به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، جعفر توزندهجانی در ابتدای نشست «با هم بخوانیم» که روز یکشنبه ششم دی ماه در فرهنگسرای فردوس برگزار شد، به معرفی نویسنده داستان پرداخت و گفت: حامد حبیبی متولد سال ۱۳۵۷ است که از جمله آثار داستانی وی میتوان به «ماه و مس»، «جایی که پنچرگیریها تمام میشود»، «بودای رستوران گردباد» و مجموعه اشعار وی شامل «پرسه»، «مرگی به اندازه» و همچنین کتابهای کودک و نوجوان همچون «نمیخواهم قد دراز شم» و «بوقی که خروسک گرفته بود» اشاره کرد.
توزندهجانی در ادامه خلاصهای از داستان تلفنی از مجموعه داستان بودای رستوران گردباد را خواند و گفت: راوی این داستان مردی است که به صورت تلفنی به جرم تعرض به زنی محکوم به اعدام شده است. او در آن روزی که خبر را میشنود به آن اهمیتی نمیدهد تا اینکه دو روز مانده به اجرای حکم نگران میشود و برای خلاص شدن از این وضع به دست و پا میافتد.
این نویسنده و منتقد ادبی خاطرنشان کرد: نویسنده در این داستان سعی کرده پوچی و بیهوده بودن زندگی کسی را که در یک کلان شهر زندگی میکند، به تصویر بکشد. مردی که از همان ابتدای اعلام حکم، هیچ تلاشی برای مشخص کردن وضعیتی که گرفتارش شده است، انجام نمیدهد. زمانی هم به فکر میافتد که دیگر فرصت چندانی ندارد. اگر هم کاری انجام میدهد به اندازه همان اعلام حکم مضحک و مسخره است.
وی افزود: راوی این داستان را باید انسانی دانست که زندگیاش سرشار از بلاهت است. اگر چنین نبود حتما در وهله اول دنبال این بود که چه جرمی را مرتکب شده است و همان روز اولی که تلفنی به او حکمی را اعلام کردند، دنبال صحت آن میرفت. کسانی هم که قرار است به او کمک کنند دست کمی از او ندارند، همانند دوستی که هنگام گفتوگو جملهای از شوپنهاور را به زبان میآورد.
توزندهجانی ادامه داد: در یک کلام باید گفت این داستان موقعیت انسان مدرن که را دچار بلاهت و نادانی شده است که زندگیاش مضحکهای بیش نیست.
این نویسنده و منتقد ادبی گفت: داستان پایانی بیسرانجام دارد و در آن سرنوشت راوی مشخص نمیشود. این مشخص نشدن سرانجام مرد، عمدی بوده چرا که نویسنده خواسته است به کاری دیگر از نویسندهای دیگر ارجاع دهد. منظورم «محاکمه» نوشته فرانتس کافکا است. در آن رمان هم یوزف کا یک روز صبح که از خواب بیدار میشود متوجه میگردد که بازداشت شده است و در طول رمان هم مشخص نمیشود که علت بازداشت او چیست. فضای این داستان هم بیشباهت به محاکه کافکا نیست.