کد خبر: ۱۴۹۳۲۰

خاطرات اسیر فراری از زندان تکفیری‌های سوریه به چاپ دوم رسید

کتاب «شبح» نوشته محمدرضا نصرت است و در انتشارات خط مقدم منتشر شده و اکنون به چاپ دوم رسید.

خاطرات اسیر فراری از زندان تکفیری‌های سوریه به چاپ دوم رسیدبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر به نقل از خبرگزاری مهر، کتاب «شبح» خاطرات مدافع حرم سید علی جعفری؛ اسیرِ فراری از زندان تکفیری‌ها در سوریه است که توسط محمدرضا نصرت نوشته شده است. کتاب از روز‌های کودکی و نوجوانیِ راوی و زندگی در قم شروع می‌شود؛ از شیطنت‌های مدرسه، سنگ به شیشه زدن‌ها و کار کردن در یک کارگاه دمپایی‌سازی... و می‌رسد به جوانی و سفر به سوریه. سفری که ابتدا از سر هیجان است. سید علی جعفری از جنگِ سوریه می‌شنود و از سر هیجان ثبت‌نام می‌کند برای رفتن. شاید اگر آن موقع به ذهنش رسیده بود که بدترین اتفاقی که برای یک رزمنده می‌افتد، قرار است برای او بیفتد؛ ماجرا طور دیگری پیش می‌رفت. در جنگ بدترین اتفاق برای یک رزمنده اسارت است. سید علی جعفری به‌عنوان مدافع حرم به سوریه می‌رود و ۱۸ ماه اسیرِ زندان تکفیری‌ها می‌شود. ۱۸ ماهی که گاه هر ثانیه‌اش آنقدر سخت و پررنج می‌گذرد؛ که می‌شود بار‌ها آرزوی مرگ کرد. اما این چطور و چگونه روزگار گذراندن، چطور اسیر شدن و چگونه از زندان فرار کردن ماجرا‌هایی است که احتمالا اگر خواننده‌ای کتاب «شبح» را دست بگیرد، زمین نخواهد گذاشت.

بخشی از کتاب:

«من با آدم‌هایی هم‌بند بودم که توی قنوت نمازشان با صدای بلند دعا می‌کردند همه شیعه‌ها بمیرند. موبه تنم سیخ می‌شد وقتی اینها را می‌شنیدم. بگذریم... بعد از آن شب، باز روز‌های بد من شروع شد. روزی نبود که بهم متلک نگویند و لیچار بارم نکنند و آزارم ندهند. هی بهم پیله می‌کردند که چرا آمده‌ای اینجا و تو کافری و فلان... بین‌شان یکی بود که از همه بیشتر بغض و کینه داشت. مو‌های فرفری و صورت سیاهی داشت. خیلی هم هیکلی بود، هیکلش مثل بدن‌ساز‌ها بود. نزدیک ۴۰ سال سن داشت. وقتی با من چشم‌توچشم می‌شد، چنان چشم‌هایش را ریز می‌کرد و دندان‌هایش را به هم می‌سایید که بیا و ببین. بعد هم برای خودش زیر لب یک چیز‌هایی می‌گفت...» 

چاپ دوم کتاب «شبح» در ۳۳۶ صفحه به قلم محمدرضا نصرت در انتشارات خط مقدم منتشر شده است.

گزارش خطا
ارسال نظر