به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، کارگاه داستاننویسی «محفل داستان» روز سهشنبه ۱۵ دی ماه با حضور محمدرضا گودرزی و علاقهمندان ادبیات داستانی در فرهنگسرای گلستان برپا شد.
در ابتدای این نشست تعدادی از اعضا داستانهای خود را قرائت کردند و از سوی حاضران در جلسه نقد و بررسی شد.
سپس محمدرضا گودرزی با اشاره به فعالیتهای ادبی جیمز تربر بیان کرد: تربر از داستاننویسان بزرگ معاصر امریکا و جهان است که او را بعد از مارک تواین، بزرگترین طنزنویس امریکایی میدانند. او معمولا در داستانهایش به انگیزه روانشناختی شخصیتها توجه میکند و کاستیها و حقارت افراد را بازتاب میدهد.
وی با اشاره به داستان «روزی که سد شکست» عنوان کرد: این داستان به نقش شایعه میپردازد. در شهری شایعه میشود که سد شکسته است و امکان دارد آب خانهها را غرق کند. افراد شهر همه خانههایشان را ترک میکنند و میگریزند. در آخر داستان معلوم میشود که این اتفاق رخ نداده است.
وی درباره مضمون این داستان گفت: این داستان با مضمون توجه ذهنی افراد به اخبار نادرست و بیاساس نوشته شده است. شایعه موجب ترس شده و افراد را دچار ناآرامی ذهنی میکند. نقش شایعه این است که منجر به کتمان حقیقت میشود.
گودرزی ادامه داد: شایعه عبارت است از: یک گزاره ویژه و گمانی که ملاکهای اطمینانبخش رسیدگی در آن، وجود نداشته باشد. معمولاً به صورت شفاهی از فردی به فرد دیگر انتقال مییابد. رواج شایعهها نشاندهندهی زودباوری مردم و ظرفیت آنها برای تن دادن به تلقین و همچنین همراهی با جمع است.
این منتقد با اشاره به تکرار در داستاننویسی گفت: منتقدان ادبیات داستانی در این زمینه نظر واحدی ندارند. برخی تکرار را زائد میدانند و عده دیگری هم از تکرار به عنوان یک تکنیک موثر داستاننویسی بهره میجویند که نقش تاکید موثر بر موضوع یا محتوای کاری را دارد.
وی در ادامه افزود: شخصیت نقش مهمی در داستاننویسی دارد. غالباً نویسنده خصیصه و ویژگیهای اساسی را انتخاب میكند كه به پدیدههای مشابه یا نمایندگان گروه اجتماعی خاص اختصاص دارند و این ویژگیها را در تصویر صحیح و كاملی از زندگی یا در یك شخصیت فردی به طور كاملاً نوین خلق و بازآفرینی میکند.