جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۸:۱۱
کد خبر: ۹۰۶۴۲
|
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۴
در سالروز تولد نخستین شهید ایرانی مدافع حرم انجام شد

دیدار با خانواده شهید «محرم ترک»

برنامه هفتگی «به تماشای سرو» فرهنگسرای رضوان با حضور محمد سعادت، رییس این فرهنگسرا، منصور احمدلو، رییس فرهنگسرای بهمن و جمعی از مدیران سازمان بهشت زهرا (س) به دیدار با خانواده اولین شهید ایرانی مدافع حرم «محرم ترک» اختصاص داشت.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، محمد سعادت، رییس فرهنگسرای رضوان، منصور احمدلو، رییس فرهنگسرای بهمن و جمعی از مدیران سازمان بهشت زهرا (س) با خانواده محرم ترک، اولین شهید ایرانی مدافع حرم دیدار کردند. در این دیدار که دوشنبه ۶ دی ماه در منزل پدر شهید محرم ترک برگزار شد، پدر شهید اظهار کرد: پسرم همیشه آرزو داشت با مرگ طبیعی از دنیا نرود، برای همین از خدا بارها طلب شهادت کرده بود، خوشحالم که می‌بینم محرم به آرزویش رسیده است. پسرم همیشه وضو داشت؛ چون معتقد بود انسان از یک لحظه آینده خود خبر ندارد پس بهتر است همیشه وضو داشته باشد تا در زمان مرگ با تنی پاک روحش به آسمان پرواز کند.

وی افزود: از کودکی پسرم همین اندازه بگویم، همنشینی با قرآن بزرگترین لذت و سرگرمی وی بود به نحوی‌که هرگاه فرصتی به وی دست می‌داد یا نوارهای تلاوت قرآن گوش می‌کرد یا از ما می‌خواست برای وی قرآن بخوانیم. همچنین زمانی که بزرگ شد، جدا از بحث تلاوت بر روی معنا نیز تأکید بسیار داشت؛ برای همین هرگاه می‌خواست توصیه‌ای به خانواده‌اش کند از مثال‌های قرآنی استفاده می‌کرد.
 
پدر شهید ترک با اشاره به اهمیت نماز اول وقت چنین اظهار کرد: پسرم همیشه به ما توصیه می‌کرد نماز خود را اول وقت بخوانید؛ چون هم لذتش بیشتر است هم اینکه ارج و قربش نزد خداوند متعال گرامی‌تر. همچنین احترام به پدر و مادر یکی از شاخص‌های مثبت فرزند شهیدم  بود؛ یک بار هم نشد که پایش را جلوی من و مادرش دراز کند. او حتی به خود اجازه نمی‌داد وقتی ما در جمع حضور داریم، با صدای بلند صحبت کند.

پدر اولین شهید مدافع حرم تأکید کرد: دیگر توصیه پسرم به ما رعایت حلال و حرام در زندگی بود؛ چون باور داشت هیچ گاه پول حرام نمی‌تواند انسان را به سرمنزل مقصود رساند و یک جا آسیبش نمایان خواهد شد. پایبندی وی به روزی حلال تنها به خودش منتهی نمی‌شد، بلکه به برادرانش هم تأکید فراوان می‌کرد در زندگی کوچک‌ترین شبهه و حرامی را وارد مالشان نکنند. 

این پدر شهید در انتهای سخنانش گفت: آخرین باری که پسرم به سوریه اعزام شد به من الهام شده بود که این سفر آخر محرم است، البته پسرم بارها به لبنان و سودان سفرکرده بود، اما این بار حسی به من الهام شده بود که می‌دانستم دیگر پسرم را نخواهم دید. درباره دوری از پسرم هم باید بگویم دلتنگی وجود دارد، اما خشنودم که وی در راه خدمت به خاندان ابا عبدالله به شهادت رسید.
 
در ادامه این برنامه مادر شهید ترک گفت: هنوز هم بعد از پنج سال شهادت پسرم را باور ندارم، چون حس می‌کنم او در کنار من است و همیشه از من مراقبت می‌کند. این نکته را هم از روی احساس مادرانه نمی‌گویم، بلکه به عینه به من ثابت شده است که او از من و پدرش مراقبت می‌کند. در همان سال اولی که محرم به شهادت رسید، قرار بود دانشگاهی را در لرستان به نام وی کنند، وی همان روزی که قرار بود پدرش برای حضور در آن مراسم به لرستان برود به خواب من آمد و از من خواست که از رفتن پدرش جلوگیری کنم، همچنین هرگاه من یا پدرش مریض می‌شویم وی به خوابمان آمده و جویای احوالمان می‌شود.

مادر شهید محرم ترک در پاسخ به این سؤال که چرا فرزند شهیدش نخواست پدرش به لرستان سفر کند؟ این گونه جواب داد: محرم در کارهای خیر بسیاری مشارکت می‌کرد، اما هیچ کس از آن خبر نداشت؛ چون از ریا بیزار بود؛ به همین دلیل نمی‌خواست اسمش را در جاهای مختلف ذکر کنند. درباره خُلقیات حسنه پسرم، حرف برای گفتن بسیار است، اما همین اندازه می‌گویم وی همیشه به صورت ما با چهره خندان نگاه می‌کرد، چون باور داشت نگاه محبت‌آمیز به والدین یکی از بزرگترین ویژگی‌های یک مؤمن واقعی است.

وی در انتهای سخنانش تأکید کرد: او از کودکی عاشق نماز خواندن بود، برای همین وقتی در کودکی نمی‌توانست خود نماز بخواند کنار من می‌ایستاد و هنگام نماز هر کاری که من انجام می‌دادم، تکرار می‌کرد.
 
در ادامه این برنامه فاطمه، دختر شهید محرم ترک نیز در سخنانی تصریح کرد: خیلی سخت است که تنها در حرف بگویم شهادت سعادتی است که پدران ما به آن دست یافته‌اند، چون شهدا آدم‌هایی هستند که بهترین اخلاقیات را دارند. برای همین دوریشان برای خانواده آنها بسیار دشوار است با این وجود با تمام قلبم افتخار می‌کنم که پدرم اولین شهید مدافع حرم است پس دلتنگی اش را به جان می‌پذیرم و برای اعتلای پرچم نهضت حسینی (ع) دعا می‌کنم.

وی در پایان گفت: حضرت رقیه (س) کودکی سه‌ساله بود که وقتی پدرش را خواست برایش سر امام حسین (ع) را آوردند، برای همین وقتی من به رنجی که حضرت رقیه (س) کشیده است فکر می‌کنم به‌نوعی دلتنگی‌ام درمان می‌شود. هر چند دلداری‌های مادرم نیز به من کمک بسیاری کرده است. 

در پایان این برنامه که با اهدای نماد «به تماشای سرو» و گرفتن عکس یادگاری همراه بود، کیک تولد شهید محرم ترک بریده شد و هدایایی به خانواده وی اهدا شد.
 

نظر شما