدام نظامی است و تمهیداتی هم برای ابراز بیطرفی کشورهای دیگر در جنگ اندیشید. اینگونه است که میتوان نتیجه گرفت که عراق تصمیم خود برای جنگ را از قبل گرفته بود.
اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه در پاسخ به این سؤال که آیا کتاب «نقد تحریف مدرن...» نکته جدیدی دارد که مخاطب را جذب کند، اظهار داشت: نکته جدیدش این است که اسناد مهم مربوط به جنگ را در یک کتاب جمعآوری کرده و این کار ارزشمندی است و دیگر اینکه اهمیت کتاب در این است که کسانی که در رأس کشور قرار میگیرند، باید تمام تلاششان این باشد که جنگ اتفاق نیفتد و اینطور هم نیست که اگر شما آدم خوبی باشید جنگ نمیشود و مثال آن همین افغانستان است که طالبان از مذاکره با آمریکا استفاده کردند و کل افغانستان را گرفتند.
کارشناس بعدی نشست محمدعلی صمدی پژوهشگر دفاع مقدس بود که بیان کرد: کتاب «نقد تحریف مدرن...» بسیار قابل تحسین و ارزشمند است. اگرچه طرح جلد آن ضعیف مینماید، اما به هر حال محتوای آن که به خصوص برای دفاع از امام خمینی (ره) منتشر شده بسیار اهمیت دارد. اگرچه انتظار میرفت چنین اثری داخل کشور و از سوی دوستان منتشر شود، چون کنش سیاسی آقای مهاجرانی مخالفانی دارد. اما به هر حال به اعتقاد من امام (ره) بزرگترین ضربه را از نزدیکان و دوستانش خورد و جاهایی که باید حرف میزدند، نزدند و این افتخار نصیب آقای مهاجرانی شد.
این پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس با بیان اینکه من از این کتاب خبر نداشتم و توسط بانی این جلسه از آن مطلع شده و آن را خواندم، افزود: این کتاب ۳۵۷ صفحه است و ۱۹ روایت درباره چگونگی شروع جنگ را بررسی کرده و فقط دو روایت از آقایان دعایی و رحمانی مثبت است و باقی روایتها اعتبار حضرت امام (ره) را زیر سؤال میبرند و هدفشان مخدوش کردن اعتبار و رهبری ایشان است و علیرغم اینکه در این میان امام (ره) را جنگطلب معرفی نمیکنند، اما دنبال انداختن بار جنگ روی دوش ایشان هستند. البته آقای مهاجرانی با قلم زیبا و وزانت و آمیخته با نظم آکادمیک از امام (ره) دفاع کرده است. آقای مهاجرانی در این کتاب یک برش رسانهای ایجاد میکند و به خاطر اسمی که دارد کتاب خوانده میشود و ضمن اینکه به امام (ره) هم ابراز علاقه میکند، اگرچه این کار این روزها هزینه دارد و از این جهت من به ایشان حسادت کردم که اینگونه درباره امام (ره) صحبت میکند.
وی در پایان اظهار کرد: البته کتاب نکته تازهای ندارد که قبلاً منتشر نشده باشد، اما نظم زیبایی دارد و برخی استناداتش نمک به کتاب میدهد و ایشان گردآوری خوبی کرده و صغری و کبری و نتیجهگیریها عالی است و معلوم است که وقت گذاشتند و با علاقه نوشتند و از منابع غیر فارسی و عربی هم استفاده کردند.
کتاب «نقد تحریف مدرن امام خمینی (ره) (جنگ عراق و ایران)» نوشته سید عطاءالله مهاجرانی، نماینده اولین دوره مجلس شورای اسلامی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمان آقای سید محمد خاتمی است که توسط نشر امید ایرانیان منتشر شده و در کمتر از دو ماه به چاپ دوم رسیده است. این کتاب آغاز جنگ هشت ساله بین ایران و عراق را بررسی میکند و دو پرسش را مطرح کرده و به پاسخ آنها پرداخته و اینکه چرا عراق علیه ایران جنگ آغاز کرد و اینکه چرا تحریف درباره جنگ آغاز شده است.