به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ سومین نشست آموزشی پژوهشی موسیقی دستگاهی ایران كه به بررسی ساز سنتور اختصاص داشت با حضور استادان موسیقی از جمله مجید كیانی، میلاد كیایی، بهناز ذاكری، اسماعیل تهرانی، داریوش سالاری، محسن راسخ، رضا مهدوی، رضا صنعتگر و تعداد زیادی از مخاطبان روز پنجشنبه هشتم مرداد در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
این نشست با قرائت متنی از سوی بابک ربوخه، كارشناس و مجری برنامه آوای دوست، درباره ساز سنتور آغاز شد. وی گفت: سنتور سازی ایرانی است كه برخی ربط آن را به بونصر فارابی دانسته اند. برخی از پژوهشگران بر آن باورند كه سنتور زمانهای بسیار دور از ایران به دیگر كشورهای آسیایی برده شده است كه امروزه نشانههای آن در كشورهای دیگری چون سوریه، تركیه، مصر، هند، پاكستان، تاجیكستان، چین، كره و ویتنام دیده میشود. سنتور اقتباسی است از كشتی و سیمهای آن تداعیگر برخورد امواج دریا به صخرههاست.
مجید كیانی نخستین سخنران این نشست بود كه درباره سابقه فعالیت هنری خود گفت: من از دوران كودكی به موسیقی علاقه داشتم. شكل ساز سنتور، میز آن و و مهمتر از همه صدای آن همواره حالت خاصی را برای من ایجاد میكرد. در هنرستان موسیقی به یادگرفتن ساز سنتور مشغول شدم. پس از سربازی راهی دانشگاه شدم و در آنجا به آموختن ردیفها ادامه دادم.
نویسنده كتاب «هفت دستگاه موسیقی ایران» ادامه داد: روزی، یكی از همكلاسیهایم مرا به خانه خود برد و صفحهای برایم گذاشت كه من به آن صدای سنتور علاقه زیادی پیدا كردم و آن شیوه حبیب سماعی بود. بعد از آن من برای شناخت بیشتر موسیقی از دولت فرانسه بورس گرفتم و حدود سه سال در دانشگاه سوربن پاریس تحصیل كردم. سپس به ایران بازگشتم و در پردیس هنرهای زیبا مشغول درس دادن شدم. اكنون نیز با وجود بازنشستگی در حال تدریس هستم.
وی در پایان این بخش از سخنرانی خود گفت: هنر با اختلاف سلیقه و طی كردن راههای مختلف، شكوفا میشود تا مخاطب حق انتخاب داشته باشد و شیوه مورد علاقه خویش را در پایان انتخاب كند.
كیایی: انتخاب سنتور به میل من نبود
دومین سخنران بخش نخست این نشست، میلاد كیایی بود كه گفت: حدود 70 سال پیش پدرم نام من را میلاد گذاشت و آن زمان نام من مرسوم نبود تا حدی كه متصدی ثبت احوال از پدرم پرسیده بود: فرزندت دختر است یا پسر؟ از اینها كه بگذریم، انتخاب ساز سنتور به میل من نبود. پدرم گرچه مشاغل مهم و بالایی داشت، افتخارش نه به آن مشاغل، بلكه به نواختن سنتور و علاقه به ادبیات و پروردن فرزندانی با این تواناییها بود.
وی ادامه داد: من از سن 8 سالگی تا نوجوانی نزد برادر بزرگترم ایرج كیایی، كه خیلی زود از دنیا رفت و از شاگردان استاد ابوالحسن صبا بود، سنتور را آموختم. وقتی دیدم دچار تكرار در نواختن شدم، تحت تاثیر نوازندگی پیانوی جواد معروفی تغییری در كارم ایجاد كردم. موسیقی در خانه ما رنگی از عشق و شوق داشت و نه شغل. و پدر از ما خواسته بود كه به موسیقی به عنوان یک شغل نگاه نكنیم. پس من با عشق دنبال موسیقی رفتم. تا حدی كه امروز نه من حاضرم موسیقی را رها كنم و نه موسیقی حاضر است كه مرا رها كند.
در بخش بعدی مراسم اسماعیل تهرانی به بیان شرح مختصری از زندگی هنری خود پرداخت: من سالهای زیادی ایران نبودم و حضور در چنین جمعی با این مخاطب فراوان برایم خوشحالكننده است. من حدود سال 38 یا 39 به واسطه پدرم به هنرستان موسیقی پاگذاشتم و نمیدانستم كه دقیقا وارد كدام وادی میشوم. آنجا پس از ثبت نام، پدرم ساز سنتور را برایم انتخاب كرد. یک سال شاگرد مرحوم حسین ملک بودم. و 6 ماه مانده به دریافت مدرک دیپلم، به خواست استاد حسین دهلوی معلم سنتور همان هنرستان شدم. تا سال 57 كارهای مختلفی در حوزه موسیقی انجام دادم.
وی افزود: سال 2000 از امریكا به ایران بازگشتم و 6 سالی در دانشگاه و هنرستانهای موسیقی و... تدریس داشتم. حدود سال 2006 دوباره هجرتی داشتم و از یک سال و چند ماه پیش مجدد به ایران بازگشتهام. هدفم از این بازگشت ایجاد تغییراتی در كتابی بود كه 15 سال برای نوشتن آن وقت گذاشته بودم. این كتاب در 5 جلد به چاپ خواهد رسید.
وی سخنان خود را با این بیت سعدی به پایان رساند:
سعدیا با كر سخن از علم موسیقی خطاست / گوش جان باید كه معلومش كند اسرار دل
سنتور، سازی شبیه كشتی
داریوش سالاری از فعالان ساخت ساز سنتور در این مراسم گفت: سنتور گویای فرهنگ عمیق ایرانی است. تشابه سازهای شرقی به طبیعت بسیار زیاد است. برای نمونه، سه تار را از سینه و دم قناری اقتباس میكنیم. صورت ساز سنتور شبیه كشتی است و صدای آن برخاسته از شباهت برخورد امواج بوده و در این مساله دریایی از مطلب وجود دارد.
وی با اشاره به حضور خود در هندوستان و بازگشتش به ایران در سال 59 گفت: من سعی كردم در سنتور تغییراتی ایجاد كنم كه این ساز زیبا بهتر شود. این ساز با وجود ضعفهایی كه دارد، همچنان مخاطبان فراوانی در تمام دنیا دارد.
سالاری افزود: من از سال 59 تاكنون حدود 25 هزار ساز سنتور ساختهام. با تغییر چسب ماندگاری آن را افزایش دادم. علاوه بر آن، جعبههای آن را تغییر دادم. یعنی وزن جعبههای سنتور را كه حدود 8 كیلو بود، به یک كیلو تقلیل دادم. و این جعبهها را به نام خود ثبت كردم.
بهناز ذاكری، آخرین سخنران بخش اول این نشست بود كه با اشاره به كاسته شدن از تعداد هنرجویان و نوازندگان سنتور گفت: من به تشویق مادرم كه خود نیز نوازنده بود، وارد هنرستان شدم. گرچه ساز ویولن را دوست داشتم ولی به تشخیص استادان، ساز سنتور را انتخاب كردم. من تحت تعلیم و آموزشهای استاد پایور سنتور را یاد گرفتم و سختگیریهای ایشان موجب كوشاترشدن و افزایش دقت من در كار میشد.
وی افزود: بسیاری از خانمها وقتی وارد حوزه موسیقی میشوند به دلیل مشكلات زندگی فعالیتشان محدود میشود. ولی من با چنگ و دندان سازم را نگه داشتم و حتی 2 فرزند دخترم نیز در همین راه قدم گذاشتهاند.
وی سخنانش را با اشاره به دو كتاب خود با عنوان «شور و شیدایی» و «پرواز» به پایان رساند.