پیام داوری اردکانی به نشست «بحران تفرعن و تکاثر در جهان کنونی و بروز جنایات آخرالزمانی»
جنگ، جنگِ اطلاعات، تکنیک و هوش مصنوعی است
نشست «بحران تفرعن و تکاثر در جهان کنونی و بروز جنایات آخرالزمانی» دوشنبه هفتم مهرماه در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد که رضا داوری اردکانی فیلسوف و اندیشمند برجسته ایرانی پیامی برای این نشست صادر کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، متن این پیام به این شرح است: «با سلام به حاضران و کسانی که سخن مرا میشنوند، سخن خود را آغاز میکنم و همت دوستان عزیزی را که پس از درگذشت استاد دکتر فردید، هر ساله به یاد او، مجلس بحث ترتیب میدهند، میستايم. دکتر فردید، درک عمیقی از فلسفه داشت؛ اما چون نظر خود را به تفصیل بیان نمیکرد، بسیاری از مستمعان مطالب او را بهدقت درنمییافتند و در مورد او بهدرستی نمیتوانستند حکم کنند. کسانی هم فلسفهی او را با اظهار نظرهایش در امور عادی و هر روزی زندگی، یکی دانسته و با او به مخالفت و بلکه دشمنی، برخاستهاند. برخی اشخاص و بعضی از شاگردان ايشان هم که درصدد دفاع برآمدهاند، منتسب به گروه مجعول موسوم به فردیدی-هیدگری شدهاند.
فلسفه مجال بحث است؛ اما وقتی راه بحث به دشمنی، ناسزاگویی و بهتان میرسد، دیگر فلسفه جایی ندارد. فلسفه مقام دوستی است و دوستی جزئی از نام فلسفه است و چون فلسفه، دوستداری حکمت و معرفت است، نادانان قهراً با آن میانهای ندارند. البته مواجههی خصمانه با فلسفه، رسم تازهای نیست! در آتن که وطن فلسفه و شهر شعر و تفکر بود، سقراط را که به قول افلاطون، از حیث دانش و فضیلت، در زمان خود نظیر نداشت، کشتند! در ديار ما هم اهل تفکر و فلسفه آزارها دیدند و سهروردی به قتل رسید! جرم فلسفه این است که بیخردی و جهل و غرور را افشاء میکند و طبیعی است که به سزایش هم برسد. نمیدانم اگر دکتر فردید زنده بود، دربارهی زمان و وضع کنونی جهان و ایران چه میگفت و چه میاندیشید. مسلماً اصول اساسی نظرش را حفظ میکرد؛ اما چون با زمان و تاريخ آشنا بود، از دگرگونی وضع جهان، نمیتوانست چشم بپوشد!
از جمله نکاتی که در این مجلس مورد بحث قرار میگیرد، جنگها، کشتارها و ويرانگریهای آخرالزمانی است. چرا جنگهای آخرالزمانی؟ اگر در زمان ما جنگها آخرالزمانی است، آیا چیزها و امور وابسته به وجود ما، آخرالزمانی نیستند؟ بهنظر میرسد که اگر جنگ، جنگ آخرالزمانی است، باید تحقیق و تأمل شود که بشر آخرالزماني چیست و چه مسائل و مشكلاتی دارد.
اما چون بحث مجلس، جنگهای آخرالزمانی است، من هم ناگزیر، به آن باز میگردم! مراد از جنگهای آخرالزمانی چیست؟ این جنگها با جنگهای سابق چه تفاوتی دارند و صفت خاصشان چیست؟ در جنگ آخرالزمانی، مثل گذشته، جنگ جنگِ سربازان و با لشكركشي برای کشورگشایی نیست! بلکه جنگ اطلاعات و تکنیک است؛ فرماندهی آن هم به عهدهی هوش مصنوعی است. البته وقتی از شرایط جنگ سخن میگوییم، نمیتوانیم از نسبت آن با تفرعن بگذریم!
اما تفرعنی که اکنون موجب بسياری از جنگهاست، تفرعنی است که شاید کمتر با اراده به قدرت، نسبت دارد و بیشتر با توهم قدرت توأم است! بههرحال زمان ما، چنان که بعضی فیلسوفان معاصر گفتهاند، زمان کینه و دشمنی است! کسی مثل کارل اشمیت، حتی گفته است که سیاست، تشخیص دشمن و مرزهای دشمنی و دوستی است! در چنین زمانی، پرهیز از جنگ، کاری بس دشوار است. ولی چنان که گفته شد، جنگ، جنگِ اطلاعات است. قدرتهای جهانی، قدرت خود را با اطلاعات و نفوذ اطلاعاتی حفظ و اعمال میكنند. اگر دو یا چند کشور باهم خصومت داشته باشند، نفوذ اطلاعاتی میتواند مهمترين و مؤثرترین عامل، در پیروزی یا شکست آنها باشد. وصف دیگر جنگهای زمان ما که عجیب مینماید، این است که قصد و غایت آن، بیش از آن که فتح و پیروزی باشد، نابودکردن است!
کسانی که زمان را زمانِ کینه دانستهاند، شاید نظرشان به این بوده است که دشمنان به تسلیم يكديگر راضی نمیشوند؛ بلکه سودای نابودی دشمن را در سر دارند. میدانیم كه تاریخ تجدد با طرح سوبژکتیویته و ظهور اراده به قدرت، قوام پیدا کرده و به دگرگونی کلی در احوال و زندگی همهی مردم جهان مؤدی شده است؛ ولی اکنون این خودبنیادی، دیگر قدرت سابق را ندارد. وقتی گفتند: «انسان مرده است!» مراد مرگ سوبژکتیویته و اراده به قدرت بود!
چنان که گفته شد، اكنون دیگر لشگرها و سربازها جنگ نمیکنند؛ بلکه جنگ، جنگِ اطلاعات، تکنیک و هوش مصنوعی است. پس دیگر نيازی هم به خرد و خردمندی نیست! هوش مصنوعی، جانشین انسان خردمند شده است و توقع اين است كه کار او را انجام دهد! ظاهراً وضع روزگار هم چنان است که گویی میخواهد هوش مصنوعی، جانشین انسان شود! میگویند و درست میگویند که هیچ موجودی نمیتواند مصنوعی کاملتر از خود بسازد! اکنون هم کسی درصدد ساختن موجود کامل نیست، بلکه آدمی بدون آنکه بداند و متذکر باشد، جانشینی برای خود میسازد تا خود را از بیم و غم ناتوانی در تدبیر امور، برهاند! از حوصلهای كه فرموديد سپاسگزاری میكنم و به روان استاد دكتر فرديد درود میفرستم.
رضا داوری اردکانی، هفتم مهرماه ۱۴۰۴.»
نشست «بحران تفرعن و تکاثر در جهان کنونی و بروز جنایات آخرالزمانی» با میزگرد با حضور رضا سلیمان حشمت و بهمن شیرازی و بیژن عبدالکریمی، دوشنبه هفتم مهرماه به اهتمام بنیاد حکمی و فلسفی دکتر فردید و همکاری مرکز مشارکتهای فرهنگی و فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.