یادداشت
فرهنگ شهروندی؛ زیربنای جامعه سالم و پیشرفته- معصومه آبرون
معصومه آبرون
فرهنگ شهروندی یکی از مهمترین پایههای زندگی اجتماعی در هر جامعه است. هرچند این مفهوم در ظاهر ساده به نظر میرسد، اما در حقیقت مجموعهای از باورها، ارزشها و رفتارهایی است که تعامل سازنده میان اعضای جامعه را ممکن میسازد. جامعهای که شهروندان آن نسبت به حقوق، مسئولیتها و وظایف خود آگاه باشند، جامعهای پویا، قانونمدار و انسانیتر خواهد بود.
فرهنگ شهروندی در واقع به ما میآموزد چگونه در کنار یکدیگر زندگی کنیم، بدون آنکه حقوق دیگران را نادیده بگیریم یا آزادی خود را به ضرر دیگران به کار ببریم. از سادهترین رفتارها مثل رعایت نوبت، حفظ نظافت محیط عمومی و احترام به قانون گرفته تا مشارکت در تصمیمهای اجتماعی و احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت جمعی، همگی جلوههایی از فرهنگ شهروندی هستند.
در جامعه امروز، با گسترش شهرنشینی و افزایش ارتباطات اجتماعی، اهمیت این فرهنگ بیش از گذشته احساس میشود. زندگی شهری به نوعی تمرین مدارا و همکاری است. ما در یک شهر نه تنها با دوستان و خانواده، بلکه با هزاران نفر از انسانهایی زندگی میکنیم که ممکن است هیچ شناختی از آنها نداشته باشیم. در چنین فضایی، تنها چیزی که میتواند نظم و آرامش را برقرار کند، فرهنگ شهروندی و احترام متقابل است.
اما شکلگیری این فرهنگ تنها با توصیه و شعار ممکن نیست. ریشههای آن باید از دوران کودکی و در بستر آموزش و خانواده شکل گیرد. مدرسه، رسانه و محیطهای فرهنگی نقش بسیار مهمی در آموزش اصول شهروندی دارند. کودکی که از همان ابتدا بیاموزد زباله را در سطل بریزد، در صف نایستد، یا به نظر دیگران احترام بگذارد، در آینده به شهروندی مسئول، قانونمدار و دلسوز جامعه تبدیل خواهد شد.
یکی دیگر از ابعاد مهم فرهنگ شهروندی، احساس تعلق به جامعه است. وقتی فرد خود را جزئی از یک کل بزرگتر بداند، نسبت به آن احساس مسئولیت میکند. مراقبت از محیط زیست، حفظ اموال عمومی، مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه و کمک به نیازمندان، همه از نتایج این حس تعلق هستند. جامعهای که شهروندانش نسبت به سرنوشت شهر خود بیتفاوت باشند، بهتدریج دچار فرسودگی اخلاقی و اجتماعی میشود.
از سوی دیگر، شهروندی تنها در حد رفتارهای فردی خلاصه نمیشود؛ بلکه ارتباطی دوسویه میان مردم و حاکمیت دارد. هنگامی که قانونگذاران و مدیران شهری خود به اصول شهروندی پایبند باشند و رفتارشان الگویی برای مردم شود، اعتماد اجتماعی افزایش مییابد و مردم نیز در مقابل، همکاری بیشتری نشان میدهند.
در نهایت باید گفت فرهنگ شهروندی، نه یک شعار تزئینی، بلکه شیوهای از زندگی است. هر حرکت کوچک ما در خیابان، هر لبخند، هر احترام به قانون و هر مشارکت در امور جمعی، آجری است در بنای جامعهای بهتر. اگر بخواهیم شهری آرام، تمیز، قانونمدار و انسانی داشته باشیم، باید از خودمان آغاز کنیم؛ از همان لحظهای که تصمیم میگیریم شهروندی باشیم با وجدان، آگاه و مسئول.