ناگفته‌هايي از حادثه برای شمشیرباز و همراهانش

تك پسر بود و يك خواهر ديگر هم داشت، محمدعلي اسم شناسنامه‌يي‌اش بود و اطرافيان احسان صدايش مي‌كردند، فوق‌ديپلم كامپيوتر داشت و در كارخانه پدرش كار مي‌كرد و در ميان دوستان و آشنايان به عنوان فردي ساكت و آرام شناخته مي‌شد و ما تعجب كرديم كه چرا براي احسان بايد چنين اتفاقي رخ دهد. حوالي ساعت 10:30 چهارشنبه شب يكي از مسوولان پليس استان سيستان و بلوچستان با پدر احسان تماس گرفته و گفتند كه در جريان يك تصادف جنازه‌يي كشف كرده‌اند و در كنار آن نيز اين تلفن همراه و مدارك شناسايي فردي به نام «مهدي حسيني» بوده. در واقع آن‌طور كه من اطلاع دارم نيروهاي پليس ابتدا گمان مي‌كردند جسد كشف شده متعلق به مهدي حسيني است و از تلفن همراه احسان شماره‌يي كه با نام پدرش ثبت شده بود را گرفته و موضوع را اطلاع دادند.

روز پنجشنبه به زاهدان و سپس براي شناسايي جسد به خاش رفتند، پيش از آنها ظاهرا از آشنايان حسيني نيز به سردخانه رفته اما هويت جسد را تاييد نكردند كه پس از آن خانواده احسان به آنجا رفتند كه مشخص شد فردي كه به قتل رسيده احسان بوده است. پس از اين ماجرا خانواده غفاري به دادسراي خاش رفته و شكايت خود را ثبت كردند و با همكاري پزشكي قانوني خاش و فرودگاه زاهدان پيكر احسان به تهران منتقل شد.

آن‌طور كه من اطلاع دارم يك گلوله به زانوي چپ احسان اصابت كرده و از زير گوشش وارد شده و از شقيقه خارج شده است.

اينكه آنان چه سرنوشتي دارند و كجا هستند خير، و آخرين اطلاعي كه ما از آنان داريم مربوط به پيش از حادثه و حدود يك ساعت قبل از وقوع آن است و آن‌طور كه مادرش تعريف مي‌كند، احسان با او تماس گرفته و گفته كه در حال حركت به سمت زاهدان است و تا ساعتي ديگر به آنجا مي‌رسد.

اين سه نفر رفقاي صميمي بودند و جمعه قبل از حادثه، سواري پرشيا متعلق به مهدي حسيني را با قطار به بندر عباس برده و از آنجا براي خريد به قشم و چابهار رفته بودند و چون تعريف چهارراه رسولي در زاهدان را شنيده بودند تصميم داشتند براي خريد و يافتن كفش ورزشي خوب به زاهدان سفر كنند و پس از آن در روز جمعه‌يي كه گذشت با قطار به تهران بازگردند.

پليس آگاهي در حال تحقيق روي اين موضوع است و من نمي‌توانم نظر قطعي بدهم اما آنچه مشخص است سرسوزني از وسايل آنان كم نشده بود و لپ تاپ، آي‌پد، چند ميليون پول نقد و... همگي دست نخورده در ماشين مانده بود.

همان‌طور كه گفتم اين سه نفر از دوستان صميمي يكديگر بودند و از طرفي احسان ورزشكار (واليباليست) بود و روحياتش هم به گونه‌يي نبود كه اهل دعوا و نزاع باشد، حامد هم قهرمان شمشيربازي و مهدي وكيل بود و به نظر نمي‌رسد ظرف چند ساعت خصومت شخصي سبب رخ دادن چنين اتفاقي در ميان آنان شود به ويژه آنكه احسان در آخرين تماس با مادرش نيز شرايطي عادي داشته و از خوب بودن اوضاع خبر داده اما در كل ما منتظر اعلام نتايج تحقيقات پليس آگاهي هستيم. پليس اعلام كرده كه تنها يكي از چندين فرضيه مطرح شده در اين خصوص بحث شخصي بودن ماجراست و فرضيه‌هاي ديگري نيز وجود دارد و من معتقدم كه پليس با انجام يك‌سري تحقيقات و بررسي صحنه و... مي‌تواند به اين موضوع پي ببرد. در اينجا موضوعي كه اطلاع دارم سبب رنجش خاطر خانواده غفاري نيز شده است سخني است كه يكي از مسوولان شهرستان خاش به زبان آورده، او علت اين حادثه را خصومت و درگيري شخصي اعلام كرده بود و گلايه ما از ايشان اين است كه با توجه به جايگاه حقوقي‌اي كه دارند چرا پيش از اعلام نظر رسمي و نتايج تحقيقات، چنين صحبتي كرده‌اند؟ به نظر ما اين‌طور صحبت كردن به نوعي فضاسازي براي سلب مسووليت از خود است. در ضمن اگر نتايج تحقيقات نيز اعلام شده باشد به نظرم منطقي نيست كه به جاي آنكه آن را به خانواده غفاري اطلاع دهند در فضاي عمومي منتشر كنند.

تاكنون خير، البته اگر گروهكي اين كار را كرده باشد بايد آن را اعلام كند تا به عنوان مثال از اين طريق خود را مطرح يا سهم خواهي كند.

شكايت‌مان در دادگستري خاش ثبت شده و چند تماس هم براي پيگيري موضوع از اداره آگاهي بوده و آن‌طور كه ما مي‌دانيم تا زماني كه با شما صحبت كرده‌ام تماس ديگري نبوده است. در حقيقت توقع داشتيم كه حداقل يكي از مسوولان يا نماينده‌يي از سوي آنان در مجلس ترحيم حاضر مي‌شد و براي آرامش خاطر خانواده‌اش هم كه شده به آنان تسليت مي‌گفت اما اين‌طور نبوده يا حداقل خانواده غفاري از آن بي‌خبرند البته ما به مسوولان اعتماد داريم و منتظريم تا تحقيقات‌شان كامل شود.

طبيعي است كه در شرايط خوبي نيستند، پدري كه بازنشسته ارتش است و 30سال براي تنها پسرش زحمت كشيده چه حالي مي‌تواند داشته باشد؟ آنها خواستار پيگيري موضوع هستند و قصد ندارند از اين حادثه سوءاستفاده‌يي صورت بگيرد و تنها خواسته‌شان همان‌طور كه گفتم پيگيري موضوع و يافتن حقيقت است تا اگر اين اتفاق تروريستي بوده يا به دست اشرار رخ داده است، با عاملان آن برخورد و نسبت به تامين امنيت منطقه اقدام شود.

دكتر اسماعيل غنيان، از اعضاي خانواده حامد صداقتي نیز كه پيگيري ماجراي ناپديد شدن وي از عصر چهارشنبه هفته گذشته را بر عهده دارد، توضيحاتي را در خصوص آخرين پيگيري‌هايش ارائه كرد.

به كميسيون امنيت ملي رفتم و گزارش و خواسته‌هاي‌مان را اعلام كرديم و آنان نيز به خواسته‌هاي ما گوش كرده و قول پيگيري دادند.

آنان هياتي را براي بررسي و رسيدگي به اين موضوع تشكيل دادند و قرار شد تا نمايندگاني از اين هيات به منطقه رفته و محل وقوع حادثه را از نزديك بررسي كنند.

تمام خواسته ما اين است كه اين افراد سالم نزد خانواده‌هايشان بازگردند.

تا آنجا كه به ما گفته‌اند تاكنون اين افراد از مرز خارج نشده و اقدامات كنترلي نيز در مرز تشديد شده است، شايد اگر گروهي بخواهد مسووليت ربودن اين افراد را بر عهده بگيرد، منتظر هستند تا آنان از مرز خارج شوند اما اين فقط يك احتمال است و ما منتظر تحقيقات پليس هستيم.