جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۱۰:۰۲
کد خبر: ۸۳۱۳۶
|
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۹
در نشست نقد و بررسی رمان «زنبق‌های عاشق» مطرح شد:

ادبیات دفاع مقدس منبع داستان و فیلمنامه‌نویسی است

نشست نقد و بررسی رمان «زنبق‌های عاشق» و ارزیابی تاریخ ادبیات دفاع مقدس با حضور گلعلی بابایی، محمدرضا بایرامی، قاسمعلی فراست، منیرالسادات موسوی و محمدرضا گودرزی در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، در ابتدای این مراسم گلعلی بابایی با ابراز خوشحالی از حضور در مراسمی ویژه ادبیات جنگ در اولین روز از هفته دفاع مقدس، گفت: ۳۵ سال پیش ارتش بعثی صدام یورش همه جانبه‌ای به مرزهای کشور اسلامی ما آورد و گمان می‌کرد در یک هفته به اهداف نظامی‌اش می‌رسد. اما همین جنگ ناجوانمردانه و تحمیلی موجب ارتقای فرهنگی ما شد و از دل آن ادبیات، فیلم و دیگر رشته‌های هنری دفاع مقدس رشد و نمو کرد.
  
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) تعبیر بسیار زیبایی از جنگ دارند. ایشان جنگ تحمیلی را تابلوی نقاشی بزرگی می‌دانند که رنگ آمیزی و جزئیات این تابلو چندان به مردم نشان داده نشده است. تشریح این جزئیات بر عهده کتاب‌های دفاع مقدس است.
 
نویسنده سفرنامه «سفر غریب» با اشاره به ژانر ادبیات جنگ در دیگر کشور‌ها، عنوان کرد: تمام کشورهایی که درگیر جنگ شده‌اند ادبیاتشان را با واقعه جنگ تطبیق داده‌اند. به طور مثال پس از گذشت ۷۰ سال از جنگ‌های جهانی، هنوز نویسندگان به ابعاد این موضوع می‌پردازند و حول محور آن، فیلم یا کتاب منتشر می‌کنند.
  
سردار بابایی با اشاره به روزهای آخر جنگ تحمیلی، افزود: دو کتاب «روزهای آخر» نوشته احمد دهقان و «۷روز آخر» نوشته محمدرضا بایرامی از نگاه یک بسیجی و یک سرباز، وقایع آخر جنگ را به طرز زیبایی نوشته‌اند، به طوری که آدم را به دل وقایع آن روزگار می‌برد. اما باید انتشار آثاری از این دست افزایش پیدا کند.
  
نویسنده «ققنوس فاتح» ساده‌نویسی را الگوی نوشتاری برای ادبیات داستانی دفاع مقدس برشمرد و بیان کرد: دفاع مقدس به اندازه‌ای از مسائل و وقایع سرشار است که هیچ نیازی به بزرگنمایی و شعار دادن ندارد. نویسندگان ما نباید خودشان را با این ادبیات مردمی بیگانه بدانند. از دل هر کدام از کتاب‌های دفاع مقدس می‌توان چند کتاب دیگر تدوین و خلاء فقر سوژه و فیلمنامه را پر کرد. 
 
سفر نویسنده به جنوب برای درک حال و هوای جنگ
در ادامه منیرالسادات موسوی، نویسنده «زنبق‌های عاشق» نقد و بررسی کتابش در اولین روز هفته دفاع مقدس را بخت بزرگی برای خود دانست و گفت: هیچ فیلمساز و نویسنده برجسته‌ای نمی‌تواند شهدا را به کلام یا تصویر بکشد. من با اینکه ۲۰ سال است در ژانر دفاع مقدس و انقلاب قلم زده‌ام، هنوز احساس می‌کنم در اول راهم. همیشه به خودم می‌گویم نکند نتوانم هنر شهدا را به قلم دربیاورم.
 
وی ادامه داد: برای نوشتن «زنبق‌های عاشق» به مناطق جنگی در جنوب سفر کردم تا بتوانم حال و هوای آن روزها را به این کتاب منتقل کنم. 
 
رازمندی یکی از تعاریف داستان است
قاسمعلی فراست، نویسنده و منتقد درباره «زنبق‌های عاشق»، تصریح کرد: این کتاب از دو داستان بلند تشکیل شده است و ویژگی مشترک هر دو داستان این است که: موضوع و زاویه دید سوم شخص دارد. البته نویسنده در بعضی موارد ذهن‌خوانی می‌کند و راوی به دانای کل تبدیل می‌شود. 
 
نویسنده «نخل‌های بی‌سر» اضافه کرد: یکی از تعاریف داستان رازمند بودن است و داستان یعنی راز. اما در داستان‌های «زنبق‌های عاشق» رازهایی چون مرگ یا قطع نخاع شدن به راحتی افشا می‌شود و نویسنده به خوبی از مصالح داستانی‌اش بهره نمی‌گیرد.
 
وی «مدار صفر درجه» نوشته احمد محمود، را استادانه خواند و گفت: نویسنده «زنبق‌های عاشق» انسانی دغدغه‌مند و در عین حال احساسی است. وجه تعهد نویسنده به جنگ در کتاب مشهود است. اما نویسنده خیلی زود از بستر داستانی جدا شده است و فرصت‌های داستانی خود را از دست داده. 

اثری که از نظر فرم نه داستان است و نه خاطره
محمدرضا بایرامی در ادامه نشست «ترنم قلم» ادبیات منثور دفاع مقدس را به خاطره و داستان تقسیم گرد و گفت: بسیاری از خاطرات دفاع مقدس به دست افراد غیر نویسنده و با ایرادات فراوان چاپ شده است اما این آثار به اندازه‌ای جذاب است که نمی‌شود کتاب را زمین گذاشت. داستان نویسی هم فنی جذاب و تعلیق دار است که در آن احساسات‌گرایی جایی ندارد.
 
وی با اشاره به «زنبق‌های عاشق» افزود: تکلیف خواننده با این کتاب روشن نیست. این اثر از نظر فرم نه داستان است و نه خاطره. اشکال کار در این است که در بسیاری جا‌ها به زبان داستان در نیامده است. در داستان نحوه بیان موضوع مهم است و نه موضوع. آثار خوبی چون «زندگی در پیش رو»، «خشم و هیاهو» و «سفر به انتهای شب» از نظر شخصیت‌پردازی و زاویه دید مهم و تاثیرگذار هستند.

نویسنده «شب‌های بمباران» اضافه کرد: «زنبق‌های عاشق» سرشار از منابع و مصالح داستانی است که نویسنده‌ای قوی می‌توانست به خوبی از آن‌ها بهره بگیرد. در داستان‌نویسی بنای نویسنده بر نشان دادن است و نه گفتن و تعریف کردن. در این کتاب آدم‌ها با اینکه درجبهه‌ها حاضر بوده و ریشه واقعی دارند اما تصنعی به نظر می‌رسند. چون درباره‌شان صحبت می‌شود و نشان داده نمی‌شوند.

بایرامی ضمن اینکه داستان‌نویسی بر مبنای شخصیت‌های مثبت را سخت توصیف کرد، گفت: نویسنده کار سخت و پراحساسی را انتخاب کرده است اما احساسات در نوشتن جایی ندارند. داستان منطق خودش را دارد. 

انتقال احساسات برای راوی داستان کار بجایی نیست
محمدرضا گودرزی نیز عنوان کرد: نویسنده «زنبق‌های عاشق» در مقدمه کارش گفته: من قدرتی در نویسندگی ندارم و هدفم انتقال رخدادهای دفاع مقدس است. پس نباید از این اثر انتظاری جز انتقال مفاهیم داشت. مقایسه این کتاب با کن کیسی، فاکنر، سلین و دیگر نویسندگان درجه اول اشتباه است.
 
نویسنده «نعش کش» ادامه داد: این اثر بدون پیچیدگی، برای مردم نوشته شده است و برای خواننده انتظار فرمی و روایی ایجاد نمی‌کند. صحبت دوستان منتقد درست است اما افق انتظارات متفاوت است.

گودرزی هدف «زنبق‌های عاشق» را تکریم رزمنده‌ها دانست و گفت: انتقال احساسات از طریق شخصیت‌ها کار بجایی در داستان‌نویسی است اما برای راوی داستان پسندیده نیست.
 
در پایان این نشست ادبی ناصر امین‌زاده، مدیر فرهنگی منطقه ۸ و رئیس فرهنگسرای گلستان با هدایایی از سردار گلعلی بابایی و منیرالسادات موسوی تقدیر به عمل آورد.
 
نشست نقد و بررسی رمان «زنبق‌های عاشق» روز سه شنبه۳۱ شهریورماه در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
نظر شما