به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ در تازهترین برنامه «محفل شعر و ترانه» که با حضور و اجرای سعید بیابانکی و محمود حبیبی کسبی در روز چهارشنبه ۱۸ شهریور در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد، مهمانانی همچون محمدسعید میرزایی، ناصر فیض، بهمن زدوار و بابک نبی حضور داشتند.
در ابتدای این برنامه، محمود حبیبی کسبی، شاعر، نکاتی درباره شعر، آرایهها و صنایع ادبی بیان کرد و از اشعار مطرح کشور مثالهایی در این زمینه آورد.
برخی از شاعران سواد خواندن و نوشتن نداشتند
سعید بیابانکی نیز با بیان اینکه یک شاعر باید قواعد و اصول شعری را بداند، عنوان کرد: این قانون نیست که اگر کسی قواعد شعری را میداند لزوما شاعر است، اما کسی که شاعر باشد، بهتر است این قواعد را بداند. هرچند در طول تاریخ ادبیات کشورمان، شاعرانی را داشتهایم که حتی سواد خواندن و نوشتن نداشتهاند. اما اشعاری صحیح و بسیار تاثیرگذار گفتهاند. یغما نیشابوری یکی از این شاعران است که سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما اشعار بسیار خوبی سروده است.
بیابانکی افزود: سعید میرزایی را در غزل امروز صاحب سبک میدانم. او یکی از پیشگامان غزل امروز است و بسیاری از جوانان را ایشان شاعر کرده است.
شعر برخی شاعران به اتهام حکومتی بودن دیده نشد
محمدسعید میرزایی، شاعر غزلسرا نیز در سخنانی ضمن تقدیر از بیابانکی و حبیبی کسبی برای برگزاری کارگاه شعر، اظهار کرد: در تهران کارگاههای شعر خیلی زیاد شده است، در حالی که بسیاری از افرادی که کارگاه شعر برگزار میکنند، باید بروند و خودشان در کارگاهها بنشینند و یاد بگیرند.
میرزایی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ویژگیهای شعر بعد از انقلاب اسلامی، گفت: یکی از ویژگیهای این شعر، گزارش به غزلسرایی است. بسیاری از شاعران کشور در این دوران به سمت غزل سوق پیدا کردهاند و بسیاری از آنها به دلیل اینکه متهم به حکومتی بودن شدند و از نقد روشنفکرانه محروم شدند، اشعارشان به خوبی دیده نشد و عظمت کارشان به خوبی مشخص نشد.
وی خاطرنشان کرد: اگر ملاک تنها شعر باشد، احمد عزیزی به واقع شاعر بزرگی است. شعر فرید، قیصر و سیمین هم همینطور است و اینها در بستر و بوطیقای بعد از انقلاب اسلامی سروده شدهاند. حسین منزوی نیز پیش از انقلاب بیشتر اشعارش نیمایی بود، اما بعد از انقلاب، وقتی دید که جوانها همه غزل میگویند، او هم در قالب غزل تثبیت شد. چه بسا حسین منزوی با استعدادی که داشت اگر شعر نیمایی میسرود، ما الان میتوانستیم او را در کنار اخوان قرار دهیم.
این شاعر با تأکید بر اینکه تمام اتفاقات در شعر، در پس زمینه یک بوطیقا شکل میگیرد، اظهار کرد: در تعریف من، بوطیقا کل محور گزینشها، انتخابها، عناصری که شاعر در خدمت گرفته، حوزه واژگان، کلمات، اشیاء و شکل به کار گرفتن زبان، وفاداری به سنتهای گذشتگان، بدعتهای برجا مانده در متن و زبان وضعشده را شامل میشود.
وی ادامه داد: لذت از متن ادبی بر اساس محور حوزه ارزشهای خواننده متفاوت است. بوطیقا مفهومی است که به توانش ادبی باز میگردد و ما در زبانشناسی نوآم چامسکی با یک سری قواعد ساده در یک زبان، میتوانیم بیشمار جمله بسازیم. با قواعد بوطیقا نیز میتوانیم بیشمار موقعیت لذت ادبی خلق کنیم. اراده ما ایرانیها از زبان نیز، اراده معطوف به لذت است.
میرزایی همچنین گفت: غزلسرا باید به کهن الگو وفادار باشد. وقتی من غزل میگویم، شعرم نخست باید غزل باشد و بعد از آن همه اتفاقات در متن رخ میدهد. نمیتوانم هر کجا که دلم خواست غزلم را مثنوی کنم.
تقسیمبندی طنز و غیر طنز نداریم
ناصر فیض نیز در سخنانی با بیان اینکه معتقدم بین طنز و جد تفاوتی وجود ندارد، اظهار کرد: اخیرا شنیدهام که در کتابهای درسی، برای تصحیح این موضوع، اشعار را به دو بخش طنز و غیر طنز تقسیم کردهاند و اگر چنین چیزی صحت داشته باشد، هم باز اشتباه است.
وی افزود: با بیان عنوان «طنز و شوخ طبعی» میتوان تمام عناوینی همچون هزل، هجو و... را در زیر مجموعه طنز قرار دهیم.
فیض در ادامه چند شعر برای حضار خواند.
محمد سعید میرزایی نیز پس از پایان شعرخوانی ناصر فیض، عنوان کرد: فیض در شعر طنز، بوطیقای خاص خود را دارد.
بهمن زدوار، شاعر و منتقد ادبی پیشکسوت و بابک نبی، شاعر و ترانهسرا از دیگر مهمانان این برنامه بودند که به شعرخوانی پرداختند.