بسیاری از معیارهای امروز جامعه درباره ازدواج نادرست است
همزمان با ولادت باسعادت حضرت زینب (س)، کانون ازدواج متدینین راه روشن معرفی شد و دکتر امیرحسین بانکی پور فر درباره معیارهای ازدواج به سخنرانی پرداخت.

به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، همزمان با ولادت باسعادت حضرت زینب (س)، کانون ازدواج متدینین راه روشن معرفی شد و دکتر امیرحسین بانکی پور فر درباره معیارهای ازدواج به سخنرانی پرداخت. ابتدا عضو روابط عمومی کانون ازدواج متدینین راه روشن در مورد این کانال توضیح داد و گفت: این کانون یک سال و نیم پیش با هدف تسهیل در امر ازدواج جوانان تأسیس شد که اولین مشخصه اعضای آن، مؤمن و معتقد بودن است. در این کانون تا به حال ۱۰۰ زوج به ازدواج یکدیگر در آمدهاند. جوانان متدین در فرم مجازی ثبت نام میکنند و گاهی هم حضوری مراجعه میکنند تا از درستی کانون اطمینان حاصل کنند.
در ادامه، دکتر امیرحسین بانکی پور فر، مشاور ازدواج درباره معیارهای ازدواج سخنرانی کرد و گفت: ازدواج مهمترین فعالیت حوزه فرهنگی است. همان طور که در روایت آمده است کسی که ازدواج کند، نصف دین خود را حفظ کرده است. برای گرفتن هر تصمیمی، ابتدا باید معیارهای خود را در آن مشخص کنیم و سپس به سراغ مصادیق آن برویم. در مورد ازدواج، باید به این سؤال پاسخ دهیم که برای چه میخواهم ازدواج کنم؟ ممکن است معیارهای مختلفی داشته باشیم اما باید تعیین کنیم که کدام یک معیار اصلی ما است و این معیار نه تنها حال حاضر، بلکه سالها بعد و سالهای میانسالی و... را نیز باید پوشش بدهد. خداوند در قرآن میفرماید ما زن و مرد را برای آرامش یافتن کنار یکدیگر آفریدیم. حال که فلسفه ازدواج مشخص شد، باید با کسی ازدواج کنیم که ما را به آرامش برساند. آیا ازدواج با فردی که وضع مالی خوبی دارد اما همواره در سفرهای خطرناک به سر میبرد آرامشبخش است یا آرامش زا؟ آرامش نیز یک موضوع کلی نیست، بلکه با اولویتبخشی به پارامترها به دست میآید.
وی افزود: ممکن است بپرسید آرامشبخش از چه نظر؟ از این نظر که جزء معیارهای اصلی زندگی شما باشد. آرامش عاطفی، اخلاقی، فکری، جسمی، جنسی و... همگی یک جا، تنها در کنار همسر به دست میآید. باید در نظر گرفت که اغلب معیارهایی که جامعه تحمیل میکند، آرامش زاست. وقتی با پسری ازدواج میکنی که خیلیها او را میخواهند، در هر اختلافی بدنت به لرزه میافتد که رقبای بسیاری داری، بنا بر این چنین ازدواجی آرامش زا نیست. یا به نظرتان زیبایی تا چه اندازه میتواند آرامش زا باشد وقتی با بیماری، وضع حمل و بالا رفتن سن از بین میرود یا وقتی ممکن است در آینده فرد زیباتری را ملاقات کنید؟ بنا بر این آرامشی را میخواهیم که دوام داشته باشد. گاهی پیش میآید که آدمهای اطرافمان صورت زیبا و اخلاق ناپسندی دارند و زیباییشان برای ما تداعیکننده اخلاق نازیباست. زیبایی بیشتر از آن که امری ظاهری باشد، امری روحی است. افلاطون به درستی میگوید عشق از آن روح است و نه جسم، عشق تنها در جسم بروز میکند. برای همه پیش آمده عاشق کسی باشیم و از ظاهر او حس خوبی بگیریم در صورتی که او در نظر دیگران کاملاً معمولی و حتی نازیبا جلوه کرده باشد؛ درست مثل لیلی در نگاه پادشاه در داستان لیلی و مجنون. زیبایی میتواند در حادث شدن عشق اهمیت داشته باشد نه بقا و دوام آن.
این مشاور ادامه داد: ممکن است این سؤال پیش بیاید که موردی برای ازدواج هست که شرایط مناسبی دارد اما تنها عیب او این است که قبلاً ازدواج کرده است. چه کار باید کرد؟ باید دید آیا ازدواج قبلی او، عاملی است که میتواند آرامش شما را برهم بزند؟ اگر خانمی بگوید من در دانشگاه تدریس میکنم و همسرم کارگر است، آیا این شرایط آرامش زداست؟ بله، به دلیل این کهشان اجتماعی این دو نفر به یکدیگر نمیخورد و موقعیت اجتماعی افراد ربطی به مدرک تحصیلی ندارد. با توجه به این مثال و این چارچوب، یعنی آرامش، خودتان میتوانید شرایط را ارزیابی کنید.
بانکی پور فر اضافه کرد: سؤال میشود دو نفر مؤمن، وضع اقتصادی متفاوتی دارند، در این مورد چه باید کرد؟ باید توجه کنید که مسائل اقتصادی تا چه اندازه برای شما و خانوادهتان اهمیت دارد و آیا یک ارزش محسوب میشود؟ زمانی چیزی ارزش است که نبودش موجب احساس منفی شود. اما در صورتی که مسائل مادی برای خانوادهتان یک ارزش است اما شما توانستهاید از خانواده خود مستقل باشید و تحت تأثیر القائات آنها قرار نگیرید، باز هم مشکلی به وجود نمیآید.
وی اضافه کرد: پرسیده میشود آیا اختلافات فرهنگی در ازدواج اهمیت دارند یا نه. این موضوع به تضاد فرهنگها مربوط است. ممکن است چیزی در خانواده ما عادی باشد، اما در خانواده طرف مقابل زشت محسوب شود و یا برعکس. باید گفت که تفاوتهای فرهنگی به تعارض فرهنگی، و در نتیجه به یک عامل آرامش سوز تبدیل میشوند. شخصیت خود، ارزشها و خانواده خود را لحاظ کنید تا متوجه شوید چه چیزهایی برایتان آرامش زاست و بعد از آن نیز شیوههای تحقیق کردن، تشخیص صداقت و... مطرح میشود.
در ادامه، دکتر بانکی پور فر به سؤالات حاضران پاسخ داد.
سؤال: دلنشین بودن طرف مقابل تا چه اندازه اهمیت دارد؟
دلنشینی ترکیبی از سیما، صدا، حرکات و افکار فرد است به همین دلیل با دیدن عکس حاصل نمیشود و تا وقتی با کسی حضوری صحبت نکنید، نمیتوانید برآورد درستی از او داشته باشید. ممکن است گفته شود فرد همه معیارهای من را دارد اما به دلم ننشسته که من کاملاً با آن ازدواج مخالف هستم، اما اگر بگویید من اول فرد را ببینم و بعد معیارهایش را بررسی میکنم نیز به کلی غلط است. اگر فردی بگوید یک نفر به دل من نشسته، اما نه آن قدر که دلم برایش بلرزد، باید گفت که لرزیدن دل لازم نیست و اگر کسی به دلتان نشسته باشد، بعداً بیشتر به او علاقه پیدا خواهید کرد.
سؤال: اگر پسر شرایط ازدواج دائم را نداشته باشد، میتواند ازدواج موقت کند؟
ازدواج موقت هر چند که از نظر شرعی مشکلی ندارد، در فرهنگ امروز جامعه ما پسندیده نیست و دردسرهای زیادی هم دارد. به کسی که میخواهد ازدواج موقت کند میگویم که موضوعی را زیادی بزرگ کردهای، منطقی باش و بدان که ازدواج موقت برایت دشواریهای بیشتری دارد. به خدا توکل کن و معیارهایت را پایین بیاور. ازدواج موقت حکم پلههای اضطراری را دارد و برای کسی است که دارد به گناه میافتد.
سؤال: نظرتان در مورد استخاره کردن در ازدواج چیست؟
بزرگان استخاره را در زمان تحیر به کار میبرند. اگر شخصی بگوید بررسیهایم را انجام دادهام و به این نتیجه رسیدهام که ۵۰ درصد نگران، و ۵۰ درصد موافق این ازدواج هستم، نیازی به استخاره ندارد و من میگویم که با این شرایط ازدواج نکن. اما اگر فردی بگوید که ۵۰ درصد خوب است اما اگر او را رد کنم ممکن است موارد بهتری نداشته باشم، به این شرایط تحیر گفته میشود و میشود استخاره کرد. اگر فردی ۷۰ درصد شرایط شما را داشت نیز استخاره نیازی نیست.
سؤال: نظرتان در مورد دوره نامزدی (با یا بدون محرمیت) چیست؟
به طور کلی با دوره نامزدی که افراد به یکدیگر تعهدی ندارند، مخالف هستیم و معتقدیم این دوران باید برای شناخت بیشتر صرف شود. با وجود اینکه شکست در دوره نامزدی از شکست در دوران بعد از عقد پیامدهای کمتری دارد، لازم است که این دوران را به مشاوران مراجعه کنید و در مورد فرد بیشتر تحقیق کنید تا به حقایق دست پیدا کنید. نامزدی را تنها در دورانی جایز میدانیم که دختر و پسر گرفتار احساسات شدهاند و میخواهیم به خودشان ثابت شود که برای یکدیگر مناسب نیستند و به عنوان آزمون عشق مناسب است که با محرمیت یا بدون محرمیت بودن آن بستگی به خانوادهها دارد.
سؤال: چطور میتوان متوجه شد که طرف مقابل از نظر جنسی سرد یا گرم است؟
این یکی از سوالاتی است که پسران به اشتباه در جلسه خواستگاری مطرح میکنند که حجب و حیای دختران مانع از پاسخگویی به آن میشود و از طرفی با طرح چه سوالی در مورد فرد میخواهید به این موضوع پی ببرید؟ در این مورد تستهای شخصیتی که در مراکز روانشناسی گرفته میشود و متخصصان مزاج شناسی میتوانند مؤثر باشند.
سؤال: چه زمانی لازم است مسائل بسیار شخصی و سری برای طرف مقابل گفته شود؟
قاعدهای را به شما میگویم: هر چیزی که در زندگی شما محرمانه است و همسرتان بعد از ازدواج به آن پی میبرد را باید از قبل به او بگویید و برای این کار دو متغیر معرفی میکنم: اول اینکه هرچه مسئله مهمتر باشد، زودتر باید گفته شود. مثلاً خانمی که از ازدواج خود بچه هم دارد، باید قبل از آمدن خواستگارها، این موضوع را بیان کند اما اینکه در دوران عقد از هم جدا شدند را میتوان پایان جلسه اول هم مطرح کرد. متغیر دوم این است که هر چه این موضوع محرمانهتر است، باید دیرتر گفته شود. مثلاً اگر موضوعی را فامیل میداند و غریبهها نمیدانند، در جلسه اول گفته شود، اگر من میدانم و حتی پدر و مادرم هم نمیدانند، در جلسات آتی طرح شود. بدین شکل، در معرض اتهام پنهانکاری قرار نخواهید گرفت.
باید اشاره کنم که ممکن است در زندگیمان اشتباهاتی کرده باشم و روابطی با دیگران برقرار کرده باشیم، این را کسی در آینده متوجه نخواهد شد و نباید به طرف مقابلمان بگوییم. ما در مکتبمان اعتراف نداریم و تنها در پیشگاه خداوند اعتراف میکنیم.
سؤال: چطور متوجه شویم که طرف مقابلمان مادیگراست؟
به جای پرسیدن سؤال در مواردی که در ذهن دارید، که میتواند منجر به پاسخهای راست یا دروغ شود، به سوالاتی که از شما پرسیده میشود توجه کنید. اگر پیوسته در مورد حقوق و ماشین و... از شما سؤال میشود مشخص است که این خانواده به مسائل مالی اهمیت زیادی میدهد. اگر دختر خانمی میخواهد بفهمد آیا خواستگارش موافق ادامه تحصیل او هست یا نه باید به توجهی که او به رشته تحصیلی و موفقیتهای دختر نشان میدهد، دقت کند، و گر نه دختر پس از ازدواج در صورتی که از زندگیاش راضی باشد، خود به خود درس را کنار خواهد گذاشت.
سؤال: دختر ۴۰ سالهای با مدرک دکترا هستم که ۱۵ سال است فعالیت چشمگیری در اجتماع دارم اما دیگر از فکر ازدواج بیرون آمدهام.
جمعیت زیادی از دختران خوب بالای ۳۰ سال وجود دارد که ازدواج نکردهاند که ممکن است به این دلیل باشد که به درس و کار توجه زیادی داشتهاند یا اینکه معیارهای سختگیرانهای برای خود گذاشتهاند. این فرد حالا هم اشتباه میکند. او نباید در انتظار ازدواج باشد، اما باید آن را در ذهن خود به عنوان یک گزینه داشته باشد. در حال حاضر باید از فرصتهای خود استفاده کند و به خوبی زندگی کند و به خود بگوید، اگر برایم پیش آمد هم ازدواج میکنم اما معطل آن نیستم. این فرد باید تمامی عوامل آرامش زدای خود را حذف کند. مثلاً مردی را که قبلاً ازدواج کرده و به دلیلی کاملاً منطقی جدا شده را بپذیرید که از نظر من بسیار بهتر از پسری است که تا ۴۰ سالگی ازدواج نکرده و برای من جای سؤال دارد.
این مشاور ازدواج در نهایت گفت که باید سعی کنیم تا برخی معیارهای فرعی را خارج کنیم. فعالیت مؤسسات همسریابی مانند این موسسه باید وجود داشته باشند تا افراد به یکدیگر معرفی شوند و امر ازدواج آسانتر پیش برود.
در پایان این برنامه نیز، خطبه عقدی توسط حاج آقا حسینی، بین یک زوج که از طریق این کانون با یکدیگر آشنا شده بودند، جاری شد.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر