شهر- یادداشت
کوچ از مصدر کوچيدن به معني نقل مکان از منزلي به منزل ديگر با ايل و اهل و عيال و اسباب خانه يا مهاجرت و انتقال ايل يا لشکر از جائي به جاي ديگراست. به نظر ميرسد که افراد يک گروه کوچگر عمدتاً با هم داراي نسبتهاي خويشاوندي سببي و نسبي هستند و به طور کلي يک شبکه خويشاوندي را تشکيل ميدهند که در مواردي رابطه خويشاوندي ميان آن ها پنهان است. کوچنشيني نوعي زندگي و معيشت انساني است.
ایلات و عشایر از کوچ نشینی تا یکجا نشینی
یکجانشین شدن ایلات و عشایر، بر اثر تغییر شیوه معیشت، ضعف و زوال گله داری سنتی و اشتغال به فعالیت های زراعی و امور دیگر است که به این ترتیب و بتدریج از کوچ نشینی به نیمه کوچ نشینی و سرانجام به یکجا نشینی منجر شده است.
دولت های ایران در قرن گذشته، با اعمال سیاست اسکان اجباری ایلات و عشایر، سبب ساکن شدن عشایر در بعضی نقاط شدند. مانند شاهسون در دشت مغان، که بوسیله شرکت کشت و صنعت مغان انجام شده است، این شرکت به احداث واحد های مسکونی پرداختو ایلات را تشویق به سکونت در این واحدها کرد. در ادامه با از بین رفتن مراتع، که عامل اصلی اقتصاد دامپروری استهمچنین نظام و تجربه ایلیاتی و انسجام میان عشایر، رو به ضعف نهادو این خانواده ها از هم دور و پراکنده شدندو در نهایت اکثریت در مناطق ده و شهر سکوت گزیدند.
امروزه عشایر برای نقل و انتقال، تمایل به استفاده از انواع وسایل موتوری و ماشینی دارند، وجود وانت بار، کامیونت، کامیون تراکتور با بارکش و موتورسیکلت شکل سنتی کوچ را دگرگون کرده است. هم اکنون بعضی خانوار های عشایری صاحب یک وسیله نقلیه موتوری هستند که بقیه خانوارها نیز از آن استفاده می کنند.
مردم و چوپان ها با اثاثیه مختصری، دام ها را به حالت چرای آزاد، از مسیر کوچ سنتی خود به مناطق گرمسیر یا سردسیر منتقل می کنند. این حالت انتقال دام در میان عشایر به ویژه ایل قشقایی به گله بند معروف استو روز به روز رواج بیشتری می یابد.
اگر فقط بعد دامداری در عشایر را مد نظر قرار دهیمو به طور کلی دیگر ابعاد این شیوه زندگی قدیمی مانند: فرهنگ، آداب و رسوم، زبان و غیره را فراموش کنیم، اطلاق دامداران متحرک یا رمه گردانان به باقیمانده جماعت عشایر است. آنها فقط عده معدودی دامدار متحرک یا رمه گردان شده اند.
پراکندگی منطقه ای عشایر ایران
* عشایر شمال و شمال شرقی ایران، شامل طوایف مختلف ترکمان که در محدوده ای از استان گلستان و استان خراسان زندگی می کنند.
* عشایر شمال غرب ایل شاهسون، ارسباران، افشار قزلباش، قراگزلو، طوایف ایل خمسه که در محدوده هایی از آذربایجان غربی و شرقی، همدان، اردبیل و زنجان زندگی می کنند.
* عشایر غرب ایران، شامل ایلات کرد زبان کلهر، سنجابی، گورکان و... که در محدوده های استان کرمانشاه و آذربایجان غربی و کردستان استقراردارند.
* عشایر جنوب غربی و جنوب ایران، شامل ایلات و طوایف مختلف خمسه، قشقایی، عرب و لر کوچک، که در محدوده های از استان فارس، خوزستان و لرستان زندگی می کنند.
* عشایر جنوب شرق ایران، شامل ایلات و طوایف مختلف بلوچ، که در استان سیستان و بلوچستان اسکان دارند.
* عشایر مرکزی ایران، شامل ایل بزرگ بختیاری، بویراحمد، دشمن زیاری، چرامه، بهمنی، مکران و... که در استان چهار محال بختیاری، خوزستان، کهگیلویه و کرمان زندگی می کنند.
* عشایر شرق و شمال شرق ایران، شامل ایلات مختلفی که در محدوده استان خراسان زندگی می کند.
تاریخ همواره از حماسه عشایر به نیکی یاد می کند با این که در دوران مبارزه با استبداد قاجار و پهلوی، عشایر همپای علمای دینی در انقلاب مشروطه نقش آفرین شدند و با استبداد رضاخان مبارزه کردند.
رئیس بنیاد ایران شناسی چهارمحال و بختیاری، درباره ساختار اجتماعی عشایر می گوید:« آن گونه که تغییرات شهرهای بزرگی بر شهرهای کوچک یا روستاها تاثیرگذار بوده، بر روی زندگی عشایر اثرگذار نبوده است.»
دکتر عباس قنبری پژوهشگر در حوزه جغرافیای سیاسی نیز می گوید : نزدیک به 60 درصد جمعیت ایران تا قبل از انقلاب عشایر و روستایی بود که اکنون سهم جمعیت عشایری بین 2 تا 3 درصد جمعیت کشور است.
قنبری، عشایر را جامعه مولد عنوان کرده و می افزاید:«در برخی مناطق روستایی، روستاییان ممکن است مایحتاج خود مانند گندم را دیگر تولید نکنند، اما عشایر هنوز جامعه مولد به حساب می آیند که بخش عمده نیازهایشان را خود برآورده می کنند.»
عشایر با نقش تولیدی که دارند حداقل خودشان وابسته به گوشت و مرغ و لبنیات کشورهای خارجی نیستند و با تولید گندم و سایر محصولات کشاورزی و عرضه آن در بازار از خروج ارز از کشور جلوگیری می کنند .
باتوجه به اینکه عشایر در آب وهوای پاک رشد و نمو می کنند و تغذیه سالمی دارند ،اکثرفرزندان آنها دارای استعداد و هوش بالایی بوده و در بهترین رشته ها به درجه های عالی علمی می رسند .در آمارگیری مشاهده شده است در یک روستای با جمعیت کمتر از هزار نفر چندین دکتر و مهندس و تاجر و کارخانه دار پا به اجتماع گذاشته اند ، یا یک روستای دور افتاده بخشی از اقتصاد کلان کشور را در دست دارند .
امروزه اکثر مسئولین تاثیر گذار در کشور ریشه در روستاها و عشایر دارند ، از کلان شهر تهران نسبت به جمعیت ده میلیونی افراد کمی تاثیر گذار در مراکز سیاسی ، اقتصادی و علمی هستند.
عشایر مرزبانان خوبی هستند و به طور خود جوش از آب و خاک خود دفاع می کنند به عنوان نمونه دفاع مردم عشایر گیلان غرب در آغاز جنگ تحمیلی در نزدیکی مرز عراق زبانزد خاص و عام است.
باید به عشایر و روستائیان به دیده احترام نگاه کنیم و بدانیم آنها هم مدیران خوب و لایقی هستند و هم تولید کنندگان خوب، که از وابستگی کشور به بیگانه می کاهند وهم سربازان و مدافعان خوبی برای کشور هستند. مردم با فرهنگ و مسئولان خد وم قدر آنها را می دانند و در مقابل آنها سر تعظیم فرود می آورند.
مژده حسینی
کارشناس جغرافیای سیاسی