به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، پنجمین نشست «رصد صبح» با رونمایی و نقد مجموعه شعر طنز «کلمن راز» نوشته عباس احمدی سهشنبه ۱۹ دی ماه در فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار شد. در این نشست ناصر فیض، سعید بیابانکی و امید مهدینژاد به عنوان کارشناس و میلاد عرفانپور به عنوان کارشناس مجری حضور داشتند. عنوان کتاب «کلمن راز» برگرفته از نام «گلشن راز» نوشته شیخ محمود شبستری است که توسط عباس احمدی به عنوان نقیضهای از آن کتاب به رشته تحریر در آمده و همانند گلشن راز به طرح سوالاتی در موضوعات روز و پاسخهای طنز به آن میپردازد.
ناصر فیض شاعر و طنزپرداز در آغاز تعریفی از نقیضه ارائه داد و گفت: نقیضه اثری است که بر اساس یک اثر مبدأ شکل میگیرد که لزوماً باید اثر مبدأ ارجمند و اسم و رسمدار باشد و مخاطب آن اثر مبدأ را بشناسد. چون نقیضه در مقایسه با اثر اصلی شکل میگیرد. در کاری که آقای عباس احمدی کرده، دقت خوبی در انتخاب داشته است، چرا که گلشن راز هم کتاب پرسابقهای است و هم شرحهای زیادی بر آن نوشتهاند.
وی ادامه داد: نام کتاب به اندازه کافی گویاست و شاید مقدمهای برای آن نیاز نبود. مقدمه باید بگوید چرا این کتاب نوشته شده و این مقدمه به این شکل نبود. در مجموع نقیضه سبکی است که در گذشته هم وجود داشته و برخی شاعران حتی برای خودشان نقیضه مینوشتند، اما معمول این است که اثر دیگری را نقیضه کنید. این کار یک امتیازی که دارد این است که مخاطب را تحریک میکند که اثر اصلی را هم بخواند. این خیلی مهم است. کسی که کلمن راز را بخواند، قطعاً علاقهمند میشود که گلشن راز را هم بخواند.
فیض با بیان اینکه تاثیرگذارترین نقیضهها آنهایی هستند که روح اثر اصلی را در کارشان دخالت دهند و شباهتهایی در ساختار دیده شود، گفت: یعنی اگر او وزن و قافیه را انتخاب کرده، شما نیز وزن و قافیه را انتخاب کنید. قطعاً باید آن ساختار رعایت شود که طنز اثر شکل بگیرد. مثلاً اگر از شگرد تکرار استفاده کرده، در نقیضه هم باید از آن استفاده کرد. تنها تفاوت نقیضه با اثر اصلی باید این باشد که در آن شوخطبعی وجود داشته باشد و البته موضوع هم میتواند تفاوت کند و بهروز باشد.
وی اضافه کرد: در برخی از بیتها اصطلاحات قمی به کار رفته که ممکن است برای منطقهای خاص شیرین باشد. ولی کلاً همه عناصری که برای طنز شدن ماجرا لازم است، کمتر به کار رفته و این بیتوجهی گاهی به جایی رسیده که حتی از قافیه هم غفلت شده است. مثلاً فول اچ دی با پی اچ دی همقافیه شده که به لحاظ موسیقایی چندان جذاب نیست. از این ایرادات در کار هست و این به پرگویی در داستان بر میگردد و چون منظومه بوده، لازم است در بندی مفهومی بیاید که در بند بعد ادامه پیدا کند. مولانا هم چنین کاری میکند، ولی میخواهد با سرودن مثنوی مطلبش را برساند.
فیض در پایان گفت: اگر بخواهیم مقایسه کنیم، نسبت به کتابهای دیگر آقای احمدی لذت کمتری از این کتاب بردم. البته ایشان نقیضه گلشن راز را نوشته که بخشهای زیادی از آن به کتاب اصلی شباهت دارد و خوب است که ما را راهنمایی میکند که کتابی به نام گلشن راز وجود داشته و از این نظر کار ارزشمندی است. به نظرم در ایران این قدر نقیضه نداریم که بخواهیم کلمن راز را با آنها مقایسه کنیم، به همین دلیل تا این جای کار میتوانیم بگوییم موفق است.
بیابانکی: کلمن راز خیلی جاها از طنز خارج میشود
سعید بیابانکی سخنران دیگر این نشست بود که درباره کتاب «کلمن راز» گفت: درست است که نقیضه در واقع نقطه مقابل و منفی یک اثر است، ولی آن اثر باید آن قدر مشهور باشد که مردم وقتی نامش را میشنوند، کاملاً در حافظهشان موجود باشد. نمیدانم در این جمع که هستید، چند نفر گلشن راز را خواندهاید؟ کلاً پنج نفر. فقط شنیدید که کتابی با عنوان گلشن راز هست، ولی خیلیها نخواندهاند. گلشن راز یک نوع سؤال و جواب است که مخاطب سؤال میکند و شاعر جواب میدهد. بخشی از این سؤالات فلسفی است و بعد به عرفان میرسد.
وی افزود: من در مجموع زیاد از این کتاب خوشم نیامد، چرا که شاعر یک پیشینه در ذهن ما ایجاد کرده و وقتی سراغ کلمن راز برویم آن پیشینه خراب میشود. من دو مجموعه دانشگاهنامه و دانشجونامه را از آقای احمدی خوانده بودم که این مجموعهها برای کسانی که این دوران را تجربه کردهاند، خیلی شیرین است. دلیل توفیق این مجموعهها این است که همه ما این دوران را تجربه کردهایم و برای آن زمان دلمان تنگ میشود. از همان بیت اول تا پایان دانشجوها میخندند و لذت میبرند.
بیابانکی عنوان کرد: کلمن راز خیلی جاها از طنز خارج میشود و به حوزه هجو ورود میکند. خیلی از موضوعات مطرحشده در این کتاب اصلاً طنزآمیز نیست، چرا که در طنز میخواهیم یک مفهوم تلخ و سخت را شیرین کنیم که فرد بپذیرد، ولی مسائلی مانند عرفانهای کاذب و فمینیسم و ... مبتلا به نیست و خیلیها فقط شنیدهاند. یعنی بخش زیادی از این کتاب هجو است و در قیاس با آثار قبلی شاعر که خیلی پسندیدم، این کتاب آن قوت را ندارد. بعضی وقتها هم موضوع بسیار جدی میشود و فقط یک قافیه میآید که شعر را به سمت طنز ببرد. این ممکن است برای مخاطب عام قشنگ باشد، ولی برای کسی که شعر را حرفهای دنبال میکند لذتبخش نیست.
وی با اشاره به اینکه این کتاب اصلاً نقیضه گلشن راز نیست، تصریح کرد: فقط فرم شبیه به آن است. اگر قرار بود نقیضه باشد، باید در فضای آن کتاب میبود. کاش نام کتاب مثلاً کلمن باز بود، چرا که نمیتوانیم بین کلمن و راز ارتباطی برقرار کنیم.
بیابانکی در پایان گفت: این کتاب پایانبندی خوبی دارد و شاعر مطلب را به درستی به پایان برده و پایانبندی بسیار مستحکم و مستدل بیان شده است. فکر میکنم آقای احمدی تنها شاعری است که کار منظومه انجام میدهد و منظومه سرایی کار بسیار دشواری است، چرا که به داستانسرایی شباهت دارد و شاعر باید روایتگر خوبی باشد و مخاطب را همراه خود کند. خیلیها این هنر را ندارند و در سالهای اخیر در آثار آقای احمدی این هنر را میبینیم. از این نظر ذوق ایشان را تحسین میکنم، به ویژه با مفاهیمی که در این کتاب مطرح کرده و طنز نیست. بخش زیادی از چیزهایی که در این کتاب خواندم، از قبل نمیدانستم و مشخص است که ایشان تحقیق خوبی انجام دادهاند.